آکی را کوروساوا فیلمساز بزرگ ژاپنی حدود سه دهه پیش در مصاحبه ای با تمجید از آثار کیارستمی، از عدم علاقه خود به سینمای معاصر آمریکا صحبت کرده بود.
به گزارش ایسنا، «آکی را کوراساوا» تقریباً به اتفاق آرا بهعنوان یکی از مهمترین فیلمسازان تاریخ سینما شناخته میشود و می توان گفت بدون نقش ارزشمندش، سینما آنطور که امروز است، نبود. این سینماگر مولف ژاپنی از طریق سبک تکرار نشدنی و رویکردش به هنر، نه تنها چندین شاهکار جذاب در طول دوران حرفه ای خود ساخت، بلکه الهام بخش چندین نسل از کارگردانان مشتاق به سینما شد.
با آثار جاودانهای مانند «راشومون» و «هفت سامورایی»، تأثیر هنری کوروساوا فراتر از چشمانداز سینمایی کشورش گسترش یافت و از جورج لوکاس و استیون اسپیلبرگ گرفته تا تقریباً هر کسی که روی فیلمهای اکشن مدرن کار میکرد، متاثر از تجربیات سینمایی کوراساوا در فرم و سبک بود.
در حالی که بسیاری از کارگردانان آمریکایی از دیدگاه کوروساوا در مورد ادبیات سینمایی و همچنین اکشن منحصر به فرد او الهام گرفتند، این کارگردان بزرگ ژاپنی زمانی که شروع به کار در این صنعت کرد، خودش تحت تأثیر سینمای آمریکا قرار گرفت و در موارد متعدد از جان فورد و برخی دیگر از سینماگران آمریکایی به عنوان منبع شگفتی دائمی یاد می کرد.
در واقع این جان فورد بود که به کوروساوا کمک کرد تا مفهوم تصویر سینمایی را به درستی درک کند و از روشی که کارگردان «دلیجان» ساخته بود، آموخت. متأسفانه، کوروساوا در مورد جانشینان فورد که سعی کردند با تغییر زمان و حساسیت های مخاطبان مدرن، در قالب متفاوتی قرار گیرند، همین نظر را نداشت.
در خلال مکالمه ای در دهه 1990 با که در مجله «Cinephilia & Beyond» منتشر شد، کوروساوا ناامیدی شدیدی را که هنگام تماشای فیلمهای آمریکایی معاصری که نتوانسته بودند با چارچوبهای ژانر اکشن و علمی تخیلی کار معناداری انجام دهند، نشان داد.
کوروساوا توضیح داد: «در مورد سینمای آمریکا، میتوانم بگویم که در گذشته فیلمهای بسیار بهتری ساخته شدهاند. سینمای امروز آمریکا خدمات نادرستی به مخاطب ارائه می کند. خشونت و تصادفات اتومبیل اغلب دیده می شود. تماشای چنین صحنه هایی چه لذتی دارد؟ فیلم های قدیمی آمریکایی مشکلات انسانی را به خوبی بیان می کردند، اما این روزها سینمای آمریکا مشکل دارد».
او با مقایسه آثار کلاسیک هالیوود که رویکرد متفاوتی داشتند، افزود: «در جذابیت فیلمی مانند “پارک ژوراسیک” شکی نیست، اما در گذشته فیلم های تاثیرگذارتری وجود داشت. در مقابل، فیلم هایی مثل آثار کیارستمی به دل می نشیند و بسیار زیباست. این فیلمهای جدید علمی تخیلی و اکشن خوب هستند اما سینما نیستند».
میتوان تصور کرد که نظر کوروساوا نسبت به فیلمهای اکشنی که این روزها توسط سرویسهای استریم پخش میشوند و صرفاً برای انتقال خود اکشن هستند و عاری از حقایق دراماتیک چه می توانست باشد.
آکیرا کوروساوا کارگردان، تهیهکننده و فیلمنامهنویس صاحبنام سینمای جهان است که نخل طلای کن، شیر طلای ونیز، جایزه اسکار، سزار، بافتا و … در کارنامه افتخارات وی میدرخشد. او در سال 1924 در یک استودیو فیلمسازی ژاپن بهعنوان دستیار کارگردان مشغول بهکار شد و اولین تجربه کارگردانیاش را با ساخت فیلم «سانشیرو سوگاتا» بهدست آورد.
اگرچه فیلمهای بعدی کوروساوا با نظارت شدید دولت زمان جنگ ژاپن ساخته شدند و اغلب موضوعات ملیگرایانه داشتند، با اینحال او در اولین فیلم خود پس از جنگ با نام «تاسفی برای نوجوانانمان نیست» به انتقاد از دولت ژاپن پرداخت.
کوروساوا فیلمهای زیادی درباره ژاپن ساخت که «فرشته مست» و «سگ ولگرد» از آن جملهاند، با اینحال شهرت جهانی این کارگردان با ساخت فیلم «راشومون» بهدست آمد که با کسب شیر طلایی جشنواره ونیز، توانست نامی برای این سینماگر در عرصه جهانی دستوپا کند.
او برای ساخت فیلمهایش از آثار ادبی روسیه نیز بهره گرفت، مانند «ابله» اثر «داستایوفسکی» و «در اعماق» نوشته «ماکسیم گورکی». با اینحال رمان «مرگ ایوان ایلیچ» نوشته «لئو تولستوی» بیش از همه او را تحتتأثیر قرار میداد.
فیلم «درسو اوزالا» که اوایل قرن بیستم در صربستان در جماهیر شوروی سابق ساخته شد، تنها فیلم «کوروساوا» بود که در خارج از ژاپن و به زبان غیرژاپنی ساخته شد. این فیلم اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی را برای او بههمراه آورد.
پس از آن «کوروساوا» با همکاری «جورج لوکاس» و «فرانسیس فورد کوپولا» در مقام تهیه کننده اجرایی، فیلم «کاگه موشا» را ساخت که این فیلم موفق شد جایزه نخل طلای جشنواره کن را در سال 1980 بهدست آورد.
اما بزرگترین پروژه فیلمسازی سالهای پایانی این کارگردان بیتردید فیلم «آشوب» بود که نسخه سینمایی از شاهکار «شاه لیر» شکسپیر محسوب میشد. این فیلم که نامزدی بهترین کارگردانی اسکار را برای «کوروساوا» بههمراه آورد، به گفته بسیاری از منتقدان، آخرین شاهکار «کوروساوا» بهشمار میآید.
او در دهه 90 سه فیلم دیگر ساخت که شخصیتر از دیگر آثار قبلیاش بودند. فیلم «رویاها» که براساس یکسری توصیفها براساس رویاهای اوست، فیلم «هیجان در اوت» که خاطرات او درباره بمباران اتمی ناکازاگی است و آخرین فیلم او با نام «مادادایو» که داستان یک معلم بازنشسته و دانشآموزان سابق اوست.
«کوروساوا» روز ششم سپتامبر 1998 در سن 88 سالگی بر اثر سکته مغزی در توکیو درگذشت. پس از مرگ او، آخرین پروژهاش به نام «پس از باران» توسط نزدیکترین دوستش «تاکاشی کونیرو» ساخته شد.
بدون دیدگاه