10:10

ناصر آویژه که این روزها نمایش «شب طولانی یلدا» را روی صحنه می‌برد، تاکید می‌کند که باید برای جذب مخاطب تئاتر، شیوه‌های خلاقانه‌ای به کار گرفت و نمی‌توان به امید واتساپ و اینستاگرام بود.
این کارگردان تئاتر در گفت‌وگو با ایسنا توضیحاتی درباره این نمایش ارایه می‌کند و از دشواری‌های جذب تماشاگر در دوران دشوار کرونا می‌گوید.
او در آغاز در پاسخ به این پرسش که چه شد بعد از سال‌ها فعالیت در حوزه تئاتر کودک، نمایشی را برای مخاطبان بزرگسال به صحنه می‌برد، توضیح می‌دهد: کار حرفه‌ای‌ام را با نمایش‌های بزرگسال آغاز کردم. تا اینکه سال ۷۲ اولین تجربه را در تئاتر کودک با آقای رضا فیاضی انجام دادیم که موفقیت آن نمایش در تالار هنر ما را بر آن داشت تا گروهی ثابت برای تئاتر کودک تشکیل بدهیم و آگاهانه فعالیت در این حوزه را ادامه دادیم.
این کارگردان که یکی از اعضای گروه عموهای فیتیله‌ای است، ادامه می‌دهد: وقتی می‌گوییم تئاتر، فرقی نمی‌کند کار کودک یا بزرگسال . من آگاهانه در حوزه تئاتر کودک ماندم ولی حالا تصمیم گرفتم این فضا را بشکنم مانند بسیاری از دوستان دیگر که در هر دو حوزه فعال هستند. بعد این هم حتما برای هر دو گروه از مخاطبان کار اجرا خواهم کرد. برای تئاتر کودک سوژه بسیار نابی دارم و امیدوارم تا پایان سال شرایط اجرای آن فراهم شود. بنابراین کار برای کودکان همیشه دغدغه من است و احتمال دارد در حوزه تصویر این دغدغه را پاسخ بدهم.
آویژه که نمایش «شب طولانی یلدا» را پیش از این در سال ۸۳ برای اولین بار اجرا کرده است، یادآوری می‌کند: آن زمان این نمایش در جشنواره تئاتر بانو و بعد از آن هم جشنواره دفاع مقدس اجرا کردم که در هر دو جشنواره موفقیت‌هایی به دست آورد. از آنجاکه کاری کم‌پرسوناژ بود، به پیشنهاد مدیریت تماشاخانه سنگلج قرار شد این نمایش را برای اجرا در هفته دفاع مقدس آماده کنیم. درواقع این اجرا یک بازتولید است و سعی کردیم فضای کار بسیار با اجرای اولیه آن متفاوت باشد.
او درباره تفاوت‌های این اجرا با اجرای اولیه توضیح می‌دهد: بازیگران آقا همان بازیگران اجرای اول هستند ولی بازیگر خانم‌مان نتوانست در این اجرا حضور پیدا کند. بازیگر دیگری آمد که ایشان هم بیمار شد و در نهایت دخترم را جایگزین کردم. تلاش کردیم بیشترین تفاوت‌ها در حوزه کارگردانی، صحنه و میزانسن‌ها باشد. ضمن اینکه از حجم دیالوگ‌ها کم کردم و کوشیدم به بار تصویری نمایش اضافه کنم.
آویژه با اشاره به تفاوت تماشاگران این نسل با تماشاگران ۱۷ سل پیش می‌گوید: برایم جالب بود که بعد از ۱۷ سال، تماشاگران امروز چگونه می‌توانند با این نمایش ارتباط برقرار کنند و خوشبختانه در این چند اجرا تماشاگران ارتباط خوبی با کار برقرار کرده‌اند. فکر می‌کنم رمز این ماجرا در قصه‌گویی این نمایش باشد. ما تلاش کردیم قصه ساده‌ای را خیلی صادقانه با تماشاگران در میان بگذاریم، قصه‌ای درباره روابط انسان‌ها در دل جنگ.
او در ادامه درباره دشواری‌های اجرای تئاتر در دوران کرونا توضیح می‌دهد: بسیار سخت است ولی با چنگ و دندان تلاش می‌کنیم از همه روابط‌مان کمک بگیریم. به عنوان نمونه یک مربی ورزشی آمد و بعد اعضای گروه خود را به تماشای نمایش دعوت کرد. این سختی به شکوفایی خلاقیت‌مان کمک می کند و در نهایت کمکی است برای تئاتر چراکه ناچاریم در این وضعیت تماشاگران تازه‌ای را جذب کنیم و این به تنوع مخاطبان تئاتر کمک می‌کند.
او اضافه می‌کند: تماشاگر تئاتر از دست رفته و حضور در سالن نمایش برایش سخت است. البته خوشبختانه در این چند اجرا هیچ شبی کمتر از ۵۰، ۶۰ تماشاگر نداشته‌ایم. تلاش می‌کنیم برای هر اجرا مخاطبان ویژه‌ای هم داشته باشیم.
این کارگردان درباره جذب تماشاگران جدید به تئاتر توضیح می‌دهد: در نمایش‌هایی که برای کودکان اجرا می‌کردم، متوجه شدم با تماشاگرانی تکراری سر و کار داریم و حالا چالش ما این بود که بعد از دهمین شب اجرا، چگونه سالن را پر کنیم. به همین دلیل سعی کردم تماشاگرانی از طیف‌های دیگر را به نمایش‌هایمان دعوت کنم. مثلا کارگردانان سینما را که کار بزرگسال می‌کردند، دعوت می‌کردم یا در اجرای «عموی عجیب من» هم که در هر اجرا میزبان یک نویسنده یا مترجم قدر بودیم. حضور این دوستان سبب می‌شد علاقه‌مندان‌شان هم برای تماشای نمایش ترغیب شوند. آن زمان متوجه شدم نمی‌توان فقط به فضای مجازی تکیه کرد یا به امید دوستان نشست که عموما در رودربایستی به تماشای نمایش‌ها می‌آیند.
آویژه با ابراز تاسف از ضعف تبلیغات تئاتر اضافه می‌کند: باید ریسک کرد چون تئاتر در هر حال مهجور است ولی باید بتوانیم مخاطب را به شکل درستی جذب کنیم. بدون بیلبورد و تبلیغ شهری، جذب تماشاگر نیازمند راه‌های خلاقانه‌تری است. برای من مهم نیست که با این شیوه از نظر مالی، ضرر می‌کنیم، مهم این است که تماشاگران تازه‌ای به تئاتر اضافه می‌شوند و این در واقع، کمک به فرهنگ و تربیت تماشاگر تئاتر است. با این نگاه، وظیفه کسانی که کار کودک می‌کنند، سنگین‌تر هم هست چون در حین انتقال محتوا، تماشاگران نسل بعدی را پرورش می‌دهند و آداب تئاتر دیدن را به آنان می‌آموزند.
ناصر آویژه در پایان می‌گوید: همیشه گفته‌ام ما زیر مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستیم. اگر به کارمندان بخش‌های مختلف این وزارتخانه و خانواده‌هایشان، بلیت تخفیف‌دار بدهیم، دست کم ۲ تا ۳ هزار تماشاگر به سالن‌ها جذب خواهند شد. کافی است قسمت رفاهی این وزارتخانه این موضوع را مورد توجه قرار بدهد اما وقتی وزارت ارشاد بی‌توجهی می‌کند، چگونه می‌توان از وزارت نفت یا نیرو توقع همکاری داشته باشیم، هرچند تجربه نشان داده آنها بیشتر همراهی می‌کنند.
نمایش «شب طولانی یلدا» نوشته گیتا داودی و کار ناصر آویژه هر شب راس ساعت ۱۸ و سی دقیقه در تماشاخانه سنگلج روی صحنه می‌رود. داستان این نمایش درباره رابطه عاشقانه‌ای است که در دل جنگ، تحت تاثیر شرایط آن دوره قرار می‌گیرد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *