11:54

نقل قولی از مهین اسکویی، یکی از نخستین زنان هنرمند پیشگام در ایران وجود دارد که یادآوری آن در مقطع فعلی جالب توجه است.
او سال ۷۹ پیش‌بینی کرده بود که شرایط اقتصادی، تئاتر ایران را دچار بحران می‌کند و شگفت اینکه پیش‌بینی او در سال‌های گذشته درست از آب درآمد.
به گزارش ایسنا، فردا ، ۱۲ دی ماه سالروز درگذشت مهین اسکویی، مترجم، بازیگر و مدرس تئاتر و هنرمندی است که بعضی از او به عنوان اولین بانوی کارگردان تئاتر ایران یاد می‌کنند.
مهین اسکویی با نام خانوادگی عباس طاقانی، زاده اسفند سال ۱۳۰۹ است که در دوره نوجوانی و در زمانه‌ای که بسیاری از خانواده‌ها برای حضور دختران‌شان در فضای هنری سختگیری بسیار داشتند، به عرصه بازیگری پای گذاشت. او که پدری مذهبی داشت، خاله‌اش پوران از خوانندگان مشهور آن دوره بود.
این دختر جوان که از ۱۶ سالگی به عنوان شاگرد عبدالحسین نوشین، پدر تئاتر نوین ایران وارد فعالیت شد و از همان سال‌ها در کنار آموزش دیدن، بازیگری روی صحنه تئاتر را آغاز کرد. دیری نپایید که با بازی در نمایش «پرنده آبی» نوشته موریس مترلینگ و کار زنده‌یاد نوشین به اوج رسید.
اسکویی در تئاتر فردوسی در نمایش‌های گوناگونی روی صحنه رفت ولی هرگز تنها به تجربه‌اندوزی روی صحنه قانع نشد بلکه جزو اولین زنانی بود که در رشته تئاتر تحصیل کرد.
زمانی که تئاتر فردوسی به دلیل تحولات اجتماعی در ایران آن زمان تعطیل شد، او فرصت را غنیمت شمرد و با همسرش مصطفی اسکویی برای تحصیل در رشته تئاتر، کشور را به مقصد روسیه ترک کرد و در دانشکده هنرهای تئاتر مسکو لوناچارسکی رشته کارگردانی تئاتر را با درجه ممتاز به پایان رساند و در همین دانشکده به طور کامل سیستم استانیسلاوسکی را نیز آموزش دید و پس از ۱۰ سال اقامت درفرانسه، شوروی و آلمان یه کشور خویش بازگشت.
بعد از بازگشت به ایران با همراهی همسرش گروه تئاتر آناهیتا را پایه‌گذاری کرد و در همین گروه، نمایشنامه‌های بسیاری را ترجمه، کارگردانی و بازی کرد.
جدایی از گروه تئاتر آناهیتا و نیز همسرش مصطفی اسکویی، او را بر آن داشت تا گروه تئاتر زمان را بنیان نهد.
اسکویی در تمام سال‌های فعالیتش به عنوان مترجم، بازیگر، کارگردان و مدرس مشغول به کار بود. او هم نمایشنامه‌های مهمی ترجمه کرد و هم شاگردان بسیاری پرورد.
اواخر دهه هفتاد که همزمان با دوران اصلاحات بود، اسکویی یک جلسه سخنرانی در مرکز ملی گفتگوی تمدن‌ها داشت.
او سخنان خود را با موضوع «بازیگری و پیشرفت تمدن‌ها» ارایه کرد. این هنرمند اما متاسف بود که تئاتر در ایران جزیی از تمدن به حساب نمی‌آید بلکه یک نوع تفریح است در حالیکه یکی از شاه‌راهای اصلی گفت وگوی تمدن‌ها، تئاتر است.
سال‌ها بعد مسیر تحولات سیاسی و اجتماعی کشور نشان داد که بی‌توجهی به فرهنگ گفتگو که یکی از اصلی‌ترین بنیان‌های تئاتر است، چه پیامدهای سنگینی به دنبال خواهد داشت.
اسکویی باور داشت که ویژگی هنرمند واقعی این است که فرمایشی کار نمی‌کند، بلکه کار او برآمده از خلاقیت است و تئاتری دارای ارزش است که ارشاد کننده و باعث تحولی در اندیشه تماشاگر شود.
او در آن مقطع هم از بی‌قانونی در عرصه تئاتر گله‌مند بود و از مجلس ششم خواسته بود تا قوانینی را دراین رابطه به تصویب رساند و دولت را مسئول مستقیم نظارت بر کیفیت تئاتر دانسته بود تا این هنر فقط جنبه سرگرمی و درآمدزایی نداشته باشد.
بانوی کارگردان در همان مقطع طی گفتگویی با ایسنا، تئاتر را تنها هنری دانسته بود که دروغ در آن جایی ندارد.
او عنوان کرده بود که بازیگر با کمک گرفتن از هنرهای دیگر مثل موسیقی و طراحی صحنه و ادبیات ، در جهت انتقال بهتر پیام نویسنده به تماشاگر می‌کوشد.
از نظر این هنرمند یک بازیگر برای این روی صحنه می‌رود که بتواند ارتباطی متقابل با تماشاگر برقرار و با اجرای خود، ذهنیت نویسنده را برای تماشاگران تداعی کند.
هرچند نیمه دوم دهه هفتاد را دوران شکوفایی دوباره تئاتر ایران می‌دانند اما مهین اسکویی در همان زمان هم گله داشت که در کشور ما کارهای تئاتری به صورت اصولی انجام نمی‌شود و این در حالی است که برای رونق تئاتر باید الفبا و علم بازیگری را یاد بگیریم.
نکته قابل تاملی که او به آن اشاره کرده بود و می‌توان آن را نوعی پیش‌بینی به شمار آورد، تاثیر وضعیت اقتصادی بر هنر تئاتر است. او گفته بود متاسفانه با وضع اقتصادی موجود فکر می‌کنم به زودی دچار بحران شویم بخصوص در مورد سینما، چرا که سینما همیشه از تئاتر تغذیه کرده است زیرا یک بازیگر ابتدا در تئاتر اصول بازیگری را یاد می‌گیرد و بعد به عرصه‌ی سینما وارد می‌شود.
گفتنی است که مهین اسکویی در اواسط دهه۲۰ و در دورانی که عبدالحسین نوشین کار می‌کرد، به عنوان شاگرد و بازیگر در کنار او همکاری کرد و در تئاتر فرهنگ مستقر شد. او در نمایش‌هایی چون «روسپی بزرگوار» اثر جاودانه ژان پل سارتر و «سه دزد» ایفای نقش کرد. بعد از آن نیز به همراه نوشین و گروه او به تئاتر فردوسی رفت و در نمایش «ولپن» در نقش کلمبا ظاهر شد، نقطه اوج بازیگری مهین اسکویی در نمایش «پرنده آبی» موریس مترلینگ بود که نوشین در تئاتر فردوسی به صحنه برد.
در جریان بسته شدن تئاتر فردوسی، مهین اسکویی، همراه همسرش عازم فرانسه و بعد از دو سال نیز با استفاده از بورس دولتی شوروی عازم مسکو شدند و در سال ۱۳۲۹ در انستیتوی دولتی هنرهای مسکو (گی تیس) در چند مرحله از آزمون ورودی شرکت کردند و نمایش «شب بحرانی » از یک نویسنده لهستانی را به عنوان پایان‌نامه اجرا کردند. مهین و مصطفی اسکویی بعد از بازگشت به ایران در سال ۱۳۳۷ و در محل سینما آپادانا سابق «هنرکده آناهیتا» را تاسیس و کلاس‌های هنرپیشگی را در آن بر پا کردند. در این گروه هنرمندان بسیاری همچون مهدی فتحی، محمود دولت آبادی، کاظم هژیر آزاد، جعفر والی، سیروس ابراهیم‌زاده، پرویز بهرام و … فعالیت می‌کردند. این زوج هنری در زمستان همان سال نمایش «اتللو» را با حضور هنرپیشگان آناهیتا به صحنه بردند که در این نمایش بازیگرانی چون پرویز بهرام، جعفر والی، مسعود فقیه، سیروس ابراهیم زاده و … حضور داشتند.
اجراهای بعدی آناهیتا نیز «خانه عروسک» ایبسن بود که مهین اسکویی خود کارگردانی کرده بود و بعد از آن نیز «هیاهوی بسیار برای هیچ» را در سال ۳۹ به صحنه برد و دو ماه بعد، «تراموایی به نام هوس» را کارگردانی کرد.
مهین اسکویی در سال ۴۴ و بعد از جدایی از مصطفی اسکویی از تئاتر آناهیتا نیز کناره گرفت و در همان سال در نمایش «چشم اندازی از پل» که پرویز بهرام کارگردانی کرده بود، در تئاتر کسری نقش‌آفرینی کرد. در سال‌های ۶۱ به بعد اسکویی در کنار تدریس تئاتر، مجموعه سه جلدی آثار علمی استانیسلاوسکی، نمایشنامه «صاعقه» اثر آستروفسکی، «خرس و خواستگاری» اثر چخوف و «در اعماق» اثر ماکسیم گورکی را ترجمه کرد و در کنار این فعالیت‌ها چندین نمایش تلویزیونی چون «گرگ‌ها و بره‌ها»، «کالسکه زرین»، «غاز سالامانگ»، «پیچ خطرناک»، «ابلیس»، «شب‌های سفید»، «خرس و خواستگاری» و « جشن پانزده سالگی» را هم کارگردانی کرد.
اسکویی بعد از سپری کردن یک دوره طولانی بیماری ۱۲ دی سال ۱۳۸۴ در بیمارستان پاستور درگذشت.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *