جبار آذین

در آخرین بخش این یادداشت به هفده فیلم دیگر جشنپاره می‌پردازم.

*ترک عمیق آرمان زرین‌کوب گرچه از نظر محتوا و ساختار زیاد عمیق و هنری و دقیق نبود، ولی به عنوان یک فیلم متوسط،تلاشی قابل تاُمل از این فیلمساز بود.
تداوم نگرش او در فیلم‌های بعدی‌اش شاید قوی و پر رنگ و سینمایی و تاُثیرگذارتر باشد، ولی این ترک او در نمایش ترکهای اجتماعی به علت ضعف فیلمنامه و شخصیت پردازی، بیشتر نمایشگر وجود ترک او در فیلمسازی را عیان می‌کرد.
ضعف در ساختار فیلمنامه و پردازش هنری از مشکلات عمده ترک عمیق بود.

*چشم بادومی ابراهیم امینی، از فیلم‌های کم و بیش سرگرم کننده و متوسط جشنپاره بود و اثری مهم و تاُثیرگذار و جذاب و متفاوت در سینما نیست.
چشم بادومی با این بضاعت و ضعف‌های سینمایی و ساختار
دراماتیک،اگر چشم گردویی هم بود،تفاوت خاصی نداشت.با این حال از برخی متوسط‌ها بالاتر بود.

*خاتی فریدون نجفی در کل بد نبود، اما این فیلم هم کاری متوسط در ساختار و محتوا و پرداخت و روایت هنری و سینمایی و باورپذیری کاراکترهایش بود.
در نگاه سینمایی این کارگردان آثاری از امکان تحول دیده می‌شود که امیدواریم در فیلم‌های خوب و قوی و سینمایی بعدی او نمود یابد.

*زیبا صدایم کن رسول صدرعاملی، جزو فیلم‌های به نسبت خوب این دوره جشنپاره بود. صدرعاملی،سینماگری متبحر،توانا و کاربلد و از سردمداران مافیای اکران سینمای مصیبت‌زده ایران است.
زیبا صدایم کن این فیلمساز در کل فیلمی قابل توجه، تماشایی وخوش ساخت و در پرداخت مضمون و محتوا موفق است،اما لایق عنوان و جایزه بهترین فیلم جشنپاره نیست و جایزه اهدایی به آن باندی و رفاقتی است.این فیلم نیز در امتداد نگاه متفاوت و خاص صدر عاملی به جامعه،مشکلات و دنیای جوانان،نوجوانان و کودکان است که با توجه به نوع سلیقه و گرایش قشرهایی از مخاطبان سینما،برای گیشه ساخته شده است. صدرعاملی با این فیلم کوشیده به دوران اوج کارگردانی‌اش در سینما بازگردد،ولی چندان موفق نبوده است.

*سونسوز ساخته رضا جمالی هم فیلمی متوسط از نظر محتوا و ساختار و پرداخت سینمایی است. با این حال حاوی نکاتی مثبت در نگاه سینمایی و محتوا بود.
در واقع رگه‌هایی از متفاوت اندیشی در شکل، محتوا و داستان و ساختار هنری و سینمایی و توجه به مسائل اجتماعی در این فیلم دیده می‌شود که امیدوارکننده است و باید منتظر تماشای فیلم‌های بعدی جمالی بود و شاهد تحول او و هنر و فیلم‌هایش شد.

*شاه نقش به کارگردانی شاهد احمدلو بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون، بازتاب علاقه دیرین او در پرداختن به دنیای ملتهب و پر ماجرا و تلخ و شیرین پشت پرده سینماست که زندگی و آلام و آمال هنروران در آن به خوبی و جذاب و تاُثیر‌گذار تصویر شده است.
شاه نقش در حد و نوع خود اثری تماشایی است.

*شمال از جنوب غربی، حمید زرگرنژاد، سازنده این فیلم که داستان و منظر تاریخی و رخداد‌های فیلمش همانند فیلم بازی خونی،‌ درباره حوادث آمل در سال شصت است،‌ سینماگری سینماشناس بوده که فیلمش در کل خوب ساخته شده است، لیکن به دلیل همزمانی نمایش آن با فیلم ضعیف بازی خونی، نتوانست درست دیده شود. با این حال این فیلم از نظر سینمایی، مقبول بود و امتیازهایی در نوشتار و بازی و کارگردانی داشت.

*مرد آرام،‌ صادقی و هاشمی در قاب و قالب سینما،‌ چندان آرام و هنرمندانه و جذاب نبود.
کارگردان آن برای سینماگر شدن حالا، حالاها کار دارد…

*ماریا فیلم بدی نبود،‌ با این حال سازنده‌اش برای آموزش سخن گفتن به زبان و بیان سینما برای مردم،‌ به دانش و تجربه بیشتر نیاز دارد.
فیلم‌های بعدی اصغری ازغدی شاید او را در استفاده از ابزار سینما و پرداخت‌های سینمایی، آزموده‌تر نشان دهد.

*پیشمرگ، فیلم جدید علی غفاری کارگردان سینما و تلویزیون، او را در سینما و فیلمسازی رو به پیشرفت نشان می‌دهد و در این فیلم سینمایی‌تر و مسلط‌تر ظاهر شده و توانسته محتوا و پیام فیلمش را در حد متعارف خوب به مخاطب منتقل کند.‌با این حال،‌ داستان و پرداخت دراماتیک فیلمنامه و پردازش شخصیت‌ها به‌ویژه کاراکتر اصلی فیلم پیشمرگ جای کار بیشتری داشت.‌
پیشمرگ ادای دین به یک قهرمان ملی بود.

*آبستن فیلم مصطفی تنابنده
هنوز آبستن تفکرات و ذوقیات و علایق سینمایی اوست.‌
بعد از فارغ شدن و سینمایی‌تر شدن فیلم‌های بعدی این هنرمند در باره او و فیلم‌هایش خواهم نوشت.‌
نوزاد او،‌ در سینما زود و نارس زاییده شده است.

*1968 فیلم کم و بیش متفاوتی در محتوا و پرداخت هنری از امیرمهدی پوروزیری است، ولی هنوز سینما نیست.
این سینماگر نیز به آگاهی و تسلط بیشتر در استفاده از ابزار سینما و بیان سینمایی نیازمند است.‌
راه او در سینما برای ایستادن در جایگاه سینماگران توانا،‌کوتاه نیست.

*هادی ناییجی با آنتیک،‌ یک فیلمک شبه کمدی بازاری و گیشه‌ای آنتیک ساخته که در گیشه فروش خواهد داشت، ولی در سینمای حرفه‌ای و هنرمندانه،‌جایی ندارد.

*دانش اقباشاوی، فیلم‌ساز کاربلدی است و فیلم اسفند او در کل خوب ساخته شده و یک اثر ارزشمند محتوایی محسوب می‌شود، ولی به نام یک شهید بزرگوار و به کام محسن رضایی از کار درآمده است!

*در حالی که مشکلات و معضلات اجتماعی و اقتصادی و معیشتی اشک ملت را در آورده،‌ دیدن اشک هور با محتوا ساخته مهدی جعفری با امتیاز‌های ارزشی‌اش نتوانست زیاد دلبری کند و از چشم‌های خشکیده مخاطب،‌ اشک همدلی جاری سازد.‌ با این حال،‌ این فیلم در کل خوب نوشته و بازی و ساخته شده است.

*جواد افشار کارگردان موفق سریال‌های خوب تلویزیون با کارگردانی فیلم خوش پرداخت و با محتوا و ارزشمند صیاد، نشان داد که سینما و تصویر‌سازی سینمایی را می‌شناسد و در سینما نیز می‌تواند موفق بوده و حرف‌هایش را با جامعه در میان گذارد.‌
صیاد در فیلمنامه،‌ کارگردانی و بازی‌ها در کل،‌ موفق بوده و نمایشگر شخصیت باورپذیر سرلشکر شهید صیاد شیرازی است و خواسته به این قهرمان ملی و دوران دفاع مقدس ادای دین کند و به شیوایی اتحاد ارتش و سپاه را در سال‌های آغاز جنگ تحمیلی و نقش سترگ صیاد را به نمایش در آورد. گرچه در صیاد هم کاستی‌هایی در پرداخت هنری و سینمایی دیده می‌شود،‌ اما امیدواریم در کارهای بعدی سینمایی افشار این نواقص برطرف گردد.‌
صیاد در حد قابلیت‌ها و امتیاز‌هایش در جشنپاره دیده نشد!

*خردمندان با کارگردانی ناتوردشت فیلمی خوب و خردمندانه و در کل بامحتوا و دیدنی ساخته است. ناتوردشت، گرچه خوب نوشته و کارگردانی شده و در ارایه پیام‌هایش توانا و موفق است، اما در سینمای دولتی و نهادی و غیرملی ایران،‌ فیلم‌های خوبی مانند ناتوردشت و بچه مردم و دو سه فیلم دیگر قابل تاُمل و تحسین از میان سی و سه فیلم بخش مسابقه جشنپاره امسال، جایی ندارند و فیلمک‌های شبه کمدی بازاری، خارجی پسند و سفارشی به دلیل تخریب سینما توسط نامدیران آن و سوداگران بی‌هنر خزیده در دامان این سینما،‌ حرف اول و آخر این سینمای بیمار و آفت‌زده است.
حضور تنها چند فیلم خوب در بین خیل فیلم‌های متوسط جشنپاره منتسب به فیلم فجر، به درستی نمایشگر اوضاع بد و غم‌انگیز سینما و بی‌ثمری و هدر رفتن پول ملت و تکه پاره شدن جشنواره فیلم فجر است.
پرونده این جشنپاره هم مختومه شد،‌ اما پرونده سیاه سینما و روسیاهان آن و سینماگران هنرمند و مظلوم هم‌چنان باز است.

**تمام امتیازهای من در همه زمینه‌ها به فیلم‌های برتر:
«بچه مردم»، «پیر پسر»،‌ «خدای جنگ»، «داد» و «صیاد»، «رها»، «ناتوردشت» و فیلم توقیفی «قاتل و وحشی» تقدیم می‌شود.
به امید فردای نیک سینما و فرهنگ و هنر و هنرمندان ملی و مردمی و ملت بزرگ و قهرمان ایران زمین.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *