جمال شورجه نمونه مبرهن سینماگری است که در طول حدود ۴ دهه فعالیت حرفهای در سینما و تلویزیون، تراز انقلابی و جهادی خود را حفظ کرد و هیچگاه از این مسیر عقلانی و ایدهآل عدول نکرد.
به گزارش ایرنا، جمال شورجه متعلق به همان نسلی است که پس از پیروزی انقلاب، با اندیشههایی سترگ به سینمای ملی تزریق شد و توانست با حرکت بر روی شیب ثابتی از آرمان، اتفاق های خوبی را در حوزه خود به ثبت برساند.
روزنه و شب دهم، نخستین مشقهای حرفهای شورجه در عرصه فیلمسازی بلند بودند اما اتفاق بزرگتر در سال ۷۰ و با عملیات کرکوک به وقوع پیوست. فیلمی داستانگو که به لحاظ پرداخت، دشواریهای لجستیکی و فنی بسیاری را به خود میدید و شورجه جوان به خوبی توانسته بود این هارمونی را در فرآیند تولید به ثبت برساند.
عملیات کرکوک به خوبی دیده شد و نام شورجه در میان انبوهی از کارگردانان فعال در این گونه، برجسته شد.
آن پیامی که از ۳ فیلم نخست این کارگردان به مخاطب مخابره میشد، نوعی روحیه انقلابی در کلیت داستانی آثار بود. روحیه ای که تا امروز در شورجه حفظ و سبب شده تا وی در تراز یک هنرمند انقلابی خالص ماندگار شود.
لبه تیغ و علیالخصوص حماسه مجنون، روند موفقیت شورجه در سینمای دفاع مقدس را تکرار کردند. همچنانکه دایره سرخ و باشگاه سری توانستند نام این کارگردان را در سینمای ایران گلدرشت کنند.
کارگردان جوان تا پایان دهه ۸۰، بر همین سیبل ماند و برخلاف بسیاری از کارگردانان فعال این حوزه، ترجیح داد که مبنای داستانی آثارش را همان تعریف کلاسیک از جنگ و اتفاقهای رخداده در آن باقی بگذارد.
۳۳ روز اگرچه آخرین فیلم کارنامه شورجه در مقام کارگردان است اما برخلاف دیگر آثارش که به سینمای دفاع مقدس میپرداخت، در این فیلم، داستانی از سینمای مقاومت با محوریت جنگ ۳۳ روزه لبنان را به تصویر کشید و توانست طی بیش از یک دهه، یکی از موفقترین آثار مرتبط با این حوزه را جلوی دوربین ببرد.
شورجه البته در تمام این سالها، فعالیتهای خود را به سینما محدود نکرد و در تلویزیون نیز تلقی انقلابی خود را ادامه داد. رویکردی که با چندین مجموعه، برنامه و سریال، تداوم یافت و اقبال خوبی را نیز به خود دید.
جمال شورجه هیچگاه اجازه نداد شرایط جامعه و تغییرات آن، در ایدهآل سینماییاش سیطره پیدا کند و همچنان بر روی یک نوار ثابت، آرمانهایش را به تصویر کشید و هرگز از این تلقی عدول نکردجمال شورجه، از معدود کارگردانان سینمای ایران است که سبک زندگی شخصی خود را به سینما بسط داد. او کارگردانی با جریان فکری خلاق و به دور از حاشیه و تملق است که میتواند نمونه بسیارخوبی برای یک سینمای ایدهآل در دیگر گونهها باشد. شورجه از همان ابتدا که نامش با سینمای انقلاب و دفاع مقدس پیوند خورد، تا امروز، برای لحظهای از این پیمان خارج نشد و جز در این زمینه، کاری جلوی دوربین نبرد.
شورجه از یک ویژگی بزرگ بهنسبت تقریبا تمام کارگردانان سینمای دفاع مقدس برخوردار است و آن اینکه وی در تمام این سالها، هیچگاه زبان به شکوه باز نکرد. با اینکه بارها از کمبود منابع برای کارهایش رنج برد، اما هیچگاه شکایت نکرد. هیچگاه اجازه نداد شرایط جامعه و تغییرات آن، در ایدهآل سینماییاش سیطره پیدا کند و همچنان بر روی یک نوار ثابت، آرمانهایش را به تصویر کشید و هرگز از این تلقی عدول نکرد.
شورجه بهواسطه چنین مشی حرفهای، نمونه بارز سینماگری متعهد، انقلابی و البته جهادی است که در طول حدود ۴ دهه فعالیت حرفهای، جنس و تراز انقلابیگری خود را حفظ کرد و حتی طی این سالها که در بستر بیماری است، دغدغه ساخت مطلوب سریال موسی (ع) رهایش نمیکند.
سینمای انقلابی ایران، به امثال شورجه که هیچگاه دامن خود را به ریا نیالود، در هر برههای، نیاز مبرم دارد.
بلند شو آثای شورجه؛ شما امید سینمای انقلاب هستید.
بدون دیدگاه