بانیفیلم: ترکشهای استفاده خلاقانه(!) برگزارکنندگان جشنواره فیلم فجر از هوش مصنوعی، هنوز به سر و صورت علاقمندان سینما برخورد میکند!
این روزها فضای مجازی پر شده از تبلیغ انواع و اقسام برنامههای هوش مصنوعی و شیوههای استفاده از آنها؛ از برنامههای تولید ویدیو و عکس تا نوشتن متنها و ترجمه زبانهای مختلف به فارسی و هر زبان دیگر!
در کنار اقسام برنامههای هوش مصنوعی، وسوسه استفاده از برنامههای زندهنمایی رفتگان و تولید تصاویر جدید از آنها، جزو پرطرفدارترین برنامههای رایج هوش مصنوعی است.
این وسوسه آنچنان همهگیر شده که در کنار تولید انواع آهنگها با صدای خوانندگان قدیمی مرحوم و تولید تصاویر از چهره آنها، در ایران هم این برنامه هوش مصنوعی طرفداران بسیاری دارد. از جمله این طرفداران، دبیر و عوامل اجرایی جشنواره۴۳ فجر هستند!
برنامه هوش مصنوعی، بخش مهمی از خلاقیت برگزارکنندگان مراسم افتتاحیه فیلم فجر امسال را به خود اختصاص داد و هوش و حواس و خلاقیت دبیر و همراهانش معطوف به استفاده از برنامه زندهنمایی هوش مصنوعی شد؛ جان گرفتن تصویر و صدای زندهیاد خسرو شکیبایی روی پرده سفید نمایش.
روی کاغذ این طرح به نظر جالب توجه و خلاقانه میآمد، اما مشکل اساسی در نحوه اجرای آن بود که نمودش در مراسم افتتاحیه، چیزی شبیه به فاجعه را تداعی میکرد!
در واقع مشکل نمود نیافتن خلاقیت برگزارکنندگان از جایی شروع شد که شکل اجرا با طرح اولیه تفاوتی اساسی داشت. بر همین اساس نه تصویر از چهره مبالغهآمیز خسرو شکیبایی به واقعیت نزدیک بود و نه حتی تعریفاش از پوستری که همه به آن انتقاد داشتند درست بود؛ بیان جمله «خسته نباشید» این بازیگر مرحوم به مسئولان برگزاری جشنواره هم آنقدر تصنعی بود که به شدت توی ذوق میزد!
این بخش زندهنمایی، آنقدر مصنوعی و غیرطبیعی بود که هیچ حس و حالی از سینما را القا نمیکرد و دست آخر همین نگاه سادهلوحانه تدارکدیدگان مراسم افتتاحیه جشنواره، دستمایه انواع شوخیها در فضای مجازی شد!
این یک اصل انکارناپذیر است که صرف داشتن یک ابزار خاص -در اینجا برنامه هوش مصنوعی- به منزله رسیدن به یک فرآیند موفق نیست!!
منوچهر شاهسواری و دستیار رسانهایاش که گویا نقش «بندکش» انواع نواقص اجرایی را هم برعهده دارد، فراموش کردند که عنصر اصلی موفقیت یک برنامه، ذهن پویا و خلاق و استفاده از توان متخصصان و کاربلدهاست!!
اینکه از برنامههای پیشفرض هوش مصنوعی برای رویدادی که علیالقاعده باید مهمترین اتفاق سینمایی کشور به شمار رود، استفاده کنند و به گمان خود منتظر بهبه کردن تماشاگران باشند، خودش نقطه اوج «ندانمکاری» و ساده فرض کردن دیگران است.
با اطمینان میتوان گفت جشنواره امسال -برغم شخم زدن شاهسواری و جابجایی عوامل اجرایی در ابتدای حکم گرفتناش- با بودجهای مناسبی که دارد میتوانست برنامهای آبرومند را تدوین و اجرایی کند و برای ارایه کاری در خور توجه از وجود متخصصان بهره بگیرد. استفاده ناشیانه از برنامه زندهنمایی هوش مصنوعی و بیان دیالوگهای تبلیغاتی برای برگزارکنندگان(!) نخستین آزمون منوچهر شاهسواری و عواملش را با شکست روبرو کرد.
همینهاست که باعث شد حتی شوخیهای مربوط به «جِز جگر» و خوردن آن هم نتیجه و تاثیری وارونه داشته و بازخورد منفی بگیرد.
در میان انبوهی از «نوشابه باز کردن»ها برای دبیر این دوره و تیماش، اما باید اذعان کرد که جشنواره۴۳ آغازی ناامیدکننده داشت. این آغاز سیگنالهای چندان خوبی برای برگزارکنندگان ندارد، هرچند که شاید این وضعیت منفی چندان برای آنها مهم نباشد… البته شاید!
در پایان باید هم برای خسرو شکیبایی تاسف خورد که شانزده سال پس از درگذشتاش، بازگشتی نامناسب و ابتدایی برایش تدارک دیدند و هم برای برنامه هوش مصنوعی بیچاره که مورد استفاده برگزارکنندگان جشنواره قرار گرفت و چشمه خلاقیت و نوآوری آنها را خشکاند و اوج مدیریت نوآورانهشان را به قدر فواره حوضهای نقاشی پایین کشید…!
این ویدیو را در صفحه اینستاگرام و تلگرام بانیفیلم ببینید:
@banifilmdaily
بدون دیدگاه