مهسا گنجی توضیحاتی درباره پروسه آمادهسازی این اثر نمایشی ارائه داد.
مترجم و کارگردان نمایش «قویترین» که قرار است شهریور ماه در خانه نمایش دا روی صحنه برود درباره آمادهسازی این اثر نمایشی به مهر گفت: نمایشنامه «قویترین» یک اثر تحلیلی روانشناختی است که اگوست استریندبرگ آن را در سال ۱۸۸۸ نوشته است. روزها و شبهای زیادی را برای تمرین این نمایش اختصاص دادیم، تمرینهای اولیه را سال ۱۳۹۵ شروع کردیم. آن زمان همه چیز برای من خام به نظر میرسید چون با یک مونولوگ مواجه بودم که خیلی چیزهایش برایم مبهم و نامفهوم بود.
وی درباره طولانی شدن مدت زمان تمرینهای نمایش توضیح داد: شاید تمام کسانی که این متن را خواندهاند و یا کارگردانی کردهاند تنها یک بُعد آن را در نظر گرفتهاند و به همان شکل هم آن را روی صحنه بردهاند اما برای من نمایشنامه «قویترین» فقط یک متن ساده نبود که بخواهم به همان سادگی هم آن را اجرا کنم. این نمایشنامه مسائل بسیار باارزش، کشفیات و حتی زندگی و تجربیاتِ متفاوتی را برایم به همراه داشته است.
گنجی با اشاره به اینکه در طول این سالها نمایشنامه را با ترجمههای مختلف تمرین کرده، عنوان کرد: با وجود کار کردن روی متن با ترجمههای مختلف همچنان ذهنم آکنده از سوالات بی جواب بود و تحلیلهای متفاوتی که از ترجمههای دیگر داشتم من را گیج کرده بود چون نمیتوانستم به درک کاملی از آنچه که در ذهن نویسنده بود، برسم. قطعاً این درک نامناسب روی بازیگر برای رسیدن به نقش، تاثیر فراوانی میگذارد چون وقتی بازیگر درک کامل و قابل قبول و منطقی از متن، شخصیتها، فضا و مهمتر از همه هدف و حرف اصلی نمایشنامه ندارد، مجبور است با همین ذهنیت گنگ و سردرگم بازیاش را روی صحنه ارائه دهد و مخاطب نیز دچار همین سرگشتگی خواهد شد. در پروسه تمرینها بازیگران زیادی تغییر کردند که حضور هرکدامشان برای من ارزشمند بود.
وی ادامه داد: یکی از دلایل طولانی شدن تمرینات، نبود امکانات کافی و در انتظار نشستن برای اجرا در سالنهای دولتی بود که در نهایت هم تنها با وعدههایی پوچ مواجه شدیم. البته من نیز از این انتظار استفاده کردم و تمرینات نمایش را لحظهای قطع نکردم. هر چه پروسه تمرینات طولانیتر میشد تمرکز بیشتری روی کار پیدا میکردم و فرصتی برایم ایجاد میشد تا با پژوهشهای فراوان و تجربیات گستردهای با متن همراه شوم. ما در دل تمرینهای نمایش به کشف و شهود و روانشناسی انسانها به شکل درست دست یافتیم و برای رسیدن به این کشف و شهود بازیگرها در مسیری سخت و طاقتفرسا قرار گرفتند. بازیگرها برای رسیدن به نقشهایشان حداقل ۳ سال تمرین مداوم نیاز داشتند. متاسفانه کمتر کسی حاضر میشد تن به این تمرینات بدهد.
گنجی درباره چگونگی کار کردن با بازیگران نمایش در طول ۷ سال تمرین بیان کرد: این روزها بازیگران چه آماتور چه حرفهای گمان میکنند رفتن روی صحنه فقط در این است که یک متن را دست بگیرند، آن را حفظ کنند و بعد با کمی ادا و اطوار روی صحنه ظاهر شوند. البته ناگفته نماند که کارگردانها نیز از بازیگران همین را میخواهند و نه بیشتر. کمتر کارگردانی پیدا میشود که حاضر باشد با بازیگرانش پروسههای متفاوتی از بازیگری و شیوهها و تمرینات تجربی و غیره را طی کند. اگر هم اینچنین کارگردانانی باشند هزینههای هنگفتی از افراد میگیرند و در آخر نیز با نقشهای کوچک و پیش پا افتاده آنها را روی صحنه میآورند. تلاش کردم در طول این مدت، تمرینات مختلفی شامل اتودهای روانشناختی، تحلیلی، محیطی، شخصیت شناسی، کشف و شهود، تمرین در فضا و محیطهای باز، دیدن فیلمها، تئاترها، معرفی کتاب، رسیدنِ بازیگر به الهامات، تحلیل خوابها، نوشتن، تحلیل متن، کار روی بیوگرافی و روحیات نویسنده و غیره … با بازیگران نمایش داشته باشم.
این کارگردان در پایان صحبتهایش عنوان کرد: نمایش «قویترین» شهریور ماه به مدت محدود با حمایت تماشاخانه دا روی صحنه میرود. همچنین متن نمایش «قویترین» به همراه تجزیه، تحلیل و ترجمهای متفاوت آماده نشر است و مخاطبان میتوانند این کتاب را در سالن انتظار تماشاخانه دا تهیه کنند.
بدون دیدگاه