شاید ماهیت جنگ هرگز تغییر نکند، اما فیلمهای مربوط به آن قطعا تغییر میکنند.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ایندی وایر، در حالی که در ۲۰ سال اخیر درگیریهایعراق و افغانستان موجب ساخته شدن شماری از فیلم های جنگی خوب شده، امابهترین فیلمهای جنگی قرن بیست و یکم نشان میدهند که جنگ جهانی دوم هنوزبیشتر از همه جنگها، فیلمسازان را مجذوب خود میکند.
در حالی که کاترین بیگلو با فیلم «مهلکه» میگوید که «جنگ یک ماده مخدر است»،فهرست زیر نشان میدهد که تماشای فیلمهای مربوط به جنگ هم به همان اندازهاعتیادآور هستند؛ شاید حتی بیشتر.
بهترین فیلمهای جنگی قرن بیست و یکم اینها هستند:
۲۷. «۱۹۱۷» (۲۰۱۹)
سام مندز با الهام گرفتن از داستانهای جنگی پدربزرگ خود، فیلمی جنگی ساخت کهبه همان اندازه احساساتی و تحسینبرانگیز و برمبنای تجربیات سربازان است. «۱۹۱۷» یک داستان محکم و خوش ساخت از جنگ جهانی اول است که مخاطب را در هرج ومرج یک منطقه جنگی غرق میکند. جورج مککی و دین چارلز چپمن که هر دو بسیارعالی هستند، نقش سرجوخههای بریتانیایی را بازی میکنند که وظیفه دارند مانعحمله برنامهریزیشدهای شوند که منجر به کشته شدن صدها نفر میشود. این فیلمبیش از حد کافی از روحیه هیجانانگیز و صحنههایی شگفتانگیز برای لذت بردنبرخوردار است.
۲۶. «۵ هم خون» (۲۰۲۰)
کارنامه اخیر اسپایک لی اوج و فرودهای خود را دارد، اما «۵ همخون» یکی از بهترینکارهای این کارگردان است. در این فیلم دلروی لیندو، کلارک پیترز، نورم لوئیس و آیزیاویتلاک جونیور در نقش ۴ کهنهکار جنگ ویتنام بازی میکنند که در جستجوی بقایایرهبر تیم خود و همچنین گنجی که در حین خدمت در آنجا دفن شده به کشوربازمیگردند. در حالی که این مردان به جستجوی خود ادامه میدهند، لی از تجربیاتآنها برای بررسی میراث امپریالیسم آمریکا و نقش پیچیدهای که سربازان سیاه پوستدر ماشین جنگی آمریکا ایفا میکنند استفاده می کند.
۲۵.«جارهد» (۲۰۰۵)
در این نگاه سروقت به جنگ عراق، که حتی در سال ۲۰۰۵ بیپایان به نظر میرسید،چیزی خاص وجود دارد. درام سم مندز که زمانی ساخته شد که مه جنگ هنوز غلیظبود، وضوح درگیریای را ارائه میکند که با گذشت ۲ دهه، ما هنوز در تلاش برای درکآن هستیم. جیک جیلنهال، در یکی از اولین نقشهای جدیاش پس از «دونی دارکو»،در نقش یک تفنگدار دریایی ظاهر شده که در تلاش است نه تنها بفهمد که در آن سویدنیا چه میکند، بلکه بفهمد چرا آنجاست. پاسخ ها کم است. بعد از ساخت «زیباییآمریکایی» و قبل از «اسکای فال»، از این مرحله به عنوان بدترین مرحله مندز یادمیشود، اما «جارهد» شایسته نگاه دقیقتری است.
۲۵. «سقوط شاهین سیاه» (۲۰۰۱)
سال ۲۰۰۱، ریدلی اسکات کارگردان، با فیلمنامهای نوشته کن نولان، استیو گاگان، استیوزیلیان و مارک باودن که با اقتباس از پرفروشترین کتاب غیرداستانی سال ۱۹۹۹ نوشتهشده بود، یورش فاجعه بار ارتش آمریکا در سال ۱۹۹۳ در موگادیشو را به شکلی هولناکو بسیار نزدیک به تصویر کشید. فیلم اسکات درباره فرماندهان خارج از سایت (از جملهسم شپرد بزرگ فقید) است که در جستجوی سربازان عملیات ویژهای هستند که برایدستگیری دو ستوان ارشد جنگ سالار به شهر فرستادند. در آنجا با آرپیجی شبهنظامیان سومالی به سربازان حمله شد و در پی سقوط ۲ هلیکوپتر بلک هاوک آمریکا،یک ماموریت نجات برای بازماندگان شکل گرفت. گروهی قوی از بازیگران کهنه کار ازدور با وحشت تماشا میکنند: اریک بانا، جاش هارتنت، یوان مکگرگور، تام سایزمور،جیسون آیزاکس، اورلاندو بلوم، نیکولای کاستر والداو، جرمی پیون و تام هاردی دراولین فیلمش. این فیلم برنده اسکار بهترین تدوین و میکس صدا شد.
۲۳. «اتاق نگهداری» (۲۰۱۴)
بریت مارلینگ بازیگر خوش فکر در این درام جنگ داخلی که بررسی شخصیت را با ژانرتهاجم به خانه ارائه میکند، بازی کرده است. دانیل باربر، کارگردان بریتانیایی، اینداستان سال ۱۸۶۵ را با تمرکز بر آگوستا (مارلینگ) که با خواهر کوچکترش (هایلیاستاینفلد) و برده خانگیاش (مونا اوتارو) مزرعهای را اداره میکند، در مرکزتوجه قرارداده است و این در حالی است که مردان در جنگ هستند. وقتی آگوستا به فروشگاهیمیرود تا برای پای زخمی خواهرش دارو پیدا کند، از دست دو سرباز مهاجم فرارمیکند، اما یکی (سم ورتینگتون) حاضر نیست دست بردارد و او را تعقیب میکند تا اینزن جنگجوی خشن به او نشان دهد چگونه ایستادگی میکند.
۲۲. «دعوت به جنگ» (۲۰۰۸)
اد زوئیک در درامهای جنگی ظریف تخصص دارد و یکی از بهترین داستانهای او بابازی دنیل کیگ در نقش اصلی خلق شده است. در داستانی مبتنی بر واقعیت از جنگجهانی دوم، ۴ برادر یهودی که به جنگلهای بلاروس عقبنشینی کردند و همهبازماندگانی را که میتوانستند پیدا کنند، با خود آوردند، فروتنانه (و البته سرکش) درمیان درختان به زندگی ادامه دادند.
۲۱. «ستیغ هکسا» (۲۰۱۶)
مل گیبسون با پنجمین فیلم خود، یک درام اکشن بسیار قدرتمند و از لحاظ احساسیرضایتبخش درباره وحشتهای جنگ، بازگشت بزرگی را رقم زد. گیبسون برخلاف سمپکینپا یا کن راسل، کارگردان فوقالعادهای است که میداند چگونه همه چیز را زنده وواقعی کند، آنقدر که خشنترین صحنههای او برای برخی از بینندگان بسیار زیاد است. گارفیلد یک بازیگر عالی برای ایفای نقش پسر پیشاهنگ صلحطلبی است که سعی دارداز یک پدر سلطهجو (هوگو ویوینگ) فرار کند تا به برادرش در ارتش بپیوندد تا در جنگجهانی دوم با ژاپنیها بجنگد. در کمپ بوت، او برای امتناع از حمل سلاح محاکمهمیشود؛ اما در نهایت اوست که در میدان نبرد وحشتناک بالای صخره، قهرمانانه ۷۵مرد را بدون بلند کردن اسلحه نجات میدهد. گارفیلد اولین نامزدی اسکار خود را دربین ۶ نامزدی فیلم از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی برای گیبسون، با این فیلمبه دست آورد. این فیلم دو تندیس بهترین تدوین و صداگذاری را به خانه برد و ۱۵۸.۷میلیون دلار در سراسر جهان فروش کرد.
۲۰. «متفقین» (۲۰۱۶)
آیا واقعاً همه چیز در عشق و جنگ عادلانه است؟ در قلب «متفقین»، درام جاسوسیرابرت زمکیس با بازی برد پیت و ماریون کوتیار در نقش زوج جاسوسی که ممکن استبرای یک تیم بجنگند یا برای دو تیم، چنین سوالهایی جا دارد. این فیلم کارگردان«فارست گامپ» و «تماس» سرشار از لحظههای صمیمانهای است که بهترین اثرزمکیس را شکل میدهد. در هر حال خطوط نبرد همیشه در حال ترسیم مجدد است وهیچ تضمینی وجود ندارد که ما در سمت برنده قرار بگیریم.
۱۹. (۲۰۰۰) «U-۵۷۱»
این اکشن کاملا تخیلی که در یک زیردریایی جنگ جهانی دوم میگذرد، یکی دیگر ازفیلمهای میخکوب کنندهای است که ما را با اضطراب جنگ مواجه میکند. فیلمخدمه زیردریایی آمریکایی را در مقابل نازیها در جبهه اقیانوس اطلس قرار میدهد کهتلاش دارند دستگاه ارتباطی رمزنگاری فرماندهی آلمان را بدزدند. کارگردان جاناتانموستو با این فیلم به مخاطب یادآوری کرد که هر زیردریایی یک تله مرگ است و تنشرا در طول ۱۱۶ دقیقه تپنده فیلم هر دم افزایش داد. بیل پکستون نقش یک فرماندهسختگیر را بازی میکند که فکر نمیکند افسر اجرایی جوانش (متیو مککانهی) آمادهتصاحب کشتی خودش باشد و فیلم نشان میدهد که او چقدر آماده است. آمریکاییهاانیگما را از زیردریایی U-۵۷۱ آلمانی میگیرند، اما با حمله یک اژدر، منتظر سرنوشتخود میمانند، در حالی که همه چیز در اطراف آنها منفجر میشود و این همانصحنهای است که اسکار ویرایش صدا را برای فیلم به ارمغان آورد.
۱۸. «پادشاهی بهشت» (۲۰۰۵)
یکی از بهترین فیلمهای ریدلی اسکات، «پادشاهی بهشت» حماسهای از تفکرغیرمعمول است. بخش اعظم ظرافت فیلم مرهون صحنه دزدی ادوارد نورتون استکه در زیر نقاب به عنوان پادشاه جذامی بالدوین چهارم پنهان شده است. با این فیلممعلوم میشود بسیاری از حوادثی که در طول جنگهای صلیبی رخ داد، نه مقدس و نهوحشتناک بود و اگرچه اسکات همیشه از خونریزیهای نرم لذت میبرد، اما در اینجانیز به آن معنا و هدف میبخشد. ایوا گرین، لیام نیسون، جرمی آیرونز و حتی اورلاندوبلوم (در نقشی غیر دزد دریایی یا جن) سربازان شایستهای در این تلاش هستند.
۱۷. «جنگ برای سیاره میمونها» (۲۰۱۷)
در میان همه ابرقهرمانان و اسباببازیها، یک مجموعه بعید توانسته خود را در چندسال اخیر متمایز کند. بیشتر اعتبار موفقیت سه فیلم «میمونها» بر دوش اندیسرکیس است که سزارش از فلسفه «میمون نمیکشد» حمایت میکند و در عین حالانسانتر میشود – نه اینکه این همیشه چیز خوبی باشد. در فیلم پایانی این سهگانه،همه چیز به نتیجه طبیعی خود میرسد: یک درگیری همه جانبه که در آن باید طرفهاانتخاب شوند و یک پیروز باید اعلام شود، غنائم به سوی پیروز میرود.
۱۶. «تک تیرانداز آمریکایی» (۲۰۱۴)
کلینت ایستوود کهنه کار با این پرتره پرتنش از جنگ عراق که با تمرکز بر یک تکتیراندازتگزاسی به نام کریس کایل، ساخته شده ۵۴۷ میلیون دلار فروش کرد. بردلی کوپر بااضافه کردن ۳۵ پوند عضله، برای بازی در نقش سرباز نیروی دریایی که جان افرادبیشماری را نجات داد – و با دقت افراد زیادی را کشت، وزنه فیلم را افزایش داد. درحالی که ایستوود قصد داشت تأثیر روانی جنگ بر این شخصیت پیچیده زندگی واقعیرا بررسی کند، فیلم از راست و چپ به طور یکسان زیرآتش رفت. این که فیلمجنگگرایی را ترویج میکند یا همدردی مبهم اخلاقی با بیماران آسیب دیده از جنگدارد؟ در هر صورت «تک تیرانداز آمریکایی» ۶ نامزدی اسکار از جمله بهترین فیلمکسب کرد و اسکار تدوین صدا را به دست آورد.
۱۵. تاوان (۲۰۰۷)
این رمان عاشقانه دوران جنگ، به کارگردانی جو رایت و فیلمنامه اقتباسی کریستوفرهمپتون از رمان ایان مک ایون، با یک شادی تابستانی بینظیر شروع میشود. یک دختربچه (سیرشا رونان) از میان چمنها میدود و یک زن خیرهکننده (کایرا نایتلی) با لباسدر یک آبنمای خنک فرو میرود. رایت باعث میشود ما احساس از دست دادن چیزیرا داشته باشیم که دیگر هرگز تکرار نخواهد شد، زیرا داستان عاشقانه فیلم درپسزمینه جنگ جلو میرود. نایتلی و جیمز مکآوی، در اولین نقش اصلی مرد، به خوبیبا هم همخوانی دارند. فیلم درباره عشق و از دست دادن و اشتباهات فاجعه بار درهمه زمینههاست. این فیلم ۷ نامزدی اسکار از جمله بهترین فیلم را به دست آورد وبرنده جایزه موسیقی فیلم شد.
۱۴. «کتاب سیاه» (۲۰۰۶)
پل ورهوفن برای ساخت این فیلم هیجانانگیز از جنگ جهانی دوم به هلند بازگشت، باجرارد سوتمن فیلمنامهنویس برای پیشبرد کارها به همان سبکی که در «سربازنارنجی» انجام دادند، همراه شد و از دستاوردهای قابل توجه خود در فیلمسازیهالیوودی استفاده کرد. هدف او تاباندن نور به سمت تاریک هلند در طول جنگ بود. شخصیت اصلی زن قوی او، ترکیبی از چندین جاسوس واقعی جنگی است. راشلخواننده یهودی (کاریس ون هوتن ستاره «بازی تاج و تخت») در هلند تحت اشغالآلمان همه چیز خود را از دست داده و به مقاومت می پیوندد. هیچ کس خوشحالنیست. وقتی جنگ به پایان می رسد، هلندیها به دنبال همکاران مشکوک، از جملهراشل میروند، که باید بفهمد چه کسی واقعاً با چه کسی چه کرده است تا زنده بماند.
۱۳. «سقوط» (۲۰۰۴)
«سقوط» پرترهای از بدنامترین هیولای قرن بیستم در چند روز آخر زندگیاش است. برونو گانز – که پیش از این به خاطر بازی در نقش یک فرشته در «بال هوس» شناختهمیشد – در به تصویر کشیدن هیتلر احساسات گرمی را القا نمیکند تا درک را ایجادکند. فیلم الیور هیرشبیگل که نامزد جایزه اسکار در بخش بهترین فیلم خارجی زبانشد، همراه نگران کنندهای برای «مولوک» الکساندر سوکوروف بود.
۱۲. «صخره سرخ» (۲۰۰۸)
حماسه تاریخی جان وو نویسنده هنگکنگی با بازی تونی لئونگ، تاکشی کانشیرو، وبازیگران پان آسیایی، سرگرم کننده و چشم نواز است. ۵کشور آسیایی برای تامین مالیفیلم دو قسمتی جنگی ۵ ساعته ۸۰ میلیون دلار صرف کردند؛ رقمی که در آن زمان فیلمرا به گرانترین فیلمی که تا به حال در چین تولید شده بود، بدل کرد و فیلم موفقیتبزرگی در آسیا کسب کرد. اما کات دو و نیم ساعته بدون هیاهوی زیاد آن در آمریکااکران شد. وو که یکی از بزرگترین کارگردانان اکشنکار امروز است و سازنده فیلمهاییچون «فردای بهتر»، «سخت پخته شده»، «ماموریت: غیرممکن ۲»، در قالبفیلمهای جنگی مجلل تاریخی به دنبال عظمت سینمایی بود. «صخره سرخ» که درطول ۱۳ ماه با ۸ دوربین فیلمبرداری شد، بزرگ است: نبردهای عظیم پیاده و سواره،نبردهای دریایی با تیرهای شعله ور و ناوگان کشتیهای شعله ور، صحنهها و لباسهای زیبا، مناظر باشکوه، تند تند، صحنههای دیجیتال پیشرفته و … دولت چین ۷۰۰ تا۱۵۰۰ سرباز ارتش را در صورت نیاز برای کمک به ساخت جادهها اعزام کرد و تیم VFX یک فیلم پرهزینه ۲دقیقهای از یک دوربین به دنبال کبوتر که مایلها در زمین ناهمواربین دو اردوگاه دشمن پرواز میکرد، را به رخ کشید. وو هم زمان از ۴ دوربین استفادهمی کرد و برای این کار از ۶دوربین با سرعتهای مختلف استفاده کرد. او ۲ میلیونفوت فیلم گرفت.
۱۱. «ققنوس» (۲۰۱۴)
فیلم یک داستان هولوکاستی مانند «سرگیجه» یا «چشمهای بدون چهره» است. ایندرام هیچکاکی آلمانی توسط کارگردان مولف برجسته آلمانی کریستین پتزولدکارگردانی شده و در آن نینا هوس، در نقش نلی، یک بازمانده از اردوگاه کار اجباری بازیمیکند که پس از جراحی بازسازی صورت دیگر شبیه خودش نیست. او به برلین پس ازجنگ باز میگردد تا شوهرش (رونالد زهرفلد) که احتمالاً او را به نازیها فروخته، رابیابد. مرد او را نمیشناسد و فیلم با یکی از ویرانگرترین شکستهای تمام دوران بهپایان میرسد.
۱۰. «پسر شائول» (۲۰۱۵)
دو کارشناس هولوکاست پشت این فیلم بینظیر از جنگ جهانی دوم که برنده اسکارخارجی شد جای داشتند: کارگردان تازه کار مجارستانی لازلو نمس و شاعر گزا روریگ. این دو زمانی که نمس در حال تحصیل کارگردانی فیلم در دانشگاه نیویورک بود، با همآشنا شدند. روریگ سال ۱۹۴۴ اولین فیلم خود را در نقش شائول، یک اسیر جنگییهودی در آشویتس انجام داد. نمس با الهام از کتاب «صداهایی از زیر خاکستر» کهشامل روایتهای شاهدان عینی است که شهادتهایشان را دفن کرده بودند،میتوانست روایت خود را با الهام از ۳۵ میلیمتر در هر روز روایت کند. دوربین نمس بافوکوس محکم، نقطه نمای نزدیک فردی را که کارهای کثیف نازیها را در کوره سوختهانجام میدهد، دنبال می کند. او کیست؟ اکشن غوطهور فیلم و طراحی وحشتناککشتار جمعی یهودیان، به زودی فراموش نمیشود.
۹. «ناخدا و فرمانده: آخر دنیا» (۲۰۰۳)
یک استودیوی هالیوودی با فیلم ۱۳۵ میلیون دلاری از جنگ دوران ناپلئون با عنوان«ناخدا و فرمانده: آخر دنیا» بازی فرمول موفق را کنار گذاشت. تام روتمن از فاکسقرن بیستم روی پیتر ویر استرالیایی کهنه کار شرط بندی کرده بود و به همین دلیلبرای آنچه او میخواست مقاومت کرد. او از دو کتاب پاتریک اوبرایان استفاده کرد واصرار داشت راسل کرو (در دوران اوج زندگیاش) در دسترس باشد، و زمان کافی پساز تولید را به جلوههای گرافیکی تخصیص داد و استودیو را مجبور کرد تا تابستان و اوجفروش را رها کند و فیلم در نوامبر اکران شود. او کنترل تدوین نهایی را هم در اختیارداشت و در نهایت، «ناخدا و فرمانده» بیش از بسیاری از فیلمهای دیدنی با بودجهکلان، قراردادهای هالیوودی را کنار میگذارد، از نادیده گرفتن یک عاشقانه گرفته تاتعقیب یک کاپیتان فرانسوی در سایه که تبدیل به یک شرور استاندارد نشده و نتیجهتماشایی بود: ۱۰ نامزدی اسکار از جمله کارگردانی و بهترین فیلم و ۲ برد برایفیلمبرداری و ویرایش صدا.
۸. «شهر زندگی و مرگ» (۲۰۰۹)
قتل عام نانکینگ با معروفترین جنایتی که در طول جنگ جهانی دوم انجام شد فاصلهزیادی دارد، اما یکی از وحشتناک ترین آنهاست. حدود ۳۰۰هزار غیرنظامی و سرباز خلعسلاح شده چینی توسط ارتش امپراتوری ژاپن کشته شدند، و لو چوان، وحشت جنگیکه پس از گذشت بیش از ۷۰ سال هنوز به طور کامل درک نشده را با موفقیت ارائهمیکند.
۷. «نامههایی از ایوو جیما» (۲۰۰۶)
دو فیلم کلینت ایستوود درباره نبرد ایوو جیما ممکن است بلندپروازانهترین اقدام کلدوران حرفهای او باشد: «پرچمهای پدران ما» جنبه آمریکایی آن درگیری را نشانمیدهد و «نامههایی از ایوو جیما» دیدگاه ژاپنی را به تصویر میکشد. «نامهها» کهپشت سر هم با قطعه همراهش فیلمبرداری شد و دو ماه پس از آن منتشر شد، درزمره بهترین آثار ایستوود است. صحنهای که در آن به گروهی از سربازان ژاپنی دستورداده میشود با نارنجک خودکشی کنند و تنها یکی از آنها نافرمانی میکند، مدتهاستمشهورترین صحنه فیلم بوده است.
۶. «پیانیست» (۲۰۰۲)
آدرین برودی گذشته کجاست؟ او امسال یک جشن بزرگ اسکار برای خودش گرفت، امااین بازی او در نقش ولادیسلاو شپیلمن در حماسه صمیمی رومن پولانسکی است که درتمام این سالها با صدای بلندتری طنینانداز میشود. این بازیگر که فکر میکرد دردرام دیگری از جنگ جهانی دوم یعنی «خط قرمز نازک» ترنس مالیک نقش اول را دارد،در اولین نمایش فیلم متوجه شد که نقشش به شدت کاهش یافته است. اما در«پیانیست» برودی تقریباً بار تمام صحنههای دلخراش را به دوش میکشد.
۵. «بی آبروهای لعنتی» (۲۰۰۹)
در برداشت تاریخی کوئنتین تارانتینو از جنگ جهانی دوم، که جهان را در کل با کریستفوالتز معرفی کرد و به ما نشان داد که در این دنیای بینظیر مولف، فیلمها آنقدرقدرتمند هستند که میتوانند به معنای واقعی کلمه هیتلر را بکشند، شخصیت بردپیت، ستوان آلدورین، میگوید: «فکر میکنم این احتمالا شاهکار من باشد». حتی اگرنتوانید از خشونت گرافیکی و تلاش برای انتقامی که «بیآبروهای لعنتی» به آن دامنمیزند، تایید بدهید، سکانس آغازین سرد فیلم، آن را به خودی خود به یک اثر کلاسیکبدل میکند و بقیه فیلم که به نحوی بازکننده موضوع است؛ آن را به یک فیلمتماموقت بدل میکند.
۴. «دانکرک» (۲۰۱۷)
کریستوفر نولان به جای اینکه مسیر خود را از طریق ژانر پرپیچ و خم دیگری که پر ازجلوههای بصری خیرهکننده باشد، حماسه اکشن جنگ جهانی دوم «دانکرک» را بهطرز فریبندهای ساده نگه میدارد. او مخاطب را با نزدیککردن آنها به دیدگاههایذهنی تجربیات شخصیتهایش در زمین، دریا و هوا در طول تخلیه ۴۰۰هزار سربازبریتانیایی و متفقین که در ساحل دانکرک، فرانسه محاصره شدهاند، در سال ۱۹۴۰درماجرا غوطهور میکند. ما حملات بیرحمانه آلمانیها به سربازان آسیبپذیر را تجربهمیکنیم که تلاش دارند از ضربات بیرحمانه تفنگهای لوفتوافه، انفجارهای توپخانه،بمبها و اژدرها جان سالم به در ببرند. در نهایت، نولان شانس دریافت اولین نامزدیاسکار خود برای کارگردانی را به دست میآورد.
۳. «قفسه دردها» یا «مهلکه» (۲۰۰۸)
چه کسی میدانست که جرمی رنر که به راهروی پر از جعبههای غلات خیره میشود،بتواند بهترین تصویر هالیوودی از جنگ عراق باشد؟ نقل قولی که فیلم را آغاز میکند،میگوید: «عجله در نبرد اعتیادی قوی و اغلب کشنده است، زیرا جنگ یک ماده مخدراست.» کاترین بیگلو نیز نوعی دلال است، کسی که دوز آدرنالین سینماییاش جایزهاسکار بهترین کارگردانی را برایش به ارمغان آورد و او را به اولین و تا مدتها به تنها زنیبدل کرد که تا این حد مورد تجلیل قرار گرفت.
۲. «روبان سفید» (۲۰۰۹)
فیلم «روبان سفید» ساخته میشائیل هانکه که سال ۲۰۰۹ ساخته شد و داستانش درآستانه جنگ جهانی اول می گذرد، در واقع بیشتر به جنگ جهانی دوم میپردازد. اینکهدر یک دهکده کوچک آلمانی اتفاق میافتد که در آن پایبندی سخت به قانون، سنت وآیینها بیش از هر چیز برتر است، نشان میدهد که سرنوشت بچههای تأثیرپذیر که درحال تبدیل شدن به خود کامل هستند، چه میشود. این فیلم در نوع خود یکی ازدلهرهآورترین داستانهایی است که تاکنون ساخته شده است. فیلمی که مانندحساسیتهای کارگردان، سیاه و سفید فیلمبرداری شده، در کل ناراحت کننده است،اما با خیلی از کارهای دیگر او متفاوت است. عشق زیادی در این فیلمکه اولین نخلطلای کن را برای کارگردانش به ارمغان آورد وجود ندارد، اما هانکه کار را برای ما آساننمیکند تا بتوانیم شخصیتهایش را به عنوان نفرت انگیز رد کنیم؛ زیرا آنها بسیارپیچیده هستند.
۱. «سی دقیقه پس از نیمهشب» (۲۰۱۳)
کاترین بیگلو کارگردان و مارک بوال، نویسنده، با فیلم مستقل ۵۲ میلیون دلاری «سیدقیقه پس از نیمه شب» تصمیم گرفتند تا آنچه را که واقعاً در یک دهه جستجویاسامه بن لادن اتفاق افتاده و از سرفصلهای خبری حذف شده، به نمایش بگذارند. جسیکا چستین با این فیلم دومین نامزدی اسکار خود را برای ایفای نقش یک مامورسرسخت سیا که به شدت رهبر القاعده را تعقیب میکرد، به دست آورد. مایا پس ازیک حمله تروریستی وحشیانه اعلام کرد: من بن لادن را میکشم. جیسون کلارکاسترالیایی با چشم آبی در نقش یک مامور حیلهگر سیا ظاهر میشود که در استخراجاطلاعات مهارت دارد. سبک برش متمایز بیگلو و روزنامهنگاری مشاهدهای در حال پروازبوآل از قراردادهای روایی پیروی نمیکنند. این فیلم جنجال سیاسی را به دلیل نمایشواتربردینگ به عنوان وسیلهای برای استخراج اطلاعات حیاتی برای دستگیری بن لادنایجاد کرد. رویههای سیا که هوشیار و عمدی هستند، بیشتر به «کارلوس» و «همهمردان رئیسجمهور» نزدیک میشوند تا «قانون شجاعت» و بله، مایا سرانجام هدفشرا عملی میکند.
بدون دیدگاه