حسین سلطان محمدی، منتقد سینما در چهارصد و نود و پنجمین سینماتک خانه هنرمندان ایران که به مناسبت سالروز درگذشت رسول ملاقلی‌پور با نمایش نسخه مرمت شده «بلمی به سوی ساحل» این هنرمند همراه بود، گفت: رسول ملاقلی‌پور از جنگ برآمد، در جنگ زیست و ماهیت دفاع مقدس را درک کرد و امیدوارم فرصتی فراهم شود تا متن سریال او به دست عزیزی ساخته شود.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، چهارصد و نود و پنجمین سینماتک خانه هنرمندان ایران با نمایش نسخه مرمت شده «بلمی به سوی ساحل» به نویسندگی و کارگردانی زنده یاد رسول ملاقلی‌پور که همزمان با پانزدهمین سالروز درگذشت این سینماگر با حضور همسر و دختر ملاقلی‌پور در سالن همراه بود، شب گذشته دوشنبه ۱۶ اسفند در تالار ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
حسین سلطان محمدی به عنوان منتقد مهمان با اجرا و کارشناسی سامان بیات به تحلیل و بررسی این فیلم و سینمای ملاقلی‌پور پرداختند.
این برنامه همچنین با نمایش بریده‌هایی از مستند «رکعتان فی العشق» ساخته اکبر نبوی نیز همراه بود که در بخشی از آن ملاقلی‌پور درباره اهمیت میدان دادن به جوانان فیلمساز بیان کرده بود: «باید دنبال کشف و شناسایی جوانان بود و امکاناتی در اختیارشان گذاشت و کم کم قدیمی‌های سینمای جنگ جای خود را به آن‌ها بدهند.»
این بخش همچنین گفته‌های رسول احدی، ابراهیم حاتمی کیا، حسام الدین سراج درباره ملاقلی‌پور را شامل می‌شد.

پدرم راوی لحظه‌های دیده و شنیده‌اش بود
کبری ملاقلی‌پور دختر زنده یاد رسول ملاقلی پور در ادامه با حضور روی سن بیان کرد: پانزده سال است که پدرم از میان رفته است. سال‌ها و روزهای سختی بر ما گذشته است. زیرا او برای ما بسیار نزدیک و عزیز بود و برای مردم ایران نیز. پدرم با مردم رابطه صمیمانه‌ای داشت.
وی افزود: پدرم به هیچ جایی وابسته نبود و تنها راوی لحظاتی بود که دیده و شنیده بود. او به کسانی وابستگی و تعلق خاطر داشت که به عنوان فیملبردار و عکاس با آن ها در جنگ همراهی داشت و در واقع ادای دین به آن‌ها می‌کرد. برای من عزیز و لذت‌بخش است که امروز بعد از ۱۵ سال عزیزانی را می‌بینم که برای دیدن فیلمش به این سالن آمده‌اند. او تجربه‌هایش را به واسطه فیلم‌هایش منتقل می‌کرد.
در ادامه حسین سلطان محمدی منتقد و کارشناس سینما با حضور روی سن گفت: رسول ملاقلی‌پور بچه لب خط و اهل جنوبی‌ترین نقطه تهران بود و با تلاش خود به این جایگاه رسید. او تصویری از امام(ره) گرفت که کاری برخلاف اداری‌اش در آن زمان انجام داده بود و از حوزه اخراجش کردند و بعدها به عنوان عکاس و فیلمبردار‌ از طریق سپاه در مناطق جنگی درگیر شد. خودش جانباز بود و در جریان وقایع ۴۵ روز اول درگیری در خرمشهر زخمی شده بود. ملاقلی‌پور فیلمسازی است که جنگ را چشید و تجربه خودش را با فیلم‌ها و متن‌هایش منتقل کرد. فراتر از آن ارتباط خود را همواره با خانواده‌های رزمندگان و جانبازان تا آخرین سال‌های عمرش حفظ کرد و به آن‌ها سر می‌زد و معروف است که او پیگیر درمان پدر جانباز دختری به نام «هیوا» بود.
وی افزود: من نیز مصاحبه‌ای ۵ ساعته با او داشتم که در آن دلگیر از شرایط وقت بود. او در بطن جنگ فیلم ساخت و اولین فردی بود که کلیپ از جنگ تهیه کرد. «بلمی به سوی ساحل» نیز سال ۶۴ در میانه جنگ ساخته شده است و فیلمساز در آن به شدت به ماهیت معنوی جنگ نیز پایبند بوده است. این فیلم او شاید ساده به نظر برسد اما شبهه مستندی از مشکلات نیروهای جنگی با بنی‌صدر است که فرماندهی کل قوا در آن زمان به او واگذار شده بود.
این منتقد خاطر نشان کرد: ملاقلی‌پور تمثیل‌هایی از واقعه کربلا را در آثارش آورده و باورها و اعتقاداتش را بعدها حتی در فیلم‌های اجتماعی‌اش نیز مطرح کرده است. فیلم هیوای او نیز درباره شهید حمید باکری به واقعیاتی از رابطه رزمنده با جبهه می‌رسد. ملاقلی‌پور به پشتوانه خانواده‌اش پافشاری به سلامت رفتاری و حرفه‌ای خود می‌کرد. اگرچه شکایت‌هایی داشت و یکبار گفته بود خسته شده است اما همه و خودش همواره بر ادامه مسیرش تاکید داشتند. ملاقلی‌پور فیلمسازی را تجربه کرد و در مستند اکبر نبوی از او اشاره دارد که در عرصه فیلمسازی همه تجربه‌هایش را به محک گذاشته بود. آثار ملاقلی‌پور هر دو ویژگی کارهای فیلمسازانی را داشت که هم سعی می‌کنند خشونت جنگ را در آثار جنگی بازنمایی کنند هم آثار فیلمسازانی مثل ابراهیم حاتمی کیا که فضای معنوی جنگ را تصویر می‌کنند. فیلم‌های او در عین دقت بر معنویات بر رفتارهای جامعه فعلی‌اش تاکید می‌کند.
سلطان محمدی ادامه داد: در سیر فیلمسازی او که همه فیلم‌نامه‌هایش را هم به جز فیلم اولش که اقتباس از یک داستان بود خود نوشته است، این مشخصه‌ها را می‌بینیم. او معتقد بود باید پایدار بماند و کارش را بکند؛ حتی اگر به مشکل مالی بربخورد. برای مثال در فیلم «افق» که به لحاظ مالی بدهکارش کرده بود. شاید همین فشار اقتصادی باعث شد تا فیلم «کمکم کن» را بسازد و بعد از این فیلم «هیوا» را ساخت و بعد هم «نسل سوخته» که تاثیرش را در فیلم‌های فیلمسازان بعد از آن می‌بینیم. در «قارچ سمی» نیز اعتراض شدیدی به وضعیت رزمندگان آن دوران دارد و بعد به فیلم‌های «میم مثل مادر» و «مزرعه پدری» می‌رسد. از کربلا نیز تصاویر مستند خوبی دارد و آرزوی او بود یک یادگاری سینمایی از کربلا در کارنامه‌اش داشته باشد.
وی گفت: باید از نوع نگاه رسول ملاقلی پور به سینما صحبت شود. همچنان باید ماهیت و کنه واقعه جنگ به زبان نسل جدید بیان شود. همچنین چهره‌ها باید از جنگ واقعی باشد. درحالیکه تصویرسازی از جنگ در سینما و تلویزیون بعضا با واقعیت ناهماهنگ بوده است و عده‌ای فکر می‌کنند باید تصاویر نامتعارف و اسطوره‌ای از نسل جنگ داشته باشند. نباید بگذاریم گسست و انقطاع نسلی رخ دهد. انجمن سینمای دفاع مقدس وظیفه دارد به قول ملاقلی‌پور از نسل جدید فیلمسازان حمایت و آن‌ها را به تدریج جایگزین نسل قبل کند. وی بعد از فیلم «افق» تا سال ۸۵ بیش از ده فیلم دیگر ساخت.
در ادامه سامان بیات عنوان کرد: نشان دادن اصل و ماهیت چهره زشت و تقبیح جنگ از نکات جالب در فیلم «بلمی به سوی ساحل» است و با وجود این نمایش‌ها آیا می توان این فیلم را سینمای ضدجنگ دانست؟
سلطان محمدی در پاسخ عنوان کرد: بدیهی است که جنگ منفی و آسیب زننده است. در فیلم‌های رسول ملاقلی‌پور و مجموعه تلویزیونی ساخته نشده‌اش که عمده تصاویر آن از نگاه نیروی عراقی به ایرانی است، نشان می‌دهد لزوما نقطه مقابل را نباید قالبی دید. در مستندها دیده‌ایم که اسرای عراقی بعضا از اجبارشان برای جنگ گفته‌اند و ملاقلی پور در «بلمی به سوی ساحل» دو نوع برخورد خوب و بد نیروهای عراقی را توامان به تصویر کشیده است. او خود جانباز بود و در همه موارد و آثارش بر دیده‌ها و تجربیاتش از جنگ و اندیشه‌ای که ما را در برابر عراق متلون حفظ کرد، تاکید داشت. طبق این می‌توان در آثارش اشارات جنگ و ضدجنگ را برداشت کرد.
بیات نیز در ادامه بیان کرد: به نظر می‌رسد رسول ملاقلی‌پور بیش از «چگونه گفتن» به «چه چیزی را گفتن» فکر کرده است آیا این مشخصه فیلمسازی در دهه ۶۰ بوده است؟
سلطان محمدی در این باره گفت: «بلمی به سوی ساحل» فیلمی است که در سال ۶۴ ساخته شده. اگرچه ملاقلی‌پور تجربه وسیعی در فیلمنامه‌نویسی و طراحی داشت اما باید بپذیریم که در سال ۶۴ تجربه فیلمسازی او با آثاری مثل «هیوا» و «سفر به چزابه» و… متفاوت است. او چند مسئولیت را در فیلم‌هایش خود برعهده می‌گرفت. درباره کسی که این میزان تبحر و تخصص داشته است، می‌توان از تکنیک برخی از فیلم‌های اولیه‌اش چشم پوشی کرد. زیرا او اصرار داشته آنچه دیده است، باید در همان بطن جنگ روایت و ثبت و مستندسازی شود. او با سختی پیش آمد و تلاش کرد، نامهربانی بسیار دید و فرد به شدت پخته‌ای در سینما بود. همیشه معترض به شرایطی که می‌دید بود و این اعتراض را در بسیاری از فیلم‌هایش نیز مطرح کرده است. رسول ملاقلی پور از جنگ برآمد، در جنگ زیست و ماهیت دفاع مقدس را درک کرد و امیدوارم فرصتی فراهم شود تا متن سریال او به دست عزیزی ساخته شود.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *