اینکه در جشنواره خودمان اسمی از فیلمهای ایرانی نمیآوریم و به جای آن فیلمهای خارجی را تبلیغ میکنیم و بعد هم به همانها جایزه میدهیم بد است. عجیب است که یک کارگردان اسکاری حاضر است که در جشنواره فیلم فجر شرکت کند مگر اینکه ما از او خواسته باشیم!
منصور سرتیپی کارگردان و مستندساز در گفتوگو با تسنیم نکاتی را درباره جشنواره جهانی فیلم فجر و عدم اطلاعرسانی اسامی فیلمهای ایرانی در کنار فیلمهای خارجی جشنواره، بیان کرد.
سرتیپی با گلایه از عدم اطلاع رسانی روابط عمومی جشنواره جهانی فیلم فجر از اسامی فیلمهای داخلی در کنار اسامی فیلمهای خارجی که در حال تبلیغ توسط سایت جشنواره هستند بیان کرد: من و دیگر همکارانم به جشنواره جهانی فیلم فجر از سال گذشته تا به امروز فیلمهایمان را ارائه دادهایم اما جای تعجب دارد که چرا اسامی فیلمهای خارجی را تبلیغ میکنند اما برای فیلمهای خودمان را خیر.
البته رویه مرسوم این است که اتفاقاً اعلام نکنند اما اینکه فیلمهای خارجی را اعلام میکنند اما داخلی را نه جای سؤال دارد. اما اخیراً چه در جشنواره جهانی فیلم فجر و چه در حوزه مستند و فیلم کوتاه مد شده است که عناوین فیلمهای خارجی را اعلام میکنند که مثلاً فلان کارگردان اسکاری وارد جشنواره شده است. اما متأسفانه به فیلمسازان کشور هیچ وقعی قائل نمیشوند اما عدهای که از خارج هستند را بها میدهند و مدام تبلیغاشان را میکنند که فلانی از فلان کشور در جشنواره ثبت نام کرده است.
وی ادامه داد: در حالی که رهبری میگویند که دیدتان به داخل باشد اما این دوستان ما دوست دارند که مدام بگویند فلان کارگردان خارجی در جشنواره ما ثبت نام کرده است. باز زمانی که همین رویکرد را نسبت به فیلمسازان داخلی داشتند فضای بهتری حاکم بود اما اینکه تنها به فیلمسازان خارجی بها میدهند جای تعجب دارد.
فعلاً که دید همه به خارج است. امروز من به جشنواره زنگ زدم که چرا اسامی فیلمهای داخلی را اعلام نمیکنید و تنها خارجیها را اعلام میکنید؟ جواب رسمی روابط عمومی جشنواره این است که دستور رسمی به ما دادند که تنها اسامی فیلمهای خارجی را اعلام کنیم. زمانی که برگزیدهها اعلام شد آن موقع اسامی فیلمهای ایرانی را نیز بیان کنیم. خب این حرف نشان میدهد که پس فیلمهای خارجی را بهای بیشتری میدهیم تا ایرانی.
این فیلمساز با اشاره به اینکه این تبعیض روشن و مجسم است بیان کرد که این دوستان عده خاصی را مشخص میکنند که مورد توجه قرار میگیرند چه داخلی و خارجی. اگر به لیست برگزیده این جشنوارهها نگاه کنید همانهایی هستند که زمان تبلیغات و فراخوان اسامیشان معرفی شده است. یعنی برگزیدهها همانهایی هستند که اسامیشان را تبلیغ کردیم.
در یکی از همین ادوار فیلمیبود که وارد جشنواره شد و زمانی که جشنواره تمام شد همان فیلم هم برگزیده شد. انحصار طلبی و انحصار جویی از اول ملاک قرار میگیرد. الان چند فیلم خارجی وارد شده است که اسامیآنها را رسانهای کردند؛ زمانی که جشنواره تمام میشود به اسامیبرگزیدهها نگاه کنید میبینید که اکثر همین اسامیبرندگان جشنواره میشوند.
سرتیپی اضافه کرد: با این همه درد و زحمتی که فیلمساز میکشد، اینکه هیچ اسمی از فیلمها و فیلمسازان داخلی نمیآید و قطعاً در برگزیدگان نیز نخواهد بود برای ما یک خلأ به وجود آورده است که ما با هزار تلاش و آرزو فیلم به جشنواره میدهیم اما زمانی که انتظار است که نام فیلم ما در کنار دیگر آثار خارجی آورده شود هیچ اسمی به دستور مدیران جشنواره نباید از ما برده شود. هنرمندان به تشویق نیاز دارند اما این دوستان گویا قصد حمایت معنوی ندارند.
این یکی از تبعیضاتی است که آزاردهنده و نمایان است. کلی هزینه کنید و اسمی از شما نباشد سخت است.
وی با طرح این سؤال که چطور یک کارگردان اسکاری که بالاترین حد جشنوارههای جهانی را رفته و تجربه کرده است حاضر میشود در جشنواره فیلم فجر حاضر شود گفت: آیا او قصد دارد که به جشنواره ما عظمت ببخشد؟ البته من قصد کوچک دانستن جشنواره را ندارم اما این رویه برای من جای شک و سؤال دارد. از سوی دیگر حد و حدود این جشنواره مشخص نیست. نامزد اسکار خودش خواسته است در جشنواره شما باشد یا شما التماسش کردید که در جشنواره ما حضور داشته باشد.
با برخی از کارگردانان خارجی که در جشنواره امسال حضور دارند دوستان من صحبت کردند و اعتراف کرده است که با من رایزنی شده است که فیلمت را به جشنواره ارسال کن. چون معیارهای شرکت مشخص نیست این بلا بر سر ما آمده است.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش با نقد اینکه برای جشنوارهها فراخوان نمیدهند بیان کرد: چیز عجیبی که نه در این جشنواره بلکه در جشنوارههای دیگر سینمایی و مستند و کوتاه ما دیده میشود این است که قبل از جشنواره محور اعلام نمیکنند اما بعد از آن که جشنواره تمام شد میگویند که این محورهای ما بوده است و به آنها جایزه میدهند. این رویه در هیچ جشنوارهای مرسوم نیست.
علت این کار هم چندان مبهم نیست. دوستان مدیر جشنوارههای سینمایی ما دوست دارند که معیار و محور نداشته باشند تا هزاران فیلم به جشنواره آنها راه یابد تا بگویند که این حجم از آثار و کارگردان در جشنواره ما شرکت کرده است و پُزش را بدهند. در حالی که دو سوم آن اصلاً فیلمهایی که به درد جشنواره بخورد و مورد نظر آقایان باشد نیست. خب چرا از همان اول معیارهای خودتان را روشن نمیکنید تا به جای 4 هزار فیلم 500 تا بیاید؟
این رویه ضربه زننده به جشنواره ما است خصوصاً که فیلمهای داخلی خودمان را بها نمیدهیم و این کار باعث سرافکندگی کارگردانان داخلی ما میشود. یکی از دلخوریهای ما این است که جشنوارههای سینمایی ما خصوصاً نمونههای مطرح آن بیشتر متعلق به یک طبقه خاص شده است درحالی که بچههای فیلمساز حرفهای ما که پایین شهری هستند و زحمت میکشند مورد اعتنای آنها قرار نمیگیرند.
در جریان هستم که حتی یکی دیگر از کارگردانان جوان ما که به تازگی فیلمش با فروش خوبی هم روبرو بوده است، برای حضور در جشنواره جهانی فیلم فجر ثبت نام کرده است و کلی تلاش کرده که اسم فیلم گفته شود اما نتیجه کار را میبینیم که حتی فیلم او نیز مورد توجه قرار نمیگیرد. چرا بچههای ما برای دیده شدن باید تلاش بکنند تا در جشنواره خودشان نامیازشان آورده شود؟
بعد به عنوان مدیران جشنواره سریع میروید و چند فیلم دهان پرکن را میآورید تا جشنواره بزرگ کنید؟ روابط عمومیجشنوارههای جهانی ما بیشتر برای رایزنی با آن سوی آب است. این جشنوراه کانالی شده که بیشتر برای همکاری و تعامل با خارجیها تشکیل شده است. برخی از دلالان پخش جهانی فیلم خبر دادند که از ایران آمده بودند که فیلم فلان کارگردان خارجی را برای جشنواره ببرند و برای آن هم 100 درصد هزینه سنگین کردهاند.
سرتیپی با اشاره به اینکه برای حضور فیلمسازان ما در جشنوارههای خارجی باید رایزنی بسیار زیادی صورت بگیرد اما ما خارجیها را خودمان به داخل دعوت میکنیم بیان کرد: چرا جشنوارههای ما اینقدر در وهله اول دوست دارند به خارجیها بها بدهند. مگر غیر از این است که باید به تولید داخلی بها بدهیم؟ با این رویه نشان میدهیم که تولید داخلی سینما چه در مستند و بلند داستانی برای ما اهمیت ندارد. جواب دبیر جشنواره که میگوید فعلا بنایی نداریم تا فیلمهای ایرانی را معرفی کنیم به چه معنا است؟ شما در کنار فیلمهای خارجی فیلمهای ایرانی را نیز معرفی کن چه اشکالی دارد؟
چرا نباید از کارگردانان ایرانی خوبمان حرف بزنیم؟ البته من منکر اهمیت بخش خارجی این جشنوارهها نیستم اما به شرطی که به بخش داخلی خودمان نیز اهمیت بدهیم. با ورود بخش خصوصی به فرهنگ ما این روال به وجود آمد که باید هزینه کنیم تا دفاتر فیلمسازیمان را حفظ کنیم. خیلی از اقداماتی که این آقایان انجام میدهند برای این است که دفاتر فیلمسازی خودشان را بزرگ کنند.
ما خودمان را چه در سینما و چه در تلویزیون مقلد غربی و هالیوودی نشان میدهیم تا با تعامل و همکاری با خارجیها خودمان را بزرگ کنیم و بقای ما تضمین شود. و الّا 42 سال است که هیچگونه برنامه هنری غیر از تقلید ندیدیم.
به جای اینکه روی کیارستمیها و تقواییها سرمایهگذاری شود تا سینمای خوش قدوقواره ایرانی داشته باشیم همهچیز را فراموش کردهایم، روی سیاست اینکه خودمان را مقلد کنیم تا بقا داشته باشیم سرمایهگذاری کردهایم. من به هند رفتم و فیلمی درباره امام حسین ساختم اما همین فیلم را به جشنوارههای خودمان دادیم اما میگویند باشد برای وقتی دیگر. سریالهای ما مدام از خواستگاری حرف میزند حتی اگر درباره احضار روح باشد.
وی در پایان بیان کرد: نکته پایانی هم این است که دبیر محترم جشنواره گفتند که هزینه برگزاری جشنواره اندازه یک نصفه فیلم است. من سؤالم این است که هزینههای جشنواره چگونه متراژبندی میشود؟ متراژ شما در خرج کردن هزینهها چیست؟ بله اگر بخواهیم از اسکار کسی را بیاوریم هزینه دارد، اما آوردن بچههای خودمان که اینقدر هزینه ندارد.
در جشنواره جهانی میتوانید از فیلمهای هنری خارجی استفاده کنید و آنها در جشنواره شما شرکت کنند و جشنواره شما را بشناسند، اما طریق شناخت این نیست که شما التماس خارجیها را بکنید که ایران هم جشنواره دارد و تشریف بیاورید در جشنواره ما شرکت کنید. چون جشنواره محتوایش را از دست داده است و حرفی برای گفتن ندارد مجبوریم که نفر بفرستیم تا رایزنی کند تا فلانی بیاید در جشنواره ما. اما اگر توانستید همین تیم سازنده فیلم را با فرض اینکه خودشان خواستند ثبت نام کنند بیاورید داخل و آنها هم انتقال تجربه بدهند و در کنار آن به فیلمسازان داخلی نیز بها بدهید نیز آن وقت صورت درستی پیدا میکند.
خیلی زشت است که کارگردان خارجی یک کپی از فیلمش را بفرستد به جشنواره و ما هم در سینما فیلم را بدون حضور وی تماشا کنیم و بعد هم به او جایزه بدهیم. این به نظرم یک حقارت محض است. این شکل از کار چه خیری برای جشنواره دارد؟
بدون دیدگاه