بیشتر کسانی که این روزها شغلشان تعطیل شده، مدام به خود دلخوشی را میدهند که سرانجام از این روزهای قرمزی که به سیاهی رسیده، گذر میکنیم ولی مساله اینجاست که برخی از مشاغل بعد از گذر این دوره هم به سرعت نمیتوانند سرِ پا شوند و حیات آنها تا مدتها تحتالشعاع این وضعیت قرار میگیرد. تئاتر هم از جمله همین فعالیتهاست.
به گزارش ایسنا، فعالان تئاتر یک سال نفسگیر را سپری کردند. آنان هم مانند بسیاری از شاغلان حرفههای گوناگون مدام طعم تعطیلی، بیکاری و بیپولی را چشیدند ولی آنچه بیش از همه روزگار را بر آنان سخت کرده، نداشتن چشم اندازی مشخص برای زمانی است که از شرایط فعلی گذر کرده باشیم. آنان هیچ مطمئن نیستند بعد از بازگشایی سالنهای نمایش، آیا تماشاگر بار دیگر در سالن حاضر خواهد شد.
تجربه یک سال گذشته نشان داد اعتماد سازی برای حضور بخشی از تماشاگران تئاتر در سالنهای نمایش چندان ساده نیست و اینجاست که باید به راههای دیگری برای حضور مخاطب مردد بیندیشیم.
یکی از راههایی که تا حدودی امتحان خود را پس داده، اجرای نمایش در فضاهای باز است. فکر کردن به این شیوه نه تنها در دوران کرونا بلکه در دورههای عادی هم میتواند برای جذب بخشی دیگر از تماشاگران که تمایل یا عادت چندانی برای حضور در سالنهای تئاتر ندارند، راهکاری موثر باشد.
در مقطع فعلی که کرونا تئاتر را در معرض خطر جدی قرار داده، اگردر پی این هستیم که این تهدید را به فرصت بدل کنیم، یکی از راهها طبیعتا اجرای نمایش در فضاهای باز است.
پس از شوک اولیه کرونا، این موضوع به فاصله نه چندان زیادی مورد توجه هنرمندان گوناگونی قرار گرفت. بعضی نمایشهایی برای اجرا در فضای باز طراحی کردند و بعضی دیگر به فکر ساخت سالنهایی روباز افتادند. بعضی هم پیشنهاد برپایی فستیوالهایی به سبک یونان قدیم را مطرح کردند. گرچه هنوز برخی از این ایدهها به جایی نرسیده است ولی تجربه چند ماهه اخیر نشان داد در همین فضای وهمآلود و شرایط دشوار هم میتوان بارقههایی از امید یافت و تماشاگر رمیده را بار دیگر جذب کرد.
هر چند سال گذشته بسیاری از گروههای شناخته شده تئاتر به دلایل گوناگون که فعلا موضوع بحث ما نیست، از اجرای نمایشهای خود چشمپوشی کردند، اما امیررضا کوهستانی کارگردانی که آثار خود را در بسیاری از کشورهای جهان روی صحنه برده، با اجرای نمایش «در انتظار گودو» نشان داد میتوان تماشاگری را که با وجود همه دلتنگیها برای حضور در سالن نمایش دچار تردید جدی است، در فضای باز به تماشای تئاتر نشاند.
او نمایش خود را با گروهی از بازیگران نام آشنا در فضای باز باغ کتاب اجرا کرد. گرچه این نگرانی وجود داشت که تماشاگران همیشگی تئاتر که عموما عادت کردهاند در محدوده چهارراه ولیعصر به تماشای آثار نمایشی بنشینند، کمتر برای حضور در این مکان تازه همت کنند ولی «در انتظار گودو» ثابت کرد، میتوان تماشاگر را در فضایی کمتر شناخته شده هم جذب کرد. با اینکه اجرای این نمایش به دلیل تعطیلات کرونایی ناتمام ماند ولی حالا که تئاتر از مشاغل گروه دو سه به مشاغل گروه دو منتقل شده و در وضعیت نارنجی، امکان فعالیت دارد، میتوان دستکم در نیمه اول سال که آب و هوا برای اجراهای فضای باز مساعدتر است، از این شرایط بهره برد و اجرای تئاتر را به جریان انداخت بویژه اینکه این آمادگی در بدنه تئاتر هم تا حدودی ایجاد شده است.
اجرای نمایش «داستانهای سرزمین مردمان خردمند» به کارگردانی سعید چنگیزیان در فضای باز فرهنگسرای نیاوران که سال گذشته انجام شد، همچنین اعلام آمادگی امیر دژاکام برای اجرای نمایش «ایوب خان» در دشت و کوه و کنار دریا و … نمونههای دیگری از آمادگی بخشی از جامعه تئاتری برای فعالیت در این حیطه است.
اجرا در مکانهایی غیر از سالنهای مرسوم تئاتر اتفاق تازهای نیست که ویژه دوران کرونا باشد ولی این شیوه هنوز جای خود را در فضای تئاتر ما باز نکرده است.
سالها پیش کارگردانی مانند حمید پورآذری در مکانهایی همچون سوله پرورش قارچ یا پارکینگ طبقاتی دانشگاه امیرکبیر یا زمین تنیس و … نمایشهایی را اجرا کرد؛ آثاری که بدون حضور هیچ بازیگر شناخته شدهای اتفاقا مورد استقبال قرار گرفتند.
علی اصغر دشتی هم با اجرای نمایش «سی» در فضای باز نشان داد میتوان جمعی از ستارههای موسیقی و تئاتر را همراه و اثری پر تماشاگر اجرا کرد.
هادی کمالی مقدم با همراهی همسرش مینا بزرگمهر دیگر چهرههای تئاتری هستند که تجربه اجرای نمایش در مکانهایی مانند خانه موزهها، محلات قدیمی و نوستالژیک و … را دارند.
حتی بعضی از اهالی تئاتر معتقدند برای آشتی بیشتر میان مردم و این هنر بهتر است آنان به سراغ تماشاگر بروند و با اجرای نمایش در فضاهایی خارج از سالنهای مرسوم، اقشار دیگری از مخاطبان را همراه خود کنند.
با توجه به اینکه آب و هوای بسیاری از شهرهای ما به گونهای است که دستکم در نیمه اول سال به راحتی میتوان آثاری را در فضای باز اجرا کرد، بهتر است هرچه زودتر از طریق رایزنی با نهادهایی مانند شهرداری و دیگر مراکز، فضاهای مناسبی را برای اجرای نمایش در اختیار گروههای نمایشی بگذاریم تا بودجه تولید تئاتر به این شیوه به دست اهالی آن برسد.
با گذشت بیش از یک سال از همه گیری کرونا، به نظر میرسد مهمترین دستاورد این دوره انتقال تئاتر از مشاغل گروه سه به مشاغل گروه دو بوده است به این معنا که اگر وضعیت تهران از رنگ قرمز به سمت نارنجی میل کند، سالنهای تئاتر اجازه فعالیت دارند.
هرچند برای همین انتقال گروه هم وقت و انرژی زیادی صرف شده که نباید نادیده گرفته شود ولی مساله اینجاست که این اقدام در قیاس با شرایط هولناک تئاتر به هیچ وجه کافی نیست.
فراموش نکردهایم که مساله تئاتریها فقط دلتنگی برای صحنه نیست چرا که حیات اقتصادی بسیاری از آنان وابسته به اجرای نمایش است. در این مدت بحث تشکیل انجمنهای صنفی زیر نظر وزارت کار (که به موجب آن فعالیتهای نمایشی به عنوان شغل قلمداد میشود و مشمول قوانین وزارت کار از جمله بیمه بیکاری و … خواهد شد) به صورت جدیتری پیگیری شده است ولی همه کسانی که این موضوع را دنبال میکنند، میدانند تا رسیدن به نتیجه، زمان زیادی باقی مانده و این در حالی است که بخش بزرگی از فعالان تئاتر زیر فشارهای اقتصادی از نفس افتادهاند.
این همه را گفتیم تا بگوییم در وضعیت فعلی که کرونا دست و پایمان را بشدت بسته، یکی از منطقیترین راهها برای فعالیت و کسب درآمد جامعه تئاتری، سر و سامان دادن اجرا در فضاهای باز است. خوب است یک بار هم که شده وسط فاجعه، برای روزهای بعد از آن تدبیری بیندیشیم تا جامعه تئاتری ما اگر از کرونا جان سالم به در برد، در تنگناهای اقتصادی جان به لب نشود.
بدون دیدگاه