یادداشت / جسین کیانی
بعداز ظهرجمعه هشتم بهمن ماه مقابل مجموعهی فرهنگی تئاترشهر تهران درگیری خونینی میان اراذل و اوباش رخ داده که می تواند بدترین نمود بی حرمتی به فرهنگ و هنر در طول حیات این مجموعهی پنجاه و چندساله باشد. مجموعه ای که از قضا در هشتم بهمن ماه راه اندازی و متولد می شود و در این روز نیز چنین هدیه ی هولناک و ناسازگار با هر فرهنگ و انسانیتی را دریافت می کند. جشن تولد خونینی که مشتی اوباشِ همه فن خریف در انواع خلاف و بِزه برایش برپا کردند نیز در نوع خود، منحصربفردترین جشنی است که که برای یک میراث فرهنگی هنری برپا می شود.
با این حال زخم های مهلکی که آن اوباشِ بی فرهنگ به یکدیگر زدند و خون هایی که از یکدیگر بر کف سیمانی تئاترشهر ریختند،بی گمان بسیار کمتر و ناچیزتر از زخم هایی بوده وهست که این مجموعه ی ارزشمند و فرهنگ ساز تاکنون از بی توجهی ها و بی اعتنایی ها دریافت کرده است. آنقدر در این سالها خون از این ساختمان گرد که همچون دژی بی پناه رها شده، ریخته شده و رفته است که دیگر جانی در تنِ بی جانش نمانده است.مکانی که روزگارانی شاهد اجرای نمایشِ فکر و اندیشه ی بزرگترین نمایشنامه نویسان ایران و جهان بود حالا شاهد پست ترین و زشت ترین اعمالی است که نسل تازه ی خلاف کارانِ اوباش در مقابلش به اجرا می گذارند.پاسخ گویان به وجود آمدن چنین فضای ناهنجارِ اجتماعی گِرداگرد این مجموعه چه کسانی هستند؟ آیا کسی هست که بگوید چرا هم اکنون اطراف تئاتر شهر تبدیل به یکی از خطرناکترین و ناهنجارترین محیط های شهری و اطراف آن تبدیل به نمایشگاهی دائمی از انواع خلاف و بِزه شده است؟ آیا ذره ای ازاقتدار و هژمونی که یکسره از رسانه ها تبلیغ می شود نباید این همه سال برای حل مسئله ی امنیت اجتماعی و محیطی این مکان و اطراف آن واصلن همه جای این شهر،به کار گرفته می شده است؟
من با حدود بیست سال،نمایش ساختن در تئاتر شهر این رخداد را فقط یک نزاع خیابانی و عادی تلقی نمی کنم و تصور نمی کنم که با دستگیری نزاع کنندگان و مجازات های احتمالی آنان بشودحتی صورت مسئله را پاک کرد.این مسئله ای نیست که به این ترتیب های بی اثر حل شود.جریان وسیعی از انواع ناهنجاری های اجتماعی دربطن ومتن جامعه در حال رشدو تکثیر سریع است که اگر چاره ای اندیشمندانه برایش نشود نه تنها تئاترشهرکه تمامِ شهرو فرهنگ ما را صحنه ی این چنین رفتارها و اعمال ویرانگر و تباهی آوری خواهد کرد. رخداد دیروزتئاتر شهر نوک کوه یخ است.رخدادهای عظیم تر در پیش است.من جامعهشناس نیستم اما تئاتر و تئاتر خوب به من یاد داده که هر ناهنجاری اجتماعی زیرمتنی دارد.
بدون دیدگاه