داستان سیمین؛ حلزون درون!
جمشید پوراحمد مطلب پیش رو، الهام گرفته از واقعیتی است که خواندش خالی از تفکر نیست و شاید تلنگری باشد ... ادامه مطلب
گربههای کیش؛ آن سوی واقعیت
جمشید پوراحمد سال ۸۸ تهران را ترک کردم و برای ادامه زندگی به جزیره کیش رفتم. روزها با ترافیک سنگین ... ادامه مطلب
حکایت تلویزیون و پدر و پسر؛ از فرامرز قریبیان اسطوره سینما تا پسرش سام
یادداشت جمشید پوراحمد پسر کو ندارد نشان از پدر تو بیگانه خوانش مخوانش پسر… در سینمای ایران و طی سال‌ها، ... ادامه مطلب
باغ دلگشای طبس
یادداشت جمشید پوراحمد برای سحر ولدبیگی به گمانم اگر مارکوپولو زنده بود، سر اینکه کدام‌مان بیشتر سفر داشته‌‌ایم با ... ادامه مطلب
چشمانداز یک مدعی فرهنگ؛ از مولانا تا ریحانه پارسا!
جمشید پوراحمد چقدر زیاد شده‌اند آدم‌هایی که تروریست اعتماد مردمند و انگل‌های ناشناخته جامعه؛ افرادی که فاقد هرگونه عرصه و ... ادامه مطلب
مسیر «بیراه» تلویزیون و خوشبختی مضاعف زندگی این روزهای ما!
*جمشید پوراحمد در سال‌های نه چندان دوری که باید به آن عنوان «قدین» را داد، دو شبکه تلویزیونی داشتیم؛شبکه یک ... ادامه مطلب
روایتهایی از یک زندگی؛ ننه دایی!
ننه دایی با لهجه غلیظ نجف آبادی‌اش می‌گفت: «ننه دنیا آخرشده!» *جمشید پوراحمد مادربزرگ مادریم را از زمانی‌که چشم باز ... ادامه مطلب
مسعود ولدبیگی، «بنه» روزگار خویش
جمشید پوراحمد دقیقا شصت سال پیش در یک صبح جمعه، توسط برادرم منوچهر پوراحمد به تئاتر اصفهان واقع در چهارباغ، ... ادامه مطلب
محمدعلی فردین؛ آقای تمام عیار سینمای ایران
*جمشید پوراحمد هجدهم فروردین سالگرد مرگ فردین، هنرمند همچنان محبوب در قلب سینمای ایران است. به اعتقاد نگارنده، محمدعلی فردین ... ادامه مطلب
تقی ظهوری؛ تنها هنرمندی که شهرت را اعدام کرد
جمشید پوراحمد سال ۱۳۵۲ شهریورماه، ده روزی بود که عنوان سرباز فراری را کسب کرده بودم! اوایل مرداد از خیابان ... ادامه مطلب