توسعهگر خانه پدری جلال آل احمد میگوید: از آغاز کار مرمت ۲۰۰ کامیون زباله و نخاله بیرون بردیم، اینجا پاتوق معتادان بود، درها را میکندند و آتش میزدند تا گرم شوند. هر چه سوزاندنی بود سوزانده بودند، هر آنچه که بردنی بود برده بودند، هر آنچه کندنی بود کنده بودند.
به گزارش ایرنا، خانهها و بناهای تاریخی را اگر چه شناسنامه هویتی یک محله یا شهر میدانند، اما جزو سرمایههای ملی محسوب میشوند. این خانهها با سرمایهگذاری دولت یا بخش خصوصی مرمت و احیا و عموما با تغییر کاربری به فضاهای فرهنگی و هنری و پاتوقی برای اهالی فرهنگ و هنر تبدیل میشوند.
جدا از سیاستگذاریهای لازم در حوزه حفاظت از مواریث فرهنگی، مرمت و احیای این خانهها در وهله اول به یک دلسوز و میراثدوست نیاز دارد، فردی که حفظ تاریخ و اصالت یک خانه را مسئولیت اجتماعی خود میداند، سرمایه مادی خود را به کار میبندد و تلاش میکند میراث به ماندگار از یک دوره تاریخی را احیا کنند، این مسیر ساده و سهل نیست، گاهی مصائبی هم دارد.
خانه پدری جلال آلاحمد یکی از همین خانههای تاریخی است که در خیابان خیام، کوچه شهید کارکن اساسی (گذر قلی سابق) واقع شده و از بناهای تاریخی متعلق به دوره احمد شاه است و مرحوم آیتالله حاج سیداحمد طالقانی(آل احمد) یکی از علمای معروف و متنفذ تهران و پیش نماز مساجد پاچنار و لباسچی، از سال ۱۳۱۰ شمسی تا پایان عمر خود در این خانه به سر برده و فرزندانی چون جلال و شمس آل احمد را در این خانه تربیت کرده است.
محبوبه کاظمی دولابی از سال ۱۳۹۹ مسئولیت مرمت و احیا خانه پدری جلال آل احمد را در قراردادی با صندوق احیا بناهای تاریخی به عهده گرفته است، او کارش را سرمایهگذاری و بهرهبرداری اقتصادی نمیداند، بلکه معتقد است واژه سرمایهگذارِ بنای تاریخی برای کسانی که در خانههای تاریخی کارهای فرهنگی میکنند واژه مناسبی نیست. به این افراد باید بگویند توسعهگر فرهنگی.
معتادان درها را سوزانده بودند تا گرم شوند
کاظمی دولابی درباره عملیات و روند مرمت و بهرهبرداری خانه پدری جلال گفت: سال ۱۳۹۶ یک بار آمده و اینجا را دیده بودم و دوست داشتم من اینجا را مرمت کنم. خودم از دوران نوجوانی به جلال و آثارش علاقه داشتم ولی آنجا شرایطش جوری نبود که من بخواهم کار کنم. ولی سال ۹۹ شرایط تغییر کرد و کاربریها درست شد و کاربری فرهنگی هنری پذیرایی و آیینی به آن دادند. کاربری که من هم دوست داشتم و با کاری که من میکردم مطابقت داشت، همان سال در مزایده صندوق احیا بناهای تاریخی شرکت کرده و برنده شدیم.
وی توضیح داد: ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ خانه پدری جلال آل احمد در شرایطی به من تحویل داده شد که پاتوق معتادان بود و از زباله سرشار بود و همین جایی که ما نشستیم کوه زباله بود، همان اول ۳ خاور زباله بیرون بردیم، تا الان شده ۲۰۰ کامیون زباله و نخاله، هنوز هم نخاله وجود دارد که باید بیرون برود.
توسعهگر فرهنگی خانه پدری جلال آل احمد بیان کرد: اینجا قبلا اقامتگاه معتادان بود، بدون خشونت اما به سختی آنها را بیرون کردیم، آنها بیماران جامعه محسوب میشوند. اینجا خانه امیر چلچله (مواد فروش) بود. میراث فرهنگی آنها را بیرون کرد. چند بار در ورودی را شکسته شد و ما هر بار تعمیر کردیم. حدود ۱۵ تا ۲۰ معتاد در این خانه بودند. معتادان وقتی سرما بود درهای اینجا را میکندند و آتش میزدند تا گرم شوند. هر چه سوزاندنی بود سوزانده بودند، هر آنچه که بردنی بود برده بودند، هر آنچه کندنی بود کنده بودند.
اینجا هیچ زیرساختی نداشت/ خانه را آب گرفته بود
کاظمی دولابی گفت: این خانه هیچی نداشت،به ما نگفتند که اینجا هیچ زیرساختی ندارد. وقتی آمدیم آب،برق و گاز، هیچی نداشت. ما نزدیک یک سال فقط برای کنتور آب معطل شدیم و دوندگی کردیم. اداره آب میگفت باید سند بیاوری ولی سند در اختیار میراث فرهنگی بود، ضمن اینکه بدهی زیادی داشت چون وقتی کنتور را کنده بودند آب مدتها خانه را گرفته بود به حدی که یکی از همسایهها شکایت میکند و میگوید این خانه را آب گرفته است. نمیدانیم این آب رفت چقدر طول کشیده که هنوز رطوبت آن، اینقدر شدید باقی مانده است.
وی بیان کرد: وقتی زیرساختها با پیگیریهای زیاد به سرانجام رسید. به صندوق احیا گفتیم که باید بابت این تاخیر به ما فرجه بدهید و زمان را افزایش دهید. موافقت شد و حدود ۱۱ ماه بابت تاخیر در ایجاد زیرساختها و دو ماه بابت طراحی به زمان ما اضافه شد، آذر یا دی ۱۴۰۱ به ما ابلاغ رسمی شد و یک ماه بعد مرمت را شروع کردیم باید قرارداد میبستیم تا برنامهریزیها انجام شود ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ مرمت شروع شد تا الان.
«توقفی به خاطر مسائل مالی نداشتیم. مشکل ما این است که دریافت تاییدیههای دولتی خیلی طول میکشد، از ما انتقاد میشود که چرا اینقدر کار احیای خانه پدر جلال طول کشیده است. ما از ۸ ماه چهار ماه تنها منتظر تاییدیه هستیم تا وقتی تاسیسات متوقف باشد که کاری نمیتوانیم کنیم. باید به کارهای جانبی بپردازیم. مشکل بعدی تورم است. هزینهها ۱۰ تا ۲۰ برابر شده است، اینها در روند کار تاثیر میگذارد»
مرمت را فدای سرعت نمیکنیم
کاظمی دولابی گفت: من فکر میکنم بتوانیم کار مرمت را در زمان مقرر تمام کنیم حالا اگر یکی دو ماه هم اضافه شود به این دلیل است که مرمت اینجا خیلی حساس است ما نمیخواهیم مرمت را فدای سرعت کنیم، ارزشش را دارد. تکتک آجرها از زیر لایههای گچی یا سیمانی بیرون آمده است و هر کدام ساب خورده است و مثل کار هنری روی هر کدام از آنها کار شده است درحالی که میشد روی همانها را گچ بگیریم تا سرعت بدهیم. ولی ترجیح دادیم فضاهایی که لایهبرداری سختتری داشت را با دقت انجام دهیم. آجرها باید ساب زده شده، بندکشی و شسته شود.
توسعهگر فرهنگی خانه پدری جلال آل احمد افزود: هنوز برآورد هزینه نکردهام ولی میدانم چند برابر هزینهای که صندوق به ما اعلام کرده اینجا صرف میشود. چون قرارداد ما برای سال ۹۹ بود و تا الان هزینهها چندین برابر شده است؛ شاید هزینهای که همان اول به ما گفتند الان فقط برای دستمزد کارگران صرف شود. درحالی که الان هنوز در حال مرمت هستیم به مرحله احیا نرفتهایم ولی آن هزینه که به ما گفتند برای مرحله احیا و مرمت بود.
وی گفت: الان هر بار که یک کامیون یا خاور بار از اینجا میبرد با دفعه بعد هزینهای که میگیرد متفاوت است، از زمانی که اینجا به بهرهبرداری برسد باید اجاره بدهیم باید همان مبلغ باشد؛ آن چیزی که به ما گفتند و هزینهها و سختی کار با آن چیزی که تحویل گرفتیم زمین تا آسمان فرق میکند. حتی به ما نگفتند که اینجا زیرساخت ندارد.
اگر هدفم اقتصادی بود دنبال مرمت خانه میراثی نمیآمدم
کاظمی دولابی گفت: نگاه ما کاسبکارانه نیست، دیدگاه ما این است که خانه به شکل اصلی برگردد، به همین دلیل فکر میکنم واژه سرمایهگذار بنای تاریخی واژه مناسبی برای کسانی که درخانه های تاریخی کارهای فرهنگی می کنند نیست. به نظرم باید بگویند توسعه گر فرهنگی چون کاری که افرادی مثل ما انجام میدهند توسعهگری فرهنگی است.
توسعهگر فرهنگی خانه پدری جلال آل احمد گفت: بین نوع سرمایهگذاری باید تفاوت گذاشت، همانطور که برخی از کار فرهنگی انجام میدهند و برخی کار اقتصادی؛ پس سرمایهها هم فرق میکند کسی که سرمایه فرهنگی میگذارد با کسی که کار اقتصادی انجام میدهد تفاوت دارد. سرمایهای که برای جایی مثل خانه پدر جلال میگذارید اگر نگاه اقتصادی و سرمایهگذاری داشته باشید اصلا توجیه ندارد. چه توجیهی است برای کسی که میخواهد سرمایهگذاری اقتصادی داشته باشد و میتواند کنار همین خانه یک ملک بخرد و بیشتر هم بفروشد چرا باید خانه میراثی را مرمت کند.
طرح احیا بر مبنای روایت تاریخی خانه/ مرمت از روی عکسهای قدیمی خانواده
کاظمی دولابی میگوید: وقتی درها سمباده خورد و لایههای آن برداشته شد ما به رنگ اصلی درهای خانه رسیدیم که فیرزهای مایل به سبز بود این رنگ سال ۱۳۱۰ به درها زده شده بود، البته برخی از درها قهوهای بوده و یک سری درها که لایه کرم و قهوهای داشته روی هم بودند، هر بار رنگ روی رنگ خورده ولی وقتی سمباده شد متوجه رنگ اصلی در شدیم. از رنگی که کمی از آن مانده است.
وی اظهار داشت: خانواده جلال به ما قول دادهاند که از عکسهای قدیم خانه به ما بدهند تا براساس آن مرمت ها انجام شود؛ همه تلاش ما این است که خانه به شکل همان دوران مرمت و احیا شود. به همین دلیل حساسیتهای زیادی داریم درحالی که میشد خیلی سریعتر این خانه را مرمت و احیا کرد تا به زمان بهرهبرداری رسید، به همین دلیل ریزهکاریهای زیادی را در خانه میبینید.
توسعهگر فرهنگی خانه پدری جلال آل احمد بیان کرد: مشاوران ما با توجه به دسته نوشتهها و یادداشتهای که وجود داشته از گفتوگوهای بین افراد خانواده یا عکسها، نوشتهای از دل یک کتاب درآمده یا نامهها و صحبتهای بیان جلال و مادرش سعی کردند روایت تاریخی از این خانه بیرون بیاورند و طرح احیا را ارائه کنند. آقایان محمد حسین دانایی و آقای سید مهدی آل احمد که ۲۰ سال در این خانه زندگی کرد به ما خیلی کمک کردند. به عنوان مثال آقاسیدمهدی به ما میگفت که کجاها چه لایههایی را برداریم یا کجا سقف ضعیفی دارد یا لولهها کجا پوشانده شده است.
بادگیر خانه را احیا میکنیم/ میگویند به جای پنکه، اسپیلت بزنید
کاظمی دولابی توضیح داد: برخی از بخشهای این خانه مانند طاقچهها از زیر لایههای زیرین و سیمان شده دیوارها بیرون آمد. ما با دقت تمام لایه گچی و سیمانی را برداشتیم آجرها نمایان شده و بعد آجر را تمیز کرده و یا اگر آجری آسیب دیده بود، آن را برعکس گذاشتیم، تلاش شد تا این آجرها سر جای خود بماند؛ برخی آجرهایی که دیگر کاربری ندارد و یا خراب هستند را نگه داشتیم تا در کف استفاده شود یا اینکه روی آنها بخشی از خانه را نقاشی کنیم و به عنوان هدیهای از طرف خانه بدهیم.
توسعهگر فرهنگی خانه پدری جلال آل احمد گفت: خیلی جاهای این خانه را سیمان کرده بودند تا جلوی نمِ خانه را بگیرند. این خانه سه لایه پوست انداخته است.این خانه جزو نادرترین خانههایی است که بادگیر داشته است و میخواهیم بادگیر را هم احیا کنیم؛ هنوز سالم است.
«برای لایهبرداری نمیتوانستیم ضربههای محکم بزنیم چون برخی جاها سست بود. نم این خانه خیلی زیاد بود. به همین دلیل برخی جاها را سیمان کرده بودند سیمانی که اصلا کنده نمیشد. باید ظریف کاری انجام میشد، پیشبینی که میراث فرهنگی برای ما تعیین کرده از زمان شروع مرمت ۸ ماه تا یک سال است که به مرحله بهرهبرداری برسد»
وی گفت: حدود ۵ ماه است که منتظر تایید فاضلاب و تاسیسات برق هستیم. باید تا اینجای کار را به ما تایید نهایی بدهند بعد کلیدها و پریزها را بگذاریم. به همین دلیل این بخش متوقف است. میخواهیم از پنکه به عنوان خنککننده استفاده کنیم ولی گفتند باید اسپییت باشد در حالی که به نظر ما اسپیلت شکل خانه را زشت میکند و از حالت اولش خارج میکند.
اتاق قدیمی جلال محل اقامت هنرمندان میشود/تورهای سنگلجگردی
کاظمی دولابی تصریح کرد: بالکن و حیاط و بخشی از فضای زیر اتاق جلال به کافه تبدیل میشود. جای بالکن قدیم یک اتاقک ساخته بودند که با تایید کارشناسان صندوق احیا آن را خراب کردیم و به زمانی که سال ۱۳۱۰ اینجا بالکن بوده تبدیل کردیم. آن اتاق بعدا الحاق شده بود و سقف سستی داشت و ارزش نگهداری نداشت به همین دلیل به ما تایید دادند که به شکل قبل برگردد. میخواهیم اتاق جلال را همان که طاقچه دارد به محل اقامت بین روزی هنرمندان تبدیل کنیم. مثلا آنها بتوانند برای یکی دو ماه روزها اینجا اقامت کنند و بمانند و کتابی یا فیلمنامهای بنویسند یا کارهای فرهنگی انجام دهند. هر بخش را برای یک کاربری خاص طراحی میکنیم.
وی گفت: بخشهایی را کتابخانه میکنیم فضاهایی را تعبیه میکنیم افراد بنشینند و مطالعه کنند، میخواهیم پاتوقی باشد برای افراد فرهنگی. قرار نیست محدودیتی برای حضور افراد باشد. اینجا را صرفا برای بازدید احیا نمیکنیم، بلکه میخواهیم در کنار نشستن کار فرهنگی انجام شود و رضایت مخاطب را جلب کنیم. فضای کافه هم فضای تفکر است. اینجا خانه پدری جلال است و خیلیها دوست دارند از این خانه دیدن کنند بحث فرهنگی دارد و مخاطبان فرهنگی که داریم اینجا می آیند و اینجا تورهای تهران گردی و سنگلجگردی زیادی میآیند .
معرفی خانه پدری جلال به عنوان نماد شهری
کاظمی دولابی گفت: ما با کسبه محل صحبت کردیم تا با کمک هنرمندان به کمک شهرداری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت میراث فرهنگی این خیابان را به جاذبه فرهنگی و هنری به خیابان هنر (Art Street) تبدیل کنیم، این کار به امنیت محل و کوچه کمک زیادی میکند. کسبه موافقت کردهاند؛ هنرمندان میتوانند کرکرههای مغازهها را رنگآمیزی کنند و طرحهایی بکشند و سر و ته کوچه یک کیوسک نیروی انتظامی قرار گیرد. طرح آن را به شهرداری داده ایم. اینجا به عنوان نماد شهری هم معرفی میشود.
وی گفت: این کوچه تاریک است و شاید کسی برای بار دوم اینجا نیاید ولی میتوان کرکره مغازهها مثل بوم نقاشی شود نورپردازی هم میتوان کرد. شهرداری اعلام موافقت کرد که در نورپردازی کمک کند، حتی روی کرکرهها نور بیفتد که در شبها هم بتوان نقاشیهای کرکرهها را دید. با توجه به اینکه کوچه باریک است میخواستیم گلدان دیواری با کمک کسبه بگذاریم، کسبه موافقت کردهاند.
اولین نشست تخصصی «از خانه تا موزه» در شهریور ماه
کاظمی دولابی با بیان اینکه پس از مرمت و احیا، کاربری خانه پدری جلال فرهنگی، آیینی و پذیرایی میشود، گفت: قرار است یک برنامه عاشورایی با کمک گروههای هنری در اینجا به نمایش بگذاریم هنوز درخواست آن را ندادیم، همچنین نشستهای تخصصی از خانه تا موزه را برگزار می کنیم، اولین جلسه در شهریور ماه با حضور افراد فعال در حوزه احیای خانههای تاریخی و با همکاری ایکوم ایران برگزار میشود. هر بار میهمانان متعددی داریم که از جهت مختلفی مانند جلوههای شهری، میراث فرهنگی مباحث هنری و .. به این موضوع بپردازد و موضوع دیگر اینکه مرمت این خانهها چه کمکی میتواند به توسعه فرهنگی در کشور یا آن محل کند یا توسعه گران فرهنگی چه کمکی به مرمت خانهها میکنند.
بدون دیدگاه