مخاطب چینی منتظر فیلمهای ایرانی با محوریت پیوند روابط خانوادگی، مشترکات فرهنگی، تاریخی و تمدنی میان ایران و آنها است و ذائقهاش با نخاطب اروپایی متفاوت است.
به گزارش تسنیم، خبر تفاهمنامه سینمایی میان ایران و چین در کنار دیگر فعالیتها و همکاریهای میان ایران و این کشور بزرگ و پرجمعیت، یکی از ظرفیتهای بزرگی است که نصیب سینمای ایران شده است و باید در مسیر درست همراه با سیاستگذاریهای دقیق و منطقی انجام بگیرد تا بتوان از آن برای پیشرفت اقتصادی و فرهنگی سینمای ما بهره جست.
عباسعلی وفایی رایزن فرهنگی ایران در چین که سابقه فعالیت و حضور بلندمدت در این کشور را به عنوان رایزن و کارشناس فرهنگی دارد، درباره ابعاد و زمینههای موجود برای ایجاد فضای فرهنگی و سینمایی میان دو کشور نکات مهمی را بیان کرد.
وفایی در ابتدا با اشاره به زمینههای موجود از نظر فرهنگی میان دو کشور ایران و چین به عنوان دو کشور تاریخی و متمدنانه بیان کرد: قبل از هرچیز در خصوص روابط فرهنگی میان ایران و چین، باید بگویم که چین کشوری متمدن و تاریخی است و در حوزه فرهنگی عقبه طولانی دارد. ایران هم تمدن باشکوهی دارد که هم در چین و هم در جهان شناخته شده است.
این دو تمدن با فرهنگ و سابقه بزرگ و ذینفوذی که دارند همواره در زمینههای فرهنگی و هنری با یکدیگر در تعاملات خوبی بودهاند و از این نظر چین خواهان ارتباطات فرهنگی با ما بوده است. این دامنه بعد از تفاهمنامه امضا شده توسط طرفین گسترده شده است. امروز روابط فرهنگی میان ما و چین در اشکال و حوزههای گوناگونی وجود دارد: از آموزش و پژوهش زبان و ادبیات فارسی گرفته تا ایرانشناسی، موزهها، موسیقی سنتی و اصیل ایرانی و همینطور سینما.
او در ادامه بیان کرد: تمام این اتفاقات نشان میدهد که ایران برای چین اهمیت بسیار زیادی دارد و همین قراردها و تفاهمنامههای میان ما و چین دلالت بر این موضوع دارد. به عنوان مثال جدای از تفاهمنامه سینمایی، در 6 ماه گذشته تفاهمنامه در حوزه انتشار کتاب داشتیم که به دنبال آن قرار شد تا 10 سال هر سال 10 عنوان کتاب به زبان فارسی و چینی ترجمه و در کشورهای طرف مقابل چاپ شود. نکته دیگری که برای طرفین مورد توجه بود حفظ میراث فرهنگی بود که تقریبا دو ماه قبل به امضا رسید. در این برنامه نیز معاون فرهنگی دولت چین حضور داشت. بعد از آن نیز تفاهمنامه سینمایی ایران و چین را داشتیم که با حضور معاونین سینمایی ایران و چین انجام شد و یک فصل جدیدی در تاریخ سینمایی ایران و چین رقم خورد.
دکتر وفایی درباره علت اهمیت سینمای ایران برای چین گفت: سینمای ایران به دلیل جلوه هنری و محتوایی خاصی که در دنیا دارد و اینکه برخی از کارگردانان بنام ایران، زبانزد محافل سینمایی خارجی شدهاند و همینطور اینکه کشور چین نگاهی به ظرفیت سینمای ایران دارد، مورد توجه آنان قرار گرفته است. فیلمسازان ما در جشنوارههای گوناگون سینمایی چین از پکن، شانگهای تا راه ابریشم مورد توجه قرار دارند و جوایز زیادی گرفتهاند. آقای مجیدی و آقای فرهادی جزو هیأت داوران و کمیتههای جشنوارههای سینمایی مانند جشنواره فیلم پکن بودند. یا فیلم «قصر شیرین» آقای «میرکریمی» در جشنواره «شانگهای» مورد تقدیر واقع شده بود و فیلم تازه آقای جلیلی نیز در همین جشنواره صاحب رتبه شد.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش درباره ظرفیت چین برای همکاری با ایران و ایجاد آوردههای اقتصادی برای سینمای کشور بیان کرد: قرار است که چین جدای از ایجاد ظرفیت برای اکران سینمایی که خود بدون شک گردش مالی بسیار زیادی را برای ایران به ارمغان میآورد، بتواند از تجهیزات روز سینمایی خود برای تولیدات سینمایی به کشور ما بدهد. رایزنیهای دو طرفه برای انجام این کار شده است و درصدد گسترش روابط میان دو طرف در این حوزه هستیم.
اما همانطور که گفتم بحث اقتصادی سینمای چین برای ایران دارای اهمیت فراوان است. چین کشوری با بیش از 1 میلیارد است و در صورتی که حتی چند درصد از مردم این کشور به سینما بروند و فیلمهای ایرانی را تماشا کنند آورده اقتصادی بسیار خوبی برای ایران خواهد داشت. این بستر در حال حاضر فراهم شده است و باید از آن برای پیشبرد اقتصادی سینمای ایران بهره برد. همین یک ماه گذشته فیلم «یک حبه قند» آقای میرکریمی در سالن 150 نفره اکران شد و دو استاد دانشگاه چینی درباره وجوه زیباییشناسی این فیلم گفت وگو کردند و از ابعاد هنری آن تعریف کردند و شگردهای هنری آن را مورد بررسی قرار دادند.
وفایی با اشاره به دشواریهایی که کرونا برای ایجاد روابط میان کشورها ایجاد کرده است گفت: تلاش ما این بوده است که روابط میان ایران و چین گسترش پیدا کند اما باید گفت که کرونا و مشکلات ناشی از آن موانع زیادی بر سر راه ما ایجاد کرد. برای همین اوج همکاری و گشایش روابط ما زمانی است که کرونا از بین برود تا بتوانیم شاهد گسترش روابط باشیم تا از زمینههای مشترک سینمای ایران و چین استفاده کنیم.
نسخههای تفاهمنامه میان ایران و چین نیز به خاطر همین مشکلات کرونایی بهدست دو طرف نرسیده است اما امیدواریم که این اتفاق تا هفته بعد انجام شود تا کمیتههای اجرایی این حوزه نیز بتوانند روابط دیپلماتیک خود را از سر بگیرند. هفته سینمایی ما در چین برگزار خواهد شد و همین زمینه را برای فعالیت مشترک سینمایی ایران و چین آماده میکند.
این رایزن فرهنگی در خصوص زمان تقریبی آغاز فعالیت سینمایی میان ما و چین، مهرماه را به عنوان آغاز فعالیتهای مشترک خواند و گفت از این زمان به بعد است که روابط فرهنگی ما وارد فاز جدیدی خواهد شد. بخشهای خصوصی در این همکاری بزرگ نقش بسیار مهمی را ایفا خواهند کرد که طبق صحبتهای اولیه هیچ مشکلی در این زمینه وجود ندارد. دولت چین در رأس این کار است و بخشهای خصوصی با آن همکاری لازم را دارند.
برای اینکه بتوانیم سینمای ایران را در چین جا بیندازیم نیازمند کارهای تبلیغی و در حقیقت جلب مخاطبیم؛ نیازمند کارهای فرهنگی که بتواند در گذر زمان به خاطر مخاطب فراوان چینی و زمینههای اقتصادی شرایط را فراهم کند. برخی از گزارشهای سینمایی که درباره چین منتشر شده است، از درآمد میلیونی آنان خبر میدهد که میتواند حوزه اقتصادی ما را فربه کند. امیدواریم این اتفاق رخ دهد اما رسیدن به نقطه طلایی نیازمند زمان است.
وفایی درباره سیاستگذاری نسبت به اکران فیلمهای ایرانی در سینمای چین بیان کرد: در یکی از صحبتهای خودم گفتم که ظرفیتشناسی، مخاطبیابی و ذائقه چین با اروپا متفاوت است. فیلمی که برای چین میفرستیم باید تم و نگاهش با فیلمهایی که به اروپا میفرستیم متفاوت باشد. ببینید برخی از فیلمهایی که در ایران ساخته میشود قصد دارد تا دولت و مسئولین کشور را متوجه مشکلات اجتماعی و اقتصادی کند. به نظرم مخاطب این فیلمها باید داخل و مردم خودمان باشند نه فضای خارج از کشور و جشنوارههای خارجی. به علاوه که تجربه نشان داده است این فیلمها برای مردم اروپایی لذتبخش نیست و فروش و بازخورد مردمی خوبی ندارد زیرا پیامهای این دست از فیلمها اصلا برای مردم آنجا قابل درک نیست.
باید دقت کنیم که فیلمهای ایرانی که برای فضای خارج از کشور ساخته میشوند اگر سیاهی و تلخی دارند، جنبه بیرونی برای جشنوارههای خارجی نداشته باشد. موضوعات محلی و داخلی ما نباید در فضای جهانی و بینالمللی دیده شود. اینگونه اگر به مسیر ادامه بدهیم، سینمای ما شاید در جشنوارههای خارجی جوایزی بگیرد اما بدون شک نمیتواند برای مخاطب جهانی شناخت کافی ایجاد کند. معتقدم فیلمهای انتقادی جوابگوی جهانی کردن سینمای ما برای مردم دنیا نیست.
مانند شخصت حافظ؛ این شاعر بزرگ اگر توانسته است در دنیا شناخته شود به این دلیل است که زبان او برای تمام مردم دنیا قابل فهم و شناخت است. مردم دنیا با فحوای کلام حافظ ارتباط میگیرند و آن را دوست دارند، همینطور اشعار مولوی و یا سعدی را. اما شاعری که به عنوان مثال درباره دورهای از تاریخ و مصائب اجتماعی ما شعر سروده باشد نه تنها بعد از دورهای چه بسا فراموش شود بدون شک در جهان پیامی نخواهد داشت. باید اثر هنری به جهان معرفی شود که دغدغه جهانی و حرف بینالمللی داشته باشد.
وی بیان کرد: مخاطب این سخنم کارگردانان ایرانیاند که به دنبال حضور موفق در بازار سینمای چیناند. چین به حوزه مستندسازی و فیلمهایی در زمینههای تاریخی و تمدنی و مشترکات فرهنگی با ما علاقه دارد. در زمینههای اجتماعی نیز که بیشتر فیلمهای ما در این زمینه است نیز به مسائلی مانند تحکیم خانواده و احترام و نقش والدین توجه دارد که در جشنواره راه ابریشم به آن توجه دارند.
فیلمهای ایرانی که با موضوع کودکان ساخته شده برای چین اهمیت زیادی داشته است. به عنوان مثال فیلمهای مجیدی و جلیلی چنین نگاهی دارند و باعث شده است تا فیلمهای کودکان و نوجوانان با تم انسانی و عاطفی و ملودرام مورد توجه آنان قرار بگیرد.
رایزن ایران در چین درباره توجه مردم چین به سینمای آمریکا بیان کرد: توجه داشته باشید که تمام مردم چین به سینما برای تماشای فیلمهای هالیوودی نمیروند. جمعیت چین آنقدر زیاد است که حتی 5 درصد مردم اگر به سینما بروند برای بالا رفتن جمعیت تماشاگر یک فیلم کافی است. از سوی دیگر در چین سلیقههای سینمایی گوناگون حاکم است و در حال حاضر نشانههای زیادی را دال بر توجه به مدرنیته از خودش نشان داده است. حضور هالیوود در چین هم بخشی از این واقعیت است که خلأ سینمایی آنجا را بخواهد پر کند. در هر حال سینمای چین از یک سینمایی هنری برجسته فاصله دارد.
من به آینده روابط سینمایی ایران و چین امیدوارم و میدانم که میتواند هر روز بهتر از دیروز خودش را نشان بدهد. از سوی چین پیشنهاداتی برای همکاری مشترک با ایران انجام شده است.
بدون دیدگاه