محسن رفیعی ـ گوینده پیشکسوت ـ مشکلات مالی را بزرگترین دغدغه رادیویی ها دانسته و میگوید، رادیو فقر شدید مالی دارد، کارمندانش همه محتاج هستند و مشاغل دیگری را نیز دنبال کنند.
این هنرمند باسابقه رادیو در گفتوگویی با ایسنا درباره شرایط این روزهای صدا عنوان کرد: رادیو دچار سردرگمی عجیب و غریبی است که از سالها پیش اتفاق افتاده است. دلیل مهمش این است که بودجه رادیو با تلویزیون قابل مقایسه نیست.
رفیعی تصریح کرد: شرایط طوری شده است که هر فردی وارد رادیو میشود باید جای دیگری هم کار کند؛ وقتی رادیو در وهله دوم افراد قرار بگیرد و زندگی آدمی که در رادیو کلی وقت می گذارد تامین نمیشود، چه انگیزهای برای کار باقی میماند و چه انگیزهای وجود دارد که آدمهای توانا و متخصص وارد رادیو شوند؟
گوینده برنامه ۵۰ ساله «فرهنگ مردم» تاکید کرد: رادیو در مرحله اول فقر شدید مالی قرار دارد. زمانی که واقعا رادیو، رادیو بود، حقوق ما حتی از شرکت نفتیها هم بیشتر بود اما به تدریج این مبلغ آنقدر پایین آمده و به جایی رسیده که زندگی رادیویی ها با این حقوق تامین نمیشود.
رفیعی در ادامه تعدد شبکههای رادیویی را سبب افت کیفیت برنامهها دانسته و افزود: رادیو در این مدت شبکههای متعددی را اضافه کرده است که اغلب موازی هم هستند و کار خاصی انجام نمی دهند. به همین خاطر همان بودجهای هم که هست بین این شبکهها تقسیم میشود و نهایتا ماحصل کار کیفیت پایینی دارد. زمانی ما دو شبکه رادیویی داشتیم؛ رادیو ایران و رادیو تهران که خیلی مخاطب و شنونده هم داشتیم. خیلی برنامههای پرباری داشتیم. اساتید دانشگاه با رغبت و افتخار در رادیو کار میکردند. آدمهای متخصص در رادیو بودند. برنامهها خیلی خوب بود. الان برنامهها ضعیف است. نمیدانم ایجاد این شبکههای متعدد چه دلیل و منطقی دارد و به چه درد رادیو میخورد که ما این همه شبکه داشته باشیم ولی مخاطب نداشته باشیم.
این گوینده مشکل دیگر رادیو را نداشتن شرح وظایف برای هر یک از مشاغل این رسانه عنوان کرد و گفت: «هر شغلی باید در چهارچوبی تعریف شود و شرح وظایفی داشته باشد. زمانی که واقعا رادیو، رادیو بود، سردبیر به کسی میگفتند که یک آدم ب تجربه و قدیمی و دارای توانایی اداره یک برنامه بود. سال ها قبل برنامه «کاروانی از شعر و موسیقی» را داشتم که استاد پژمان بختیاری، شاعر معاصر سردبیر برنامه بودند؛ برنامه «خانواده» را داشتم که خانم ویکتوریا بهرامی نویسنده قدیمی، سردبیر برنامه بودند. «جنگ شب» را میگفتم که آقای سردار گرکانی، نویسنده رادیو سردبیر برنامه بودند. «فرهنگ مردم» را میگفتم که مرحوم ابوالقاسم انجوی شیرازی سردبیر برنامه بود. پنج شش استاد دانشگاه با رغبت با آقای انجوی شیرازی کار میکردند. الان رادیو متاسفانه وضعیتی دارد که اشخاص با هر لیسانسی وارد دانشکده صداوسیما میشوند، یک دوره دوساله را به عنوان تهیه کننده میگذرانند و بلافاصله سردبیر میشوند؛ آخر با چه امتیازی؟!»
او یادآور شد: «زمان مسوولیت آقای دکتر حسن خجسته در رادیو، من مدیر تولید شبکه جوان بودم. ایشان پیشنهاد دادند که ما برای سردبیر و تهیه کننده شرح وظیفه بنویسیم. شرح وظایف را هم نوشتیم. به این شکل که تهیه کننده مسوولیت ساختار برنامه را داشت، یعنی گزارش کجا برود و یا موسیقی کجا برود و سردبیر هم مسوولیت محتوایی برنامه را داشت و مدتی هم به همین شکل بود.»
رفیعی با بیان اینکه «رادیو را خانه اول خودم میدانم و کسی که در رادیو کار میکند باید عاشق رادیو باشد»، در عین حال گفت: یک نویسنده میتواند سردبیر باشد. هر کسی که دارای تجربه کافی و امتیازات لازم باشد، میتواند سردبیر باشد ولی نه اینکه یک تهیه کننده تازه کار، بشود سردبیر. چرا انقدر رادیو به هم ریخته شده؟ البته ممکن است این حرف من باعث شود که به خیلی از سردبیرها بر بخورد.
این گوینده باسابقه رادیو ادامه داد: یکی دیگر از اقداماتی که رادیو میتواند انجام دهد، این است که به مدیران تولید قدرت دهد. زمانی که در بخش تولید بودم، تولید قدرت داشت و گوینده و تهیه کننده تعیین می کرد. این در حالی است که الان مدیر تولید قدرتی ندارد؛ در صورتی که باید با همه بچههای رادیو آشنایی کامل داشته و چندین سال در رادیو کار کرده باشد. حالا چه گوینده باشند، چه صدابردار یا تهیه کننده، هر کسی میتواند باشد به شرطی که رادیو را بشناسد و با نحوه کار آشنا باشد.
رفیعی در پایان بار دیگر مشکلات مالی رادیو را مطرح و عنوان کرد: «شما میبینید آدمی که در رادیو کار میکند دلش میخواهد سه شیفت کار کند چون درآمدش کفاف هزینههای زندگی اش را نمیدهد. آدم ها در رادیو اغلب محتاج اند و تا زمانی که این مسئله در رادیو حاکم باشد هیچ چیزی نمیتواند باعث انگیزهای شود که بچهها کار کنند. ان شاءالله که آقای دکتر پیمان جبلی موفق باشند و بتوانند رادیو را به جایی که واقعا شایسته رادیو است برسانند.»
بدون دیدگاه