حقیقت این است که ته دلمان تعریف بهزاد فراهانی را از مهدی فتحی، به حسابتعارفهای مرسوم و آیین رفاقت گذاشتیم اما یک جستجوی ساده نشان داد که اتفاقافراهانی، ملاحظهای نداشته و واقعیت را گفته است؛ مهدی فتحی به واقع مردمی بود.
به گزارش ایسنا، ۲۱ سال پیش زمانی که نوروز حال و هوای بهاریتری داشت و مردمدلخوشتر از این بودند، در چنین ساعتهایی، مهدی فتحی، بازیگر توانمند کشورمانآخرین ساعتهای زندگی خود را در بیمارستان سپری میکرد.
او شامگاه ۲۹ اسفند سال ۱۳۸۲ در بیمارستان چشم از جهان فرو بست. سالها بعد وقتی که از بهزاد فراهانی خواستیم تا در توصیف او که در نمایش«بینوایان» و مجموعه «امام علی» همبازیاش بوده، جملاتی بگوید، فراهانی سرشتمردمی فتحی را ستود و او را هنرمندی به واقع مردمی دانست.
امسال که برای یافتن مطلبی تازه درباره فتحی جستجویی در گذشتهها داشتیم، یکی ازآخرین گفتگوهایش را در ایسنا یافتیم به سال ۱۳۸۰ و همزمان با روی کار آمدن دولتجدید.
اما فتحی در آن گفوتگو تاکید کرده بود که کاری به دولتها ندارد و درباره ضرورت توجهدولتها به هنرمندان پیشکسوت گفته بود: «من در این باره کسی را مسئولنمیشناسم که به من که پیشکسوت هستم یا نیستم، نان و آب برساند. من بازیگرم وبرای مردم بازی میکنم و به مسئولین هم کاری ندارم. این مردم هستند که هنرپیشه راهنرمند میشناسند یا نمیشناسند. من بازیگرم و به این که مسئولین چه میکنند، اصلافکر نمیکنم؛ حرفه من بازیگری است؛ من حرفهای این کارم و در این کار فعالیتمیکنم و پول میگیرم و زندگی میگذرانم.»
او راست میگفت، به واقع بازیگر بود تا جایی که محمود دولتآبادی که در دوراننوجوانی در کنار فتحی در گروه تئاتر آناهیتا بالیده بود، درباره دوست دوراننوجوانیاش گفته بود: «فتحی یا باید روی صحنه میزیست یا از مادر نمیزاد.»
این سرنوشت محتوم فتحی بود که بازیگری تماشایی باشد و هم شنیدنی که در فنبیان نیز سرآمد بود و آموزش دوره فن بیان هنرجویان تازهکار در گروه تئاتر «آناهیتا» بهاو سپرده شده بود. مهدی فتحی که در کنار بازیگری در کشتی نیز صاحب مهارت بود و حتی با جهان پهلونتختی هماوردی کرده بود، او که به سبب مهارتش در اجرای شعر، سیاوش کسرایی درحضورش شعر نمی خواند، جمله مشهوری داشت که دوستانش بارها ان را از زبان اوشنیده بودند؛ «آیا دروغگویی را دیدهاید هیچگاه که چنان چون من چشمهایش درلحظات دیوانگی و رسوایی راست بگویند؟»
مهدی فتحی و بهزاد فراهانی در سریال امام علی(ع)
و حالا این بازیگر ۲۱ سال است که از میانمان رفته است. نسل جدید شاید کمتر او رابشناسند و از این رو شاید مروری کوتاه بر کارنامه هنریاش، خلی از لطف نباشد.
مهدی فتحی، بازیگر تئاتر سینما و تلویزیون آذر ماه سال ۱۳۱۸ زاده شد. او یکی ازاعضای ثابت گروه تئاتر «آناهیتا» به سرپرستی مهین و مصطفی اسکویی بود. بازیهای درخشانش در نمایشهایی همچون «اتللو»، «هیاهوی بسیار برای هیچ»،«طبقه ششم»، «روبهکها»، «صاحب مهمانخانه»، «تانیا» و «سلمانی شهر سویل» به یاد تماشاگران نسلهای قبل مانده است. بخت با تماشاگرانی یار بود که دهه ۷۰ بازی او را در نمایش «بینوایان» بهروز غریبپورتماشا کردند؛ یک بازی نفسگیر در نقش «ژان والژان» و حضوری بیش از سه ساعتروی صحنه.
فتحی همان گونه که تئاتر را با گروه آناهیتا آغاز کرده بود، بازیگری در سینما را با بازیدر فیلمی از مصطفی اسکویی با نام «زن خون آشام» تجربه کرد و بعد از انقلاب دراولین تجربه سینمایی خود مقابل دوربین ابراهیم وحیدزاده رفت و در فیلم «تحفهها» ایفای نقش کرد. بازی در فیلمهایی مانند «کشتی آنجلیکا»، «روز واقعه»، «زینت»، «آدم برفی»،«زشت و زیبا»، «کاکلی»، «مدرسه پیرمردها»، «اعتراض» و… بخش دیگری ازکارنامه هنری اوست. تماشاگران تلویزیون نیز نقش آفرینیها او را در مجموعههایی مانند «خانه پدری»،«هزاران چشم»، «مزرعه آفتابگردان»، «شیخ مفید»، «به سوی افتخار»، «زندگی» و… دیده بودند. در کارنامه هنری این بازیگر چندین همکاری با داود میرباقری دیده میشود. فتحی درتئاتر «دندون طلا»، فیلم «آدم برفی» و سریال «امام علی (ع)» با میرباقری همکاریکرد.
او گوینده نقش «سلطان» در کتاب صوت شازده کوچولو نیز هست.
بدون دیدگاه