طاها محمدی، بازیگر و کارگردان نمایش «این آب آشامیدنی نیست» با بیان اینکه ضرر تئاتر کار کردن را به جان میخرم اما ترجیح میدهم تئاتر تحت هیچ شرایطی زمین نخورد، گفت اگر بمیرم هم باید جنازهام روی صحنه برگردد. محمدی همچنین افزود: این هنر حرفهای زیادی برای گفتن دارد و تلنگری است برای فکر کردن، پس نباید اجازه بدهیم که کاملا غیرفعال شود. ما نمیتوانیم جبهه و سنگر خود را کنار بگذاریم.
به گزارش سایت ایران تئاتر، این روزها نمایش «این آب آشامیدنی نیست» نوشته وودی آلن به کارگردانی طاها محمدی کارگردان جوان تئاتر در پردیس تئاتر سپند روی صحنه است. محمدی پیش از این نیز آثاری چون «دروغ رستاخیز»، «موسیقی مجلسی»،«شاهدین اعدام»، «سرکلانتر خوش قلب» و «گاردن پارتی در انتظار گودو» را کارگردانی کرده است.
گفتوگو با این کارگردان را درباره نمایشاش بخوانید:
***
وودی آلن به عنوان نویسندهای که بیشتر آثارش دارای درونمایهای سیاسی است در این نمایش به دنبال بیان چه موضوعی بوده؟
«این آب آشامیدنی نیست» داستان سفیری است که سفارتخانه را به فرزندش میسپارد و از زمان حضور فرزند سفیر اتفاقاتی در آنجا رخ میدهد که چالش اصلی نمایش حول محور آن شکل میگیرد. وودی آلن با نگارش این طنز سیاسی به بیان این نکته میپردازد که قدرت همیشه به آدمهایی که مناسب آن نیستند، میرسد و این افراد با تصمیمگیریهایشان اتفاقاتی رقم میزنند که همه چیز را به نابودی میکشانند.
روند تولید و اجرای این اثر از چه زمانی آغاز شده است؟
من معمولا مدت زمان زیادی برای تمرین آثاری که روی صحنه میبرم، اختصاص میدهم. تمرینهای این نمایش حدود 60 جلسه زمان برد و قرار بود تا از ششم مهرماه روی صحنه میزبان مخاطبان باشیم که با توجه به شرایط اجتماعی و حال نامناسب مخاطبان تصمیم گرفتیم، برای یک ماه کار را به تعویق بیندازیم.
و چه عاملی باعث شد که بعد از حدود یکماه تعویق اجرا اکنون روی صحنه باشید؟
ما از مدتها پیش با سالن قرارداد بسته بودیم و تمرینهایمان آغاز شده بود. تعطیلی کامل اثر با توجه به هزینههای صرف شده، قراردادهای بازیگران برای پروژههای دیگر و مهمتر از همه نبود زمان دیگری برای اجرا در سالن برایمان مقدور نبود. همه ما میدانیم که شرایط فعلی جامعه و حال دل مردم خوب نیست اما در این زمان، نباید خودمان تئاتر را کنار بگذاریم. تئاتر دو سال به دلیل همهگیری ویروس کرونا روزهای خوبی را پشت سر نگذاشته و اکنون نیز حال خوبی ندارد. این هنر حرفهای زیادی برای گفتن دارد و تلنگری است برای فکر کردن، پس نباید اجازه بدهیم که کاملا غیرفعال شود. ما نمیتوانیم جبهه و سنگر خود را کنار بگذاریم.
بسیاری از مردم معتقدند سالنهای تئاتر و سینما در شرایط ناآرام اجتماعی باید تعطیل شوند، آیا این تعطیلی امکانپذیر است؟
من حدود 20 سال است، زندگیام را برای این حرفه گذاشتهام. در همه جای جهان تئاتر را به عنوان شغل قبول دارند و جزو سختترین مشاغل به شمار میآید اما در ایران تئاتر را شغل نمیدانند و به آن به عنوان یک تفریح نگاه میکنند.
این باعث تاسف است که حتی خود اهالی تئاتر نیز به این حرفه چنین نگاهی دارند. در شرایط فعلی جامعه، هیچ شغل دیگری به طور کامل تعطیل نشده است ولی خیلیها انتظار دارند، سالنهای تئاتر به طور کامل بسته شوند و این طرز فکر از آنجا میآید که لزوم اجرا و تماشای تئاتر هیچوقت برای ما فرهنگسازی نشده است. بسیاری از مردم تئاتر را در حد شبیهخوانی و نقالی میشناسند و تاکنون یکبار هم به سالن تئاتر نیامدهاند. در تهران نهایتا 20 سالن وجود دارد اما این سالنها در اکثر مواقع خالی از تماشاگرند و به همین دلیل تئاتر همیشه فقیر است. این بیتوجهی به تئاتر و نداشتن یک درآمد حداقلی به واسطه فعالیت در این حرفه باعث شده است تا برای اکثریت مردم، تئاتر به عنوان یک شغل به شمار نیاید درحالیکه من هیچوقت اینگونه به تئاتر نگاه نکردهام. همیشه گفتهام که اگر بمیرم هم باید جنازهام روی صحنه برگردد. من ضرر کار کردن را به جان میخرم اما ترجیح میدهم تئاتر زمین نخورد و چراغ آن روشن بماند.
همه ما میدانیم که تئاتر به مخاطب زنده است، این زندگی تا چه حد در سالن جریان دارد؟
این روزها تماشاگران تئاتر یک پنجم روزهای معمول هستند. در واقع بیشتر مواقع ما تئاتریها خودمان به تماشای کار یکدیگر مینشینیم. البته آثاری که با حضور بازیگران چهره روی صحنه میروند، مخاطبان عام نیز خواهند داشت؛ اما در کارهایی که بازیگر چهره نیست، اهالی تئاتر از یکدیگر حمایت میکنند، در شرایط فعلی متاسفانه این عزیزان نیز نسبت به شغل خود بیتوجه شدهاند.
تداوم تئاتر با وجود پرداخت خسارتهای کلانی که گروههای اجرایی در هر شرایطی میپردازند، چه ضرورتی دارد؟
اقتصاد تئاتر همیشه با مشکل روبهرو بوده است به ویژه برای هنرمندانی که در آثارشان بازیگران چهره ندارد. ما در حالت عادی نیز فروش زیادی نداشتهایم اکنون هم فروشمان یک دهم زمانهای گذشته است اما برای بیان حرفهایمان جایی بهتر از صحنه نمیشناسیم. صحنه سنگر ما و مناسبترین محلِ تفکر و کاتارسیسِ مدنظر تئاتر است. اگر خودمان عقبنشینی کنیم دیگران به جای ما میآیند.
این کاتارسیس نمیتواند در شرایط بهتری اتفاق بیافتد؟
در طول تمام اتفاقات و ناملایمات تاریخی، تئاتر و موسیقی برای حفظ روحیه مردم همچنان پابرجا ماندهاند. اکنون که تئاتر باید وظیفه خود را انجام بدهد، گوشه خانه بنشینیم و فقط در زمانی که شرایط گل و بلبل است، روی صحنه برویم؟!
«این آب آشامیدنی نیست» قرار است تا چه زمانی روی صحنه باشد؟
نمایش «این آب آشامیدنی نیست» برای 15 شب روی صحنه و میزبان تماشاگرانی خواهد بود که به پردیس تئاتر سپند میآیند. با وجود تمام سختیها برای بیان آنچه به آن اعتقاد دارم، برای بیان نقدها و نظراتم با زبان هنر به دور از هرگونه شعارزدگی روی صحنه میروم چراکه اعتقاد دارم بازیگران پیامبران کوچک هستند که پیامشان را به مردم میرسانند و با هنرشان رسالت خود را انجام میدهند. روی صحنه رفتن در این شرایط شرافتمندانهتر است تا اینکه اصلا روی صحنه حاضر نشویم.
فکر میکنید برای ادامه فعالیتهای تئاتر چه میتوان کرد؟
گروههای اجرایی که رسالت خود را همیشه و در هر شرایطی انجام داده و میدهند اما تئاتر نیازمند حمایت از سوی دولت و اداره کل هنرهای نمایشی به عنوان متولیان این هنر است. طی دو سال همهگیری ویروس کرونا حمایتهایی از آثار روی صحنه انجام شد که تا حدی ضررهای گروههای اجرایی را جبران کرد. اکنون نیز زمان تنها گذاشتن تئاتر نیست و باید تا حدامکان از این هنر حمایت شود.
بدون دیدگاه