این روزها پدیده اتوبوسخوابی به معضلاتی مثل گورخوابی، پشتبامخوابی، اتومبیلخوابی و کارتنخوابی بیخانمانها اضافه شده و مدیران شهری را با چالشی جدید مواجه کرده است.
به گزارش ایسنا، چند روزی از انتشار گزارشی درباره اتوبوسخوابی برخی شهروندان تهرانی و انتشار عکسهایی از این پدیده میگذرد. حالا اما مهدی چمران رئیس شورای شهر تهران از قول علیرضا زاکانی شهردار پایتخت از جمع کردن اتوبوسهای مستقر برای کارتنخواب ها خبر داده است.
چمران صبح سهشنبه ۱۴ دی در حاشیه جلسه شورای شهر تهران در جمع خبرنگاران در واکنش به اتوبوسخوابی گفته است: فضای عمومی تبلیغاتی به ویژه خبرگزاریهای خارجی بر مسئله اتوبوسخوابی متمرکز شده. خبرگزاریهای خارجی یادشان رفته که زبالهگردهای لندنی یا دیگر کشورها چگونه زندگی میکنند.
رئیس شورای شهر تهران با بیان اینکه البته اتوبوس جای استراحت نیست، عنوان کرده است: حتی فیلمی منتشر شده که یک اتوبوسخواب به راننده میگوید بخاری بزن اما میگویند نداریم. به او پتو میدهند، البته مسئله دریافت پول مطرح نیست و عدهای درمانده به اتوبوسها پناه میآورند.
البته این که مثل بسیاری دیگر از معضلات اجتماعی، این پدیده با تکذیب برخی مسئولان مواجه نشده قدمی به پیش است اما نحوه برحورد رئیس شورای شهر تهران و برخی مسئولان شهری پایتخت، پرسشهایی را ایجاد میکند:
۱. نحوه برخورد با معضلات اجتماعی چند سال اخیر مثل گور خوابی، اتوموبیل خوابی، پشتبامخوابی، اسیدپاشی، کودکهمسری و حالا اتوبوس خوابی چرا به این شکل است و مسئولان در هیچ کدام به راهکار مناسبی برای حل این معضلات نمیرسند؟
۲. مقایسه این پدیدهها با دیگر کشورها مثل قیاس چمران که به زبالهگردهای لندن اشاره کرده چه دردی از موضوع دوا میکند؟ در این صورت میتوان مقایسههای برعکسی درباره نحوه مدیریت شهری در کشورهای پیشرفته و میزان عقبماندگی پایتخت از این شهرها را هم صورت داد ولی آیا اینها قیاس معالفارق نیست و چه اصراری نسبت به چنین مقایسههایی وجود دارد؟
۳. بر فرض که بسیاری از کشورهای دنیا با چنین معضلاتی مواجه هستند ولی آیا این به مسئولان مجوز میدهد به فکر حل معضل نباشند و تنها به گفتن اینکه در کشورهای دیگر هم چنین معضلاتی وجود دارد، خود را از زیر بار مسئولیت کنار بکشند؟
۴. در حالی که رسانههای مجوزدار داخلی ابتدا به این موضوع پرداختهاند چرا سریعا از سوی برخی مسئولان به پوشش رسانههای خارجی ارجاع داده میشود تا اصل مساله فراموش شود؟
۵. چرا باید با مطرح شدن چنین مواردی در رسانههای خارجی چنین معضلاتی را نادیده بگیریم؟ پیامد این نادیده گرفتنها چیست؟
۶. چرا معمولا با طرح چنین معضلاتی برخی به جای چارهجوییهای مناسب و حتی عذرخواهی به سرعت موضوع را سیاسی و امنیتی تعریف میکنند و راه مطالبه تا رسیدن به نتیجهای برای حل معضل را می بندند؟
۷. چرا برخی مسئولان به جای واکنشهای شتابزده و احساسی به چنین موضوعاتی، ابتدا از کارشناسان چنین حوزههایی استفاده نمیکنند تا به جای متهم کردن دیگران با نظرات کارشسناسی پاسخ منتقدان را بدهند؟
۸. به فرض که طبق گفته چمران و دستور زاکانی دیگر به این افراد اجازه اتوبوسخوابی داده نشود، آیا مشکل این افراد حل شده و یا یه این موضوع فکر شده که این افراد باید پس از این کجا بروند؟
۹. با توجه به مبالغ سرسامآور قیمت اجاره خانه که بسیاری از طبقه متوسط به پایین را هم با بحران تهیه مسکن مواجه کرده، چنین افرادی که مشخص است از سر ناچاری اتوبوسخوابی میکنند باید پس از این چه کنند؟
۱۰. متهم کردن رسانهها در بیان معضلات اجتماعی از سوی برخی مسئولان به سیاهنمایی آیا معنایی جز پاک کردن صورت مساله دارد؟ از نظر این مسئولان راه درست بیان چنین معضلاتی در رسانه چیست و در موارد مشابه رسانهها چه وظیفهای دارند؟
۱۱. برنامه عملی مسئولان برای حل این معضلات به جز اقدامات مقطعی و یا پاک کردن صورت مساله چیست؟ اظهارات و اقدامات مسوولان در این زمینه چقدر راهگشا میتواند باشدو تا به حال چگونه بوده است؟
۱۲. آیا جمع کردن اتوبوسها، پاک کردن صورت مساله و فرار به جلو نیست؟
بدون دیدگاه