کارگردان «بَلیط» (بلوط) می گوید قصه این فیلم کودکانه یک قصه کاملاً بختیاری و برگرفته از زندگی شخصی و خاطرات کودکی خودش شکل گرفته است. او امیدوار است این فیلم که از آثار راهیافته به بخش «مسابقه فیلمهای بلند ایرانی» سی و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان است، در این رویداد هنری مورد توجه قرار گیرد.
به گزارش رسیده، مرتضی رحیمی کارگردان «بَلیط» از آثار ژانر کودک و نوجوان به تهیه کنندگی علیرضا سجادپور گفت:
قصه فیلم بلیط یک قصه کاملاً بختیاری است و قصه در دهه هفتاد در شهرستان های اندیکا و مسجدسلیمان اتفاق می افتد و در واقع لوکیشن اصلی استان خوزستان و چند سکانسی هم در اصفهان است. نگارش فیلمنامه را از آذر ماه پارسال، درست در زمانی که مبتلا به کرونا بودم شروع کردم و چون برگرفته از زندگی شخصی خودم و خاطرات کودکی خودم بود، کار خیلی سختی نداشتم. فیلمنامه را نوشتم و با آقای فریدون فرهودی جهت بازنویسی به توافق رسیدیم. ایشان بازنویسی را انجام دادند و قبل از شروع فیلمبرداری مجددا با توجه به شرایط و لوکیشن های انتخاب شده بازنویسی نهایی را خودم انجام دادم.
او افزود: فیلم خوشبختانه به بخش «مسابقه فیلمهای بلند ایرانی» سی و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان راه پیدا کرده که امیدوارم به جهت مضمون آن در جهت هویت یابی و دغدغه های خانوادگی در میان کودکان و نوجوانان مورد توجه قرار گیرد. ضمن اینکه کسانی که فیلم را دیده اند، معتقدند در صورت توجه و التفات هیأت داوران به ابعاد مختلفش می تواند در چند رشته دیده شود. ضمناً همزمان زیرنویس لاتین فیلم هم آماده شده تا برای ارائه در جشنواره ها و اکران های خارجی برنامه ریزی انجام شود.
او درباره ترکیب بازیگران فیلم توضیح داد: از کستینگ کاملاً راضی هستم چون همه بازیگران را خودم انتخاب کردم و برای انتخاب هر کدام دلایل خاص خودم را داشتم و خدا را شکر بازی ها روان و یکدست شده؛ علی الخصوص بازی بازیگران محلی بختیاری .
این فیلمساز درباره مهجور بودن سینمای کودک و نوجوان در ایران و علت علاقه اش به ساخت نخستین فیلم بلندش در این ژانر گفت: من هرچه دارم از دوران کودکی و نوجوانی دارم. در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ و روزهایی که امکانات چندانی وجود نداشت، خاطرات تلخ و شیرینی دارم. البته مشکلاتی که در اون سالها بود، اعم از جنگ تحمیلی با توجه به اینکه من در اندیکا و مسجدسلیمان در استان خوزستان زندگی می کردم و همچنین تنگدستی مردم و نبود امکانات ابتدایی برای زندگی حجم خاطرات تلخ را بیشتر می کند، اما هم اکنون همان خاطرات تلخ هم به خاطرات شیرینی بدل شده اند و بهتر است بگویم بهترین دوران زندگی من است؛ چون کودک و نوجوان پاک و ساده است و هنوز بزرگ نشده که بواسطه فشارهای جامعه و زندگی شخصیت پیچیده ای پیدا کند. دنیای قشنگ تری دارد و مخاطب هم چون از پیچیدگی آدم بزرگ ها خسته است و قصه های کودکان و نوجوانان را بیشتر دوست دارد. این مقدمه را گفتم که بگویم خود من هم به دلیل اینکه دوران کودکی و در کل بچه ها را خیلی دوست دارم، سعی کردم اولین کار سینمایی خودم رو در ژانر کودک و نوجوان بسازم. البته قبول دارم این ژانر در سینمای ایران چندان گیشه قابل توجهی ندارد و بر خلاف دهه 70 خیلی جدی گرفته نمی شود و حمایتی از آن صورت نمی گیرد، ولی رویدادهایی مثل همین جشنواره کودک و نوجوان اصفهان می تواند حکم مشوق خوبی را داشته باشد و توفیق در آن حتماً برای فیلمسازانی مثل من انگیزه بخش است.
او در پایان در پاسخ به اینکه از حیث بازگشت سرمایه فیلم در اکران عمومی چقدر امیدوار است نیز گفت: سرمایه گذار کار خودم بودم و اگر واقعیت را بخواهید با شرایطی که بعد از کرونا گریبان گیر سینماها شده، امیدی به بازگشت سرمایه ندارم و تحقق این مهم نیازمند حمایت واقعی مدیران سینمایی کشور است.
خیلی دوست دارم فیلم رو ببینم