جبار آذین
باند حزبی، گروهی و جناحی حاکم بر سازمان مستعمل سینمایی که حضور آن، نتیجه تبانی منافع داران سینما در مسیر اهداف سیاسی است، در ترکیب حاکمیتی قبلی حاکمان سینما هم، در امتداد تخریب، غارت سینما، نابودی ارزش ها، آرمان های ملی و دستاوردهای سینما و فرهنگ، فیلم فجر را نیز به دو «جشنپاره» تقسیم و سینمای بیمار کشور را به مرز سقوط نزدیک کردند و اکنون با تکمیل شدن گروه و باند اشتباهی ارشاد و این سازمان ویران، در تبانی تازه، کلنگ تخریب جشنواره و سینما را به دست کسی سپرده‌اند که پیشتر در تبدیل خانه صنفی سینما به خانه سیاسی و تجاری، کلنگ‌های بسیار زده است.
گرچه از منظر نگاه من و دیگر منقدان و نظریه پردازان و هنرمندان خردمند و متعهد، اقدام سازمان مستعمل و نامدیران فرهنگ و اندیشه ستیز آن، در تکه و پاره کردن مجدد جشنواره فجر و گماردن فردی از باند دیگر که ماحصل همان وفاق ملی کذایی است، عجیب و غریب نیست و پرده‌ای دیگر از دسیسه‌ها و ضدیت‌ها با فرهنگ و هنر و سینمای ملی را عیان‌تر می‌کند، اما همین انتصاب، نشان دهنده درستی نظرها و تحلیل‌های کارشناسان است.
بازگشت ارتجاع سوداگر و غارتگر که با شقه کردن جشنواره فیلم فجر که از دستاوردهای بزرگ سینما و حاصل زحمات سینماگران صادق و متعهد گذشته است، و تبدیل آن به دو جشنپاره پولساز و حیف و میلِ پول مردم را به فرزانگان سینما و هنر و فرهنگ و ملت مظلوم و دست تنگ کشور تسلیت می‌گویم.
آقایان صالحی و فریدزاده و بازیگران سیاسی پشت پرده حامی آن‌ها و باند مافیایی ابقا شده در سازمان مستعمل سینمایی، گل کاشته و سیاهی‌های پازل سینما و ارشاد را با لکه بزرگ سیاه جدید خود ، کامل کردند و در نهایت، یک صفر درشت در کارنامه دولت چهاردهم نشاندند…

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *