بانی‌فیلم: رهی معیری شاعر و ترانه‌سرا که آثار متعددی را در حوزه شعر فارسی آفرید، غزل حماسی و پرمغزی دارد به نام «زندگان جاوید».
این غزل رهی، زبان حال شهیدان و جان‌باختگان در راه وطن و سرافرازی موطن خویش است.
امروز ایسنا غزل «زندگان جاوید» سروده‌ی رهی معیری – شاعر عاشقانه‌ها و تصنیف‌ها که ۵۴ سال پیش از دنیا رفت را با این عنوان منتشر کرد؛ «باورتان نمی‌شود که این شعر از چنین شاعری است»…
بخوانید:

غزل «زندگان جاوید»

نمرده‌اند شهیدان که ماه و خورشیدند
که کشتگان وطن، زندگان جاویدند

خلاف شمع، که می‌گرید از هلاکت خویش
به روز رزم، سپردند جان و خندیدند

به جان خصم فکندند لرزه همچون بید
ولی چو کوه، ز باد اجل نلرزیدند

بر آستان رضا، چون غبار بنشستند
بر آسمان شرف، همچو مه درخشیدند

به جنگ دشمن اگر نقد جان نمی‌دادند
به جان دوست، چنین منزلت نمی‌دیدند

اگر به دیده بیگانه‌اند، چون شب تار
ولی به دیده‌ی ما، همچو صبح امّیدند

به جان پاک شهیدان که زنده‌اند «رهی»
دلاوران، که سزاوار جشن جاویدند

محمدحسن معیری، متخلص به «رهی» در ۱۰ اردیبهشت ۱۲۸۸ در تهران متولد شد. از کودکی به شعر، موسیقی و نقاشی علاقه‌مند بود و ۱۷ سال بیشتر نداشت که اولین رباعی خود را سرود.
او در مطبوعات فعالیت داشت و در شعرهای فکاهی و انتقادی از نام مستعار «زاغچه»، «شاه پریون»، «گوشه‌گیر» و «حق‌گو» استفاده می‌کرد. معیری در سال‌های آخر عمر به رادیو رفت و تصنیف‌های بی‌شماری ساخت. از ترانه‌هایش به «شد خزان»، «شب جدایی» و «مرغ حق» می‌توان اشاره کرد.
رهی کتابخانه‌ای داشت که آن را یک سال پیش از مرگش به مجلس شورای ملی اهدا کرد. رهی ۲۴ آبان ۱۳۴۷ در تهران درگذشت و در قبرستان ظهیرالدّوله به خاک سپرده شد.
«سایۀ عمر» مجموعه غزل‌ها، «آزاده» مجموعه ترانه‌ها و «گل‌های جاویدان» نام مجموعه مقالات اوست.

***

سایت «گنجور» درباره زندگی‌نامه زنده‌یاد رهی معیری نوشته:

شادروان محمدحسن معیری متخلص به «رهی» در دهم اردیبهشت ماه ۱۲۸۸ هجری شمسی در تهران و در خاندانی بزرگ و اهل ادب و هنر چشم به جهان گشود.
تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران به پایان برد، آنگاه وارد خدمت دولتی شد و در مشاغلی چند خدمت کرد. از سال ۱۳۲۲ شمسی به ریاست کل انتشارات و تبلیغات وزارت پیشه و هنر (بعداً وزارت صنایع) منصوب گردید. پس از بازنشستگی در کتابخانهٔ سلطنتی اشتغال داشت.
وی همچنین در انجمن موسیقی ایران عضویت داشت. رهی علاوه بر شاعری، در ساختن تصنیف نیز مهارت کامل داشت.
وی در سالهای آخر عمر در برنامهٔ گلهای رنگارنگ رادیو در انتخاب شعر با داوود پیرنیا همکاری داشت و پس از او نیز تا پایان زندگی آن برنامه را سرپرستی می‌کرد.
رهی در طول حیات خود سفرهایی به خارج از ایران داشت که از آن جمله است: سفر به ترکیه در سال ۱۳۳۶، سفر به اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۳۳۷ برای شرکت در جشن چهلمین سالگرد انقلاب اکتبر، سفر به ایتالیا و فرانسه در سال ۱۳۳۸ و دو بار سفر به افغانستان، یک بار در سال ۱۳۴۱ برای شرکت در مراسم یادبود نهصدمین سال درگذشت خواجه عبدالله انصاری و دیگر بار در سال ۱۳۴۵، عزیمت به انگلستان در سال ۱۳۴۶ برای عمل جراحی، آخرین سفر وی بود.
رهی معیری که تا آخر عمر مجرد زیست، در بیست و چهارم آبان سال ۱۳۴۷ شمسی پس از رنجی طولانی از بیماری سرطان معده بدرود زندگانی گفت و در مقبرهٔ ظهیرالدولهٔ شمیران به خاک سپرده شد.

 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *