بانیفیلم: خواندن ماجراهای زندگی ستارگان سینما. هنرپیشههایی که بخش بزرگی از دفتر خاطرات دوستداران سینما را به خود اختصاص دادهاند، هم جالب است هم عبرتآموز.
کم نیستند فوق ستارگان سینمایی که از دورانی سخت و دشوار کودکی و نوجوانیشان، به دنیای بازیگری آمدند و شهرت و محبوبیتشان تا سالهای سال به بخش افتخارآمیز زندگی بعضاً متلاطم خصوصیشان مبدل شد.
آلن دلون یکی از نمونههای شاخص این دست بازیگران است؛ جوان زیبارویی که از یک زندگی سخت کودکی و نوجوانی و حتی جوانی، گام به جهان فیلم و سینما گذاشت و یکی از فوق ستارگان دنیای هنرپیشگی شد.
شاید ژان پییر ملویل فیلمساز بزرگ فرانسوی، همین خصوصیات شخصیتی آلن دلون را میدانست که از او به درستی در «سامورایی» استفاده کرد؛ قاتلی خونسرد که دست آخر به مرگی خودخواسته میرسد.
آلن دلون که حالا ۸۸ساله است، درگیر نزاعی میان فرزندانش شده که به قول نویسنده انگلیسی، نه بر سر ارث و میراث و پول، بلکه بر سر عشق، رقابت و گذشته است…
روزنامه فرانسوی لوموند به همین موضوع پرداخته و نویسنده سایت بیبیسی هم به این بهانه، مروری بر دعواهای فرزندان آلن دلون و مشکلات او در دوران پیری و بیماری کرده است:
***
آخرین فوقستاره مرد عصر طلایی سینمای فرانسه اخیرا یک بار دیگر به صفحه اول روزنامهها بازگشته است. اما این بار نه برای یک فیلم تازه و یا ازدواج در سالهای پایانی عمر.
آلن دلون که زمانی از او به عنوان زیباترین مرد در عالم سینما یاد میشد، اکنون در ۸۸ سالگی پیر، بیمار و منزوی شده است.
آخرین پرده تراژیک زندگی دلون که در حال گشوده شدن پیش روی مخاطبانی است که با هراس و شیفتگی ماجرا را در رسانهها دنبال میکنند، از هم پاشیدن خانواده اوست.
سه فرزند او بر سر بقایای خاطرات و عشق پدرانه در نزاع هستند.
در نخستین خط از مقاله بلند اخیر روزنامه لوموند که به این قهرمان سینما اختصاص داده شده، آمده است: «پرندگان در گوشهای پنهان میمیرند، جانوران بزرگ اما، زیر نور پروژکتور».
به نوشته این روزنامه، داستان زندگی آلن دلون تمامی عناصر نمایشنامههای یونانی را دارد: یک خانواده از همپاشیده و عمارتی در حال فروپاشی که زمانی صحنه مهمانیهای پرشکوه بود و مهمتر از همه، قهرمانی که در روبرو شدن با شیاطینی از روزگار آشفته گذشتهاش، زجر میکشد.
برای فرانسویها دلون تجسم «جانور بزرگ» سینماست، که در سالهای پرشور دهه ۶۰ میلادی، سراسر اروپا را مفتون و شیفته خود کرد، و در فیلمهای موفقی از جمله «یوزپلنگ» و «روکو و برادرانش» ظاهر شد.
فرانسویها چندین دهه فراز و فرود زندگی حرفهای پرکار و به همان اندازه زندگی عشقی پرکار او را از طریق مجلات پرطرفداری نظیر «پاری مچ» دنبال کردهاند.
آنها میدانستند که این بازیگر از دو زن، صاحب سه فرزند است: دو پسر و یک دختر، و پسر سومی هم دارد که او را انکار میکرد و اکنون مرده است.
اما طرفداران او در هفتههای اخیر به یک آسیب روحی شدید در قلب خانواده دلون نیز پی بردهاند: فرزندان او اختلافاتشان را در یک رشته توهین، اتهام، شکایت و صداهایی که مخفیانه ضبط شده بود، به رسانهها کشاندند.
ماجرا از آنجا آغاز شد که آنتونی دلون، فرزند ۵۹ ساله ناتالی دلون در مصاحبه با پاری مچ، خواهر ناتنی کوچکترش، آنوشکا را متهم کرد که برای مخفی کردن نتیجه تستهای روانشناختی پدرشان به «دروغگویی» و «دستکاری» متوسل شده است.
آنوشکای ۳۳ ساله، دختر روزالی ون بریمن، مدل هلندی، در اطلاعیهای که توسط وکلیش منتشر شد، در حملهای متقابل ادعا کرد که دلون «دیگر نمیتواند پرخاشگری پسرش که مدام به او میگوید پیر و خرفت شده است را تحمل کند».
این دو در ادامه، با حضور در تلویزیون فرانسه توهین به یکدیگر را ادامه دادند، تا اینکه فرزند سوم، آلن فابیان ۲۹ ساله، در اینستاگرام طرف برادر ناتنیاش را گرفت و با پخش صدایی که مخفیانه ضبط شده بود، ادعا کرد آنوشکا به پدرشان زخمزبان میزند.
تازهترین نزاعهای حقوقی این دو به درمان پزشکی آلن دلون مربوط میشود. او که در سال ۲۰۱۹ سکته کرد، از عارضه جدی دیگری هم رنج میبرد که در رسانههای فرانسه نامی از آن برده نشده است. در هفتههای اخیر پزشک مورد تایید دادگاه پس از معاینه آلن دلون نتایجی را اعلام کرد که بلافاصله موضوع بحث و مشاجره فرزندانش شد.
و در پسزمینه این منازعات، شاکی دیگری هم وجود دارد: هیرومی رولین ۶۶ ساله، که بسته به اینکه از چه کسی سوال کنید، او را خانهدار یا شریک زندگی سابق آلن دلون معرفی میکنند. او سال گذشته در یک مورد نادر از اتحاد فرزندان دلون، توسط آنها اخراج شد. اما اکنون علیه آنها به اتهام به خطر انداختن جان دلون شکایت کرده است، زیرا مدعی است آنها از دادن دارو به پدرشان امتناع میکنند.
این اتفاقات در عمارتی رخ میدهد که آلن دلون در یک زمین جنگلی در ناحیه دوشی در ۱۲۰ کیلومتری جنوب شرقی پاریس بنا کرده بود. ستاره سالخورده سینمای فرانسه با فرزند کوچکش آلن فابیان در این عمارت روزگار میگذراند، و هر از گاهی دو فرزند دیگرش برای دیدار او به آنجا میروند.
این عمارت که دسترسی به آن برای عموم ممکن نیست، به گفته آلن فابیان سایهای است از گذشتهای پرشکوه. او میگوید «مدام همه چیز در حال خراب شدن است و برق ساختمان قطع شده است».
به گفته نزدیکان، آلن دلون هر چند ضعیف شده و اغلب اوقات گیج است، اما هنوز ذهنش آگاه است و از وخامت آنچه که بر خانوادهاش میرود باخبر است.
از دیدگاه نشریه لوموند و سایر ناظران، ریشههای این وضعیت تراژیک به اعماق گذشته این بازیگر باز میگردد.
آلن دلون کودکی و نوجوانی آزارنده و پردردسری را پشتسر گذاشت، که گفته میشود همین موضوع او را از برقراری ارتباط با پسرانش ناتوان کرد.
او در سال ۱۹۳۵ در حومه پاریس متولد شد، و در پی جدایی والدینش، در چهار سالگی یک خانواده سرپرستی او را برعهده گرفت.
در کودکی پسربچه سرکشی بود که مدام از مدرسه فرار میکرد. سپس به ارتش پیوست و به قلمروهای استعماری هندوچین فرانسه رفت. اما به خاطر دزدیدن یک جیپ کارش به دادگاه نظامی کشید. پس از بازگشت به پاریس در دهه ۱۹۵۰ میلادی، پیش از آنکه به خاطر ظاهرش جذب دنیای فیلم شود، مدتی بین خلافکارها و گانگسترها زندگی میکرد.
به نوشته لوموند: «بیشک خودخواهی او در عین تردید و عدم اطمینان، به قدری شدید بود که موجب میشد پسرانش را به چشم رقبای بالقوهای ببیند که باید در نطفه نابودشان میکرد».
بر اساس مستندات قوی، دلون در مقام پدر رفتاری به شدت سختگیرانه با دو پسرش داشت، و سر و کار هر دو آنها به مواد مخدر، اسلحه و قانون افتاد.
ماجرای آنوشکا اما فرق داشت. آلن دلون در سال ۲۰۰۸ درباره او گفت: «تا بحال به هیچ زن دیگری تا این حد نگفتهام “دوستت دارم”».
پسر دیگر او از نیکو، ستاره آلمانی گروه راک «ولوت آندرگراوند» بود. آری بولونی در سال ۱۹۶۲ به دنیا آمد اما هیچگاه دلون او را فرزند خود ندانست.
اما مادر آلن دلون که باور داشت آری فرزند پسرش است، مسئولیت بزرگ کردن او را برعهده گرفت. او سال گذشته ظاهرا بر اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر در پاریس درگذشت.
دلون وصیتنامه خود را طوری تنظیم کرده که نیمی از داراییاش به آنوشکا برسد، و نیمه دیگر بین دو فرزند پسرش تقسیم شود.
اما به نظر میرسد همه در این نکته همنظرند که اختلاف بین این خواهر و برادرها بر سر پول نیست. بلکه بر سر عشق، رقابت و گذشته است.
بدون دیدگاه