12:35

شاهپور محمدی
استقبال مردم از تکنولوژی های نوین، در هر دوره ای از زندگی انسان‌ها، امری اجتناب ناپذیر است.
اما در این میان سوالی که مطرح می‌شود اینست آیا با امدن این نوآوری های بشری ، قرار است تاریخ و سنت های متعلق به ملت ها به دست فراموشی سپرده شوند؟
در دهه‌های اخیر ظهور پدیده ای بنام دیجیتال، وضعیت تولید سینمای دنیا را به لحاظ تکنیکی دگرگون ساخت و باعث گرایش فیلمسازان به سمت این تکنولوژی نوین و کناره‌گیری آنها از سیستم قبلی یا آنالوگ گردید.
سیستم جدید حاکم بر تولید فیلم ها در کشور ما نیز طبیعی بود که طرفداران خود را پیدا کند.
اما آنچه در این میان فراموش شد و بلاتکلیف ماند، آثار تاریخی و نشانه های بجا مانده از سیستم گذشته بود که میبایست بعنوان یک گنجینه غنی تاریخی و فرهنگی مورد حفظ و حراست قرار می‌گرفتند.
لابراتوارها، استودیوهای قدیمی و تجهیزات فنی آنها اعم از آپارات، میزهای مونتاژ مو‌ویلا، سیستم های صداگذاری ، ابزارهای مربوط به تصحیح رنگ فیلم‌ها و… که متاسفانه برای حفظ آنها به عنوان میراث بزرگ سینمای ایران ، هیچگونه تمهیداتی اندیشیده نشد…!!
اما در کشورهای دیگر با پی بردن به ارزش و اهمیت این دارایی و سرمایه های فرهنگی ، نهایت تلاش و کوشش خود را در حفظ و نگهداری انها به کار گرفتند.
حال آنکه بارها و بارها در خبرها شنیده ایم که در کشورمان ادوات و تجهیزات فنی این مراکز قدیمی، یکی پس از دیگری بعنوان ضایعات و آهن قراضه به کیلویی خران فروخته می‌شود.
این فاجعه تنها گریبانگیر استودیوها و لابراتوارهای قدیمی نشده ، بلکه به سالن سینماهای قدیمی نیز سرایت کرده تا جایی که این شناسنامه های فرهنگی در حال تخریب و یا تبدیل به انبار و پاساژ گردیده‌اند.
حال چرا سازمان سینمایی و مجموعه وزارت ارشاد تاکنون در این زمینه وارد عمل نشده اند ، خود سوال بزرگتری است!!
حتی دو وزارتخانه ارشاد و میراث فرهنگی می‌توانستند با هماهنگی سازمان سینمایی نسبت به خرید این گنجینه های تاریخی که دو نسل از سینماگران این کشور با آن‌ها خاطره ها دارند، وارد عمل شده و با ایجاد موزه‌ای بزرگ و مشترک در سطحی وسیع و یا واگذاری آنها به موزه سینمای ایران، کمک بزرگی به حفظ میراث فرهنگی و تاریخی این کشور نمایند. ‌
چرا استارت چنین اقدامی از طرف سازمان سینمایی مشاهده نشده و نمی‌شود.
مگر نه اینکه آنها موظف هستند بودجه و امکانات فرهنگی کشور را برای چنین امور مهمی بسیج نمایند، پس چرا چنین اتفاقی تا به امروز نیفتاده است .
البته اگر در مقابل این پرسش ها پیش داوری کرده و بگویند که پول و بودجه و اعتباری برای چنین حرکت‌های فرهنگی موجود نبوده، در یک پاسخ کوتاه و شفاف باید گفت که اگر پول و اعتبار ندارید لطفا بجای نشستن پشت ان میزهای بزرگ، به عنوان اعتراض محل کار خود را ترک کرده و استعفا دهید تا حداقل در تاریخ ماندگار شوید!!
مگر بدون پول و اعتبار لازم می‌شود مدیریت کرد ؟
استعفا و کناره گیری شما حداقل باعث میشود که این گرفتاریها در معرض توجه افکار عمومی و سیاستگذاران کلان کشور قرار گیرد تا شاید آنها دست به کار شوند .
اما اینکه نه خود کاری از پیش میبرید و نه اجازه می دهید دیگران کاری انجام دهند، خود نهایت بی‌تدبیری بوده و اسم دیگر آن سو مدیریت است.
شما اگر دلسوز سینما بودید زمان تحویل این گنجینه‌های تاریخی به خریداران آهن قراضه و کیلویی خران ، میبایست در مقابل این استودیوها صف می‌بستید و مانع بردن آنها می‌شدید!!
آیا شما چنین موضوع مهمی را به سازمان میراث فرهنگی اطلاع و گزارش داده اید که اگر چنین کاری کرده یا نکرده اید باید به افکار عمومی گزارش کنید و افشا کنید که چرا آنها پیشقدم نشده‌اند؟
تنها آثار معماری و باستانی جزو میراث فرهنگی به حساب نمی‌آیند، بلکه این شناسنامه‌های تاریخی نیز جزو میراث فرهنگی هر کشوری محسوب می‌شوند.
قطعا افکار عمومی منتظر پاسخ دو وزارتخانه ارشاد و میراث فرهنگی خواهند بود که چرا در این زمینه هیچگونه تدبیری نیندیشیده‌اند.
آیا مدیریت موزه سینما، خبر از چنین فجایع بزرگی داشته و یا دارند که حداقل پای کار بیایند و آنها را شناسایی کنند و برای حفظ آنها تلاش کنند؟
آیا به وزیر فرهنگ چند بار گزارش داده اید که خرید این ادوات و تجهیزات سینمایی اهمیت دارد و از ایشان خواسته اید تا از دولت و سازمان برنامه و بودجه برای خرید و حفظ آنها درخواست اعتبار نمایند؟
مسولیت بعدی بر گردن تهیه کنندگان سینما بوده است ، چرا آنها برای چنین اتفاقاتی پیشقدم نبوده و پیگیر چنین موضوع مهمی از طریق سازمان سینمایی نبوده اند!!
چنین رفتارهای اسفناکی چه از طرف دولت و چه از طرف بخش خصوصی نشانگر آن است که سینما در این مرز و بوم هنوز به رسمیت شناخته نشده و جایگاه واقعی خود را به درستی پیدا نکرده است که اگر پیدا کرده بود ، اجازه نمی دادیم با گنجینه‌های تاریخی و شناسنامه های فرهنگی این هنر – صنعت ، اینگونه برخورد شود.!!
اینجاست که میبایست به نحوه مدیریت این سینمای نیم بند ، تاسف خورد و گریست .. !

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *