رحمت امینی*
اگر بخواهیم تکلیف فیلم بی مادر را در کوتاه ترین عبارت روشن کنیم ، می توان گفت که در همه چیز متوسط است و شاید بهتر می بود مجموعه ی سازنده ی اثر اعم از فیلمنامه نویس ، کارگردان ، طراح صحنه و لباس و …. حتی بازیگران با تجدید نظر در ارکان تحت فعالیت خود، با تمرکز و سعی بیشتری به سراغ ساخت چنین اثری بروند که جان مایه های رسیدن به تولیدی مطلوب تر را دارد(داشت!)
قاعدتا مساله بنیادین را باید در فیلمنامه نویسی و به تبع آن خلق شخصیت یا کاراکتریزاسیون جستجو کرد.
دکتر روانشناس موفقی که جلسات عمومی انگیزشی هم برگزار می کند و مخاطبانش با آثار و گفتار او مسیر زندگی خود را هموار کرده اند، برای بار دوم تن به خواسته ی همسرش برای فرزندآوری از مسیر رحم اجاره ای می دهد .
دکتر خوشبین نیست اما همسرش اصرار دارد .
اما جالب اینجاست که همسر دکتر علی رغم یکبار آزمودن این مسیر و پشیمان شدن و البته کسب تجربه کردن، زنی را (مثلا با تحقیق کافی!) انتخاب می کند که خودش ماجراهایی اساسی دارد ؛ همسرش او را ترک کرده ، پسرش در نوبت پیوند کلیه قرار دارد ، در منطقه ی فقیر نشین و در خانه ی درب و داغان برادری متعصب زندگی می کند که لات منش و هشتش گروه نه ش است و ….تازه زن پنهان از چشم این برادر نامعقول ، قرارداد پنهانی با خانم دکتر می بندد ، چرا؟
چون باید متریال فیلمنامه نویس و فیلمساز برای مساله سازی جور باشد و مسیر را برای درگیر ساختن مخاطب سنگلاخ کند!
البته که پژمان جمشیدی تلاش کرده نقش این برادر لات و بد دهن را درست ایفا کند اما از آنجا که شخصیت پردازی سست است ، بازی جمشیدی چندان پا از محدوده ی تیپ سازی و کلیشه فراتر نمی گذارد . دکتر روانشناس (امیر آقایی ) و همسر پزشکش (میترا حجار) هم هر چقدر دست و پا می زنند ، موجب نجات خود و فیلم برای رفتن به عمق نمی شوند و جالب تر وضعیت پردیس عابدین پور است (زن جوانی که رحم خود را اجاره داده است ) که هم خودش فرشته ای معصوم جلوه می کند و هم پسر خردسال در انتظار کلیه اش ، تربیتی کامل دارد که خاستگاه طبقاتی اش را به کل زیر سوال می برد.
اینگونه است که پایان اثر که برجانهادن نوزاد تازه به دنیا آمده و رفتنی ایبسن وار (در نمایش خانه عروسک ) است صرفا تمام کننده فیلم است و نه اختتامیه ای برآمده از پلات و عمل معقول شخصیت!
به خاطر همه ی آنچه بیان شد ، بی مادر مخاطب را به درون نکشیده و درگیر خود نمی کند.
به لحاظ فنی هم فیلمبردار و کارگردان به سمت میزانسن و قاب سازی های تاثیر گذار می روند اما این تلاش‌ها هم عمدتا ابتر می ماند.

*عضو انجمن منتقدان و نویسندگان خانه سینما

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *