فواد توحیدی ـ دبیر هفدهمین جشنواره موسیقی نواحی ـ میگوید که چون در ایندوره تلاش کرده ساختارشکنی کند و از افراد جدید برای حضور در جشنواره دعوتکرده است، با خشم هنرمندانی که تقریبا هر دوره در جشنواره حضور داشتهاند،مواجه شده است.
در آستانه برگزاری هفدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران، پیرامون برخی مسائل وحواشی این رویداد با فواد توحیدی (دبیر این جشنواره موسیقی) گفتوگویی داشتیمکه در ادامه مشروح مصاحبه ایسنا با این هنرمند و پژوهشگر را میخوانید:
ـ چرا جشنواره موسیقی نواحی، همانند جشنواره موسیقی فجر با جدیت برگزار نمیشود؛ علت چیست؟
اگر جشنواره موسیقی نواحی همانند جشنواره موسیقی فجر مهم بود، هر سال بدونوقفه برگزار میشد. یکی از مشکلات این جشنواره دولتی بودن آن است؛ چون از آنجاییکه بودجه آن را دولت میدهد به صورت مرتب یا حرفهای برگزار نمیشود. حال اگر بهسمت خصوصیسازی جشنواره برویم و هر سال آن را با حمایت حامی مالی برگزارکنیم، نظم بیشتری در برگزاری جشنواره خواهیم داشت؛ چون دیگر دغدغه مالینخواهیم داشت.
ـ این جشنواره تقریبا هر بار با دبیر جدیدی برگزار میشود که ممکن است اقدامات و نقطه نظرات دبیران قبلی را نادیده بگیرد. بهتر نیست هر دبیر چندین دوره مسئولیت برگزاری جشنواره را برعهده بگیرد تا بتواند آنچه در ذهن دارد را به خوبی پیاده کند؟
هر بار با تغییر دبیرهای این جشنواره دیدگاههای جدیدی روی کار میآید که حسنها ومعایبی برای جشنواره به همراه دارد؛ زیرا دبیری این جشنواره برای آنها تجربهای جدیداست و تا عملکرد آنها به پختگی برسد و بتوانند جشنواره را آنگونه که میخواهند برگزارکنند، زمان میبرد.
باید به دبیری که مستعد و توانمند است، فرصت داد که بتواند دیدگاههای خود راباوجود تمام سختیها پیاده کند.
البته که لازمه این امر نقدپذیر بودن دبیر و بها دادن به ایدههای نو است. مشکلموسیقی نواحی و موسیقی ایرانی نداشتن همفکری است؛ زیرا هنرمندان جایی برایجمع شدن و همفکری ندارند.
هنرمندان موسیقی باید یک پاتوق داشته باشند که یکدیگر را ملاقات کنند و حرف همرا بشنوند؛ درست همانند اتفاقی که در سینما رخ داده است. اگر امروز سینمای ایرانرشد کرده است؛ به دلیل این است که نقد در آن راه پیدا کرده، پذیرفته شده و کسیهم از آن ناراحت نمیشود.
ـ چه مشکلاتی در مسیر دبیری این جشنواره همراه شما بود؟
امسال که دبیر این جشنواره شدم با مشکلاتی رو به رو بودم که قبلا در سِمَتها وجایگاههای دیگر نداشتهام. به عنوان مثال برخی از هنرمندان گمان میکنند که همیشهباید در جشنواره حضور داشته باشند و دستمزد بگیرند؛ به همین دلیل زمانی کهامسال برای اولین بار سعی کردم این روند را تغییر دهم و افراد جدیدی را به جشنوارهدعوت کنم، با برخوردهای عجیبی از سمت برخی از هنرمندان مواجه شدم. درحقیقتبرخی از آنها حتی من را تهدید کردند و گفتند که تخریب جشنواره را میکنند و آن رازمین میزنند. واقعا گمان نمیکردم هنرمندان این روحیه را هم داشته باشند.
به نظرم برخیافراد زیادی جشنوارهای شده و حتی از اخلاقیات هم دور شدهاند. افرادجدید هم باید جایی در این جشنواره داشته باشند و در آن شرکت کنند؛ زیرا همین امراست که به رشد جشنواره کمک میکند.
ـ پیشتر به سپردن جشنواره به بخش خصوصی اشاره کردید؛ یعنی این امر چگونه باید صورت بگیرد؟
این جشنواره نباید تنها به ارشاد متکی باشد، بلکه میراث فرهنگی هم باید از آن حمایتکند؛ زیرا این موسیقی بیشتر جزو میراث فرهنگی ایران است و بیش از آنچه که به ارشادمربوط باشد به میراث فرهنگی مربوط است.
جشنواره باید با شرکت یا افرادی قرارداد ببندد که بودجه را تأمین کنند؛ چون اگر غیر ازاین باشد، تنها با تغییر یک مدیر در ارشاد و باطل شدن قراردادی که با او به امضارسیده است، کل پروژه با مشکل مواجه میشود. حال باید دوباره قراردادی با مدیرجدید و با شرایط او وضع کنند و منتظر بمانند که بودجه جشنواره را تأمین کند؛ البتهکه ممکن است مدیر جدید حتی بخواهد تیم اجرایی را تغییر دهد، ولی وقتی تیمخصوصی در رأس کار باشد تغییر مدیران ارشاد در جشنواره تأثیرگذار نخواهد بود.
ـ بینظمی در برگزاری این جشنواره تأثیری در موسیقی نواحی خواهد داشت؟
بطور کلی موافق نیستم که این جشنواره میتواند در موسیقی ما تأثیرگذار باشد،نمیگویم بیتأثیر است ولی گاهی حتی تأثیر منفی دارد تا حدی که برخی جشنوارهایمیشوند و از اصالت خودشان دور میشوند.
حتی موسیقی اقوام مختلف ایران روی هم تأثیر میگذارند؛ یعنی ممکن است یکنوازنده بوشهری به نغمههای گیلانی علاقهمند شود و آن را وارد موسیقی خود کند.
البته که این جشنواره به لحاظ اینکه هنرمندان دیده میشوند، رسانه و تریبون دارند،مفید است. به هر حال رسانه ملی ما در زمینه موسیقی بسیار بد رفتار کرده است وحضور کمرنگ آن باعث شده ایرانیها آنقدر که موسیقی پاپ را میشناسند، موسیقینواحی کشور را نشناسند.
این امر در حدی است که مدتی پیش به یک ساز فروشی رفته بودم و در گوشهای ازمغازه یک تار قرار داده شده بود. فردی داخل مغازه آمد و پرسید این گیتار قدیمی چنداست؟ یعنی حتی ساز اصیل ایرانی را نمیشناخت ولی گیتار را میشناخت.
ـ چه میتوان کرد که موسیقی نواحی شناخته شود؟
جشنواره نمیتواند شقالقمر کند، ما باید به سمت گردشگری موسیقی برویم؛ یعنیبومگردیها باید موسیقی را هم جزو جاذبههای یک منطقه بدانند و با گروههایموسیقی منطقه و نواحی قرارداد ببندند که از نظر مالی رشد کنند.
وقتی به یک نوازنده سرنا برای اجرا یک میلیون تومان میدهند ولی به نوازنده کیبوردپنج میلیون تومان، مطمئنا فرزند نوازنده سرنا دیگر سرنا یاد نمیگیرد و به سراغ کیبوردمیرود.
اگر به سمت گردشگری موسیقی برویم و مردم برای شنیدن موسیقی مناطق مختلفبه آنجا سفر و هزینه کنند، موسیقی نواحی رشد خواهد کرد.
بدون دیدگاه