زمانیکه یک شخصیت حقیقی یا حقوقی به دامنهای از شهرت و دربرگیری در جامعه میرسد، آنگاه که مصرفزده این دامنه شهرت نشود، میتوان بر او نام هنرمند، ورزشکار، پهلوان یا هرچه که به خاطرش مورد توجه عموم قرار گرفته نهاد اما آنجا که پای بهرهبرداری از این توجه جمعی میرسد، به یقین میتوان بر همان عنوان سلبریتی تاکید داشت، نه یک حرف کم نه یک حرف بیش.
به گزارش فارس، زمانیکه یک شخصیت حقیقی یا حقوقی به دامنهای از شهرت و دربرگیری در جامعه میرسد، آنگاه که مصرفزده این دامنه شهرت نشود، میتوان بر او نام هنرمند، ورزشکار، پهلوان یا هرچه که به خاطرش مورد توجه عموم قرار گرفته نهاد اما آنجا که پای بهرهبرداری از این توجه جمعی میرسد، به یقین میتوان بر همان عنوان سلبریتی تاکید داشت، نه یک حرف کم نه یک حرف بیش.
*سلبریتی اگر سرفه هم کند لایک میگیرد!
زمانی که یک سلبریتی با چند صد یا چند میلیون دنبالکننده میبیند که حتی اگر سرفه هم کند و به اشتراک بگذارد، فالوورها برایش سر و دست میشکنند و لایک و کامنتهای خوشایند به هزار هزار، تقدیمش میکنند، آنجاست که فرد به سرعت درگیر این قدرت کاذب و این پذیرش بی حد و حصر میشود. همین شرایط به تدریج فرد را به «اثر دانینگ کروگر» و چند بیماری روانی دیگر ازجمله مگالومانیا(خود بزرگبینی) مبتلا میکند.
*سلبریتی و مگالومانیا و اختلال کروگر
اثر دانینگ-کروگر (Dunning–Kruger effect) نوعی سو گیری شناختی است که در افرادی با دانش، تجربه و یا تخصص محدود نسبت به موضوعی خاص یا چند موضوع شکل گرفته، به طوری که این دسته از افراد از توهم برتری فکری رنج میبرند و به اشتباه، توانایی یا دانش شان را در موضوعات مختلف بسیار بیش از اندازهٔ واقعی ارزیابی میکنند. این تعصب رفتاری به ناتوانی فراشناختی افراد غیرمتخصص در شناسایی ناتوانیهاشان نسبت داده میشود. دیوید دانینگ و جاستین کروگر از دانشگاه کرنل اینگونه نتیجه میگیرند: «تخمین نادرست فرد بیلیاقت، از اشتباه در ارزیابی خود ناشی میشود درحالیکه تخمین نادرست افراد بسیار بالیاقت، از اشتباه در ارزیابی دیگران نشئت میگیرد.
همین تعریف کافیست تا عمق فاجعه را در مورد بسیاری از سلبریتیهایی که هرکدام چندین مورد از آنها را هر روزه در فضای مجازی میبینیم، درک کنیم. سلبریتی اینجا و در ذهن خود هیچ جلوداری نمیبیند و حرف و استنتاج ناقص خود را از مسائل مختلف که هرکدام به تخصص و دانش کافی نیاز دارد فصلالاخطاب قلمداد میکند. و همینجاست که مشکل شروع میشود.
*مقوله آزادی بیان با ایجاد هرج و مرج در جامعه منافات دارد
ناگفته نماند که پدیده موضعگیریهای چهرههای هنری یا ورزشی (که سلبریتی نیز خوانده میشوند) در مسائل مرتبط یا غیرمرتبط هر از چندگاهی در جامعه ما نیز چالش میآفریند. طبیعی است که سلبریتیها، مانند همه افراد جامعه در چارچوب قانون از آزادی بیان بهرهمندند و نباید تلقی آنها و دستاندرکاران این باشد که صرف آزادی بیان کفایت میکند چراکه این با ماهیت آزادی بیان منافات دارد و برای جامعه مسالهساز شده است.
*بچهها شوخی شوخی به قوراغهها سنگ میزدند و قورباغهها جدی جدی میمردند
چهرههای مشهور به دلیل توجه مردم به نوعی در حکم رسانه هستند و اظهارنظرهای حتی جزئی آنان در جامعه بازتاب جدی مییابد. همین مساله آدم را یاد مثل معروف میاندازد که: «بچهها شوخی شوخی به قوراغهها سنگ میزدند و قورباغهها جدی جدی میمردند» و همین حقیقت تلخ را در واکنش سلبریتیها به مسائلی که بعضا ناخواسته موجب بحران برای مردمی میشود که شوخی آنها را جدی گرفتهاند، میتوان امروزه به وفور دید و احساس کرد.
واقعیت آن است که سلبریتیها عموماً به دلیل مهارتشان در یک رشته هنری یا ورزشی، توجه جامعه را به خود جلب کردهاند، اما این مهارت تخصصی لزوماً به این معنا نیست که از دانش و مطالعه کافی در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برخوردار باشند که اظهارنظرشان متکی به این عقبه علمی دارای عمق کافی باشد.
* تأثیرات مخرب حتی یک جمله ساده از سوی سلبریتیها
برای نمونه، بسیاری از سلبریتیها به صرف دیدن جملهای که تلقی زیبا و تاثیرگذاری از آن دارند فوراً آن را بازنشر میدهند. طبیعی است این فرد از کژتابیها یا ایهامات منفی نهفته در این عبارات مطلع نیست و ممکن است از عمق ذهنی کافی برای درک تأثیرات مخرب حتی یک جمله ساده بهرهمند نباشد. از یک سلبریتی کماطلاع نباید انتظار چندانی داشت، اما آیا این کماطلاعی مجوزی برای رها کردن این عرصه و بیمسئولیتی در برابر جوانب مخرب آن خواهد بود؟
*سلبریتی رهآورد دنیای غرب
پدیده سلبریتیپروری و سلبریتیسازی از واردات فرهنگی- اجتماعی دنیای غرب به ایران است و اساساً سلبریتیها بخشی از اجزای پیچیده نظام سرمایهداری غرب هستند. در جهان غرب سلبریتی به صورت مجزا از جریان قدرت و ثروت تعریف نشده و در چارچوب کلی کنترل ابرسرمایهداران بر جامعه معنا مییابد.
سلبریتیها در جامعه ما، اما عملاً روند متفاوتی دارند و در ساختار کلی فرهنگی جامعه جایگاه مشخصی ندارند، گاه ابزار افزایش فروش کالاهای هنری هستند و گاه در خدمت تبلیغات عموم کالاها و خدمات قرار میگیرند. گاه نیز با شیطنت برخی جریانات، در خدمت احزاب سیاسی و در نوع بسیار وخیمتر در خدمت معاندین جمهوری اسلامی ایران درمیآیند.
*لزوم ارتقاء سطح دانش سلبریتیها
متاسفانه رفتار منفعتطلبانه متناقض و نازل سلبریتیها بیش از آنکه عمدی باشد، ناشی از کمعمقی و سطحی بودن آنهاست. در اصل، انتظار ما و جامعه از این سلبریتیها باید به اندازه دانش و مطالعه آنان باشد، یعنی یا باید سطح سواد و مطالعه آنان را افزایش داد یا آنکه انتظار مردم از رفتار و گفتار آنها را تنزل داد. نمیتوان از فردی با مهارت محدود، انتظار کنش حکیمانه و جامعالاطراف داشت.
البته نهادهای مسئول در حوزه فرهنگ و ورزش نیز در این زمینه مسئولاند. فرایند برجستهسازی و چهرهسازی عملاً در اختیار این نهادها بوده و بسیاری از همین هنرمندان با پول بیتالمال مشهور شدهاند. باید به ورزشکاران، هنرمندان و چهرههای مورد توجه جامعه کمک کرد تا سطح درک و دانش خود از مسائل پیرامونی را بالا ببرند. علاوه بر اینها ابزارهای تشویقی و تنبیهی در اختیار نهادهای حاکمیتی نیز میتواند به اصلاح رفتار و گفتار چهرههای مشهور کمک کند.
*نظارت جدیتر نهادهای مربوطه بر شبکههای اجتماعی
ذکر این نکته هم حائز اهمیت است که علاوه بر بررسی وضعیت سلبریتیها، مسولین باید نظارت بر شبکههای اجتماعی را جدیتر دنبال کنند بویژه چند پلتفرمی که بین ایرانیها بیشترین عضو را دارند که در راس آنها اینستاگرام قرار دارد. اینستاگرام یکی از شبکههای اجتماعی فراگیر در ایران است و به همین خاطر شناخت کافی نسبت به فضای غالب در آن ضروری است و سیاستگذاران فرهنگی باید اشراف کامل نسبت به نوع محتوا و تأثیرگذاران در اینستاگرام را کسب نمایند.
*اینستاگرام تاثیرگذارترین شبکه اجتماعی در ایران
اینستاگرام به عنوان یک رسانه اجتماعی تا دسامبر ۲۰۱۰ در حدود یک میلیون کاربر داشت. کاربران فعال آن در آوریل سال ۲۰۱۲ به بیش از ۱۰۰ میلیون و در دسامبر ۲۰۱۴ به بیش از ۳۰۰ میلیون رسیدند. این روند رشد ادامه پیدا کرد به صورتی که تنها طی مدت دو سال توانست تعداد کاربران خود را از ۳۰۰ میلیون نفر به ۶۰۰ میلیون نفر افزایش دهد.
طبق آمار تعداد کاربران اینستاگرام از ۴۰۰ به ۵۰۰ میلیون نفر حدود ۹ ماه به طول انجامید و در عرض شش ماه از ۵۰۰ میلیون نفر به ۶۰۰میلیون نفر افزایش یافت. در ژوئن ۲۰۱۸ تعداد کاربران این شبکه مجازی به بیش از یک میلیارد نفر در جهان رسید. این روال در سال ۲۰۲۱ به حدود یک میلیارد و دویست میلیون و در حال حاضر به یک میلیارد و چهارصد میلیون کاربر در سطح جهان رسیده است.
در اینستاگرام بیشتر افراد مشهور با عنوان سلبریتی (هنرمندان، مدل ها و…) صفحات پر مخاطب دارند و فضای غالب اینستاگرام در دست این افراد است. به عبارتی تأثیرگذارترین ها در این شبکه اجتماعی متعلق به همین افراد می باشد. موضوعات غالب در این شبکه اجتماعی موضوعات فرهنگی و اجتماعی است. درآمد اصلی صاحبان صفحات در اینستاگرام در وهله اول تبلیغات و در سطح دوم خرید و فروش صفحات پر دنبال کننده (با دنبال کننده بالا) است.
محبوبیت این برنامه در ایران سبب شده رشد آن همچنان ادامه داشته باشد. طبق آمار مرکز پژوهشی بتا تعداد کاربران اینستاگرام از ۲۴ میلیون کاربر در سال ۹۶ به ۴۸ میلیون کاربر در سال ۱۴۰۰ رسیده است. یعنی در طی ۴ سال رشد دو برابری داشته است.
*نگاهی بر آمار مرکز پژوهشی بتا
آنچه میبایست در مورد اینستاگرام بیشتر مورد توجه قرار بگیرد سطح کاربران پر نفوذ است، در حال حاضر بررسیهای مرکز پژوهشی بتا نشان میدهد بیش از ۷ هزار اکانت ایرانی با بیش از ۵۰۰ هزار دنبال کننده فعالیت میکنند که در سطح اینفلوئنسرها در میان بقیه شبکههای اجتماعی مانند توئیتر یا تلگرام بینظیر است.
*نتیجهگیری
متاسفانه همین شرایطی که برآمده از نوعِ نوینِ پدیده سلبریتی و ارتباط مستقیم و شبه رسانهای آنها با گسترهای از مخاطبان دارد، هر روزه باعث مشکلاتی در جامعه میشود. هر روز مسالهای و هر روز نسخهای ناقص، ابتر و بدون استدلال مناسب از سوی همین سلبریتیها برای مردم پیچیده میشود، درون جامعه میرود، به آزمون و خطا و خطا و خطا میانجامد و به غایت بها برایش از سوی همان مردم یا بهتر، همان دنبالکنندگان پرداخت میشود. و اینجاست که مساله از حالت یک نابهنجار به یک بحران جدی تبدیل میشود و دستاندرکاران باید به فکر راه حلی جدی برای ساماندهی به همین دنیای آسیبرسان سلبریتیها باشند.
بدون دیدگاه