جبار آذین
خانم نادره رضایی مدیریت کسب و کار، برای راه اندازی کسب و کارها، بر صندلی معاونت هنری ارشاد نشست تا بدون هیچگونه دانش و تخصص هنری، از تئاتر و موسیقی و تجسمی، بازار کاسبی بسازد!
گزینش غلط سیدعباس صالحی به عنوان وزیر اشتباهی وزارت ارشاد، سبب شده او هم که سواد و تخصص لازم برای چیدمان کارشناسی اعضا و مهرههای کلیدی ارشاد را ندارد، با تاُسی و برداشت نادرست از شعار وفاق ملی که در عمل و اجرا، باعث همنشینی کاردها و پنیرها، عناصر رنگارنگی از جناحهای سیاسی شده، بدون توجه به نظرها و راهکارهای کارشناسان و متخصصان، صرفاً با لحاظ همان سیاست وفاق افراد، گروهها و جریانهای سیاسی غیرملی، مهرههای جورچین خود در ارشاد را به ناجورترین شکل ممکن در پازل این وزارتخانه جای دهد. او که به دلیل ناتوانی و تعلل، با فرصت سوزی به باندهای مخرب سینمایی و هنری، فرصت جاسازی و ابقا در مقامهایشان را داد و ریاست بخشهای مهم و استراتژیک فرهنگ و هنر را به آنها بخشید تا به تاراج بیتالمال و تخریب هنر و فرهنگ ادامه دهند و نمونه شاخص آن هم تداوم حضور باند کاسبکار و فرهنگ سوز مستقر در سازمان مستعمل سینمایی است، با یک اشتباه بزرگ، یک نامدیر اشتباهی حزبی و کارنابلد دیگر را بر صندلی ریاست سینمای ایران نشاند تا باند تخریبگران دیروز و امروز سینما تکمیلتر شود. و اکنون نیز با افزودن یک مهره اشتباهی دیگر در حوزههای تئاتر و موسیقی و هنرهای تجسمی، ناجورچین اشتباهی ارشاد را تکمیل کرده است.
در واقع اهالی هنر و قلم و ملت با یک وزیر اشتباهی، یک نامدیر سینمایی اشتباهی و یک نامدیر هنری اشتباهی که به طور قطع از افراد اشتباهی دیگر برای دم و دستگاه خود بهره خواهند برد، با وزارتخانهای که به یک تابلوی سیاه ناجورچین تبدیل شده است در برابر جامعه قرار دارد.
واضح است که با این وزیر و نامدیرهای سیاه و اشتباهیاش، حال و روز امروز و فردای هنر و فرهنگ و سینما چگونه خواهد بود.
متاسفم که باید بنویسم، برای فرهنگ و هنر و سینما و هنرمندان و اهالی هنر و قلم کشورم و آرزوها و آرمانهای بر باد رفته ملتم، متاسفم.
بدون دیدگاه