بانی‌فیلم: سایت نگاتیو در یادداشتی به جایگاه فرهنگی و حرفه‌ای چهار تن از فعالان حوزه رسانه و فرهنگ پرداخته است.
علی دهباشی، زنده‌یاد علی معلم، بهرام بیضایی و سیف‌اله صمدیان این چهار شخصیت بارز هستند که در این یادداشت به آنان پرداخته شده…
این یادداشت را بخوانید:

****

در ایران اینگونه است.
یک علی دهباشی که این روزها با کرونا گلاویز است و به امید خدا آن را شکست می‌دهد؛ یک تنه وزیر فرهنگ است و با پسرش وظیفه ذاتی ده‌ها نهاد فرهنگی را با میلیاردها بودجه و هزاران کارمند انجام می‌دهد. با کمترین بودجه بخارا در می‌آورد که نخواندش موجب خسران است برای اهلش. نااهل، همان به؛ که نخواند.
یک علی معلم خصوصی‌ترین جشن سینما را با جلوه‌آرایی ستارگان از جیب بخش خصوصی برگزار می‌کرد و جفای سیمرغ‌های نداده شده را با حافظ‌اش جبران می‌کرد هزار ناسزا و تهمت می‌شنید دم بر نمی‌آورد.
در ایران اینگونه است.
گاهی به صورت خودجوش افراد فهیمی کار نسل پروری کشور را بر دوش می کشند. مگر بهرام بیضایی اینگونه نیست؟ کسی هست که در وادی سینما، تئاتر و تلویزیون به اعماق رسیده باشد و ردی از آثار اندیشه‌ورزانه عالیجناب بیضایی را نخوانده و ازو تاثیر نپدیرفته باشد؟
در ایران اینگونه است…
بودجه‌ها بر باد می‌رود و نخبگان نادری؛ جور عدم لیاقت برخی از دستگاه‌های فرهنگی را بر دوش می‌کشند.
در ایران اینگونه است….
سیف الله صمدیان نیز ازین جنس مردمان است. عکاسی که جریان فرهنگی را انداخته و نقطه امید همه اندوخته‌های فرهنگی جوانان است. سعید روستایی‌ها اولین بار در کجا دیده شدند؟ جشن تصویر سال.بیش از دودهه است که جشن تصویرش در هفت هنر تجلی گاه اثار قابل تامل و بکر است. رفیق گرمابه و گلستان عالیجناب کیارستمی است دیگر. همو که یک تنه سینمای نجیبی از ایران در اذهان مردم دنیا جا انداخت و آنها که بودجه تلف کردند بد و حسودی می‌ورزیدند. سیف الله هم تنه‌اش به تنه کیارستمی خورده است و جریان‌سازی فرهنگی را با جشنواره بدون هیاهویش به دوش می‌کشد. جشنی خصوصی؛ فراگیر و دغدغه مند. خدا به او توان دهد که بیش ازین هفت هنر ایران را جلوه‌گر باشد و عمرش طولانی‌باد.
در ایران اینگونه است…

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *