سیوپنجمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلمتئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران، چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳، به نمایش فیلمتئاتر «ناکجاآباد» محصول سال ۲۰۱۶ به کارگردانی شان ماتیاس و رابین لاف اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلمتئاتر، نشست نقد و بررسی آن با حضور عباس غفاری میزبان و دکتر محمد نجاری منتقد تئاتر برگزار شد.
به گزارش رسیده، نمایشنامه «ناکجاآباد» از آثار هارولد پینتر نویسنده و نمایشنامهنویس فقید انگلیسی است و در آن از تکنیک دژاوو استفاده شده است؛ غریبهای وارد یک خانه میشود که مردی مسن همراه با ۲ پسرش در آن زندگی میکنند اما…
عباس غفاری در این نشست گفت: پینتر بیشک او یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین نمایشنامهنویسان نیم قرن اخیر است. یکی از معدود نمایشنامهنویسانی که سال ۲۰۰۵ توانست نوبل ببرد. متاسفانه او در سال ۲۰۰۸ بر اثر سرطان جان خود را از دست داد. بسیاری او را در دسته نمایشنامهنویسان ابزورد قرار میدهند، اما واقعیت این است که پینتر شکلی را در نمایشنامهنویسی به وجود آورد که از آن با عنوان کمدی آزاردهنده نام میبرند. در این مدل از کمدی، شخصیتها، فاصلهها را با گفتوگو پر میکنند. پینتر به قدری مهم است که اصطلاحی با عنوان پینترست را بهخاطر او به لغتنامه انگلیسی، اضافه کردهاند.
محمد نجاری در این نشست گفت: قبل از اینکه بخواهم درباره این اثر صحبت کنم، باید بگویم که ناکجا آباد عنوان درستی برای ترجمه این نمایشنامه نیست. در واقع «سرزمین نامردان» عنوان درست در ترجمه بوده که با وجود این همه مرد در نمایش نشان از طنز خاص پینتر دارد. در حقیقت او عنوانی استعاری را برای این نمایشنامه انتخاب کرده است. دکتر مسعود دلخواه از این متن اقتباسی انجام داده و نمایشنامهای با عنوان «دژاوو» را به رشته تحریر درآورده است. در این متن آقای دلخواه شخصیت زنی را که در متن پینتر از آن صحبت میشود، به اثر افزوده است.
او افزود: این شیوه کارگردانی که در این اثر دیدیم، شیوه مورد علاقه من نیست. جنس آثار پینتر به قدری تاثیر گذار است که پژوهشگر شناخته شدهای چون مارتین اسلین، پینتر را در کنار شکسپیر، چخوف و… به عنوان یکی از بزرگان تاریخ ادبیات نمایشی معرفی میکند. جنس نویسندگی پینتر دارای سبک خاصی است. او به قدری تاثیرگذار است که سبک پینترست را به آثارش اطلاق میکنند، زیرا کمدی آزاردهنده خاص او در تمام آثارش وجود دارد. پینتر دل مشغول و دلباخته فرهنگ شرق است. او در همه آثاری که دارد تمام عشق و علاقه و زیباییها را به شرق نسبت داده و آنچه که در غرب است را بیماری و فراموشی میداند.
این منتقد تئاتر در ادامه بیان کرد: در این اثر ما با تعدادی مرد مواجهیم که همگی «پهلوانی خسته را مانند که میخوانند سرود کهنهی فتحی قدیمی را» آنها رویاها و آرزوهایی را برای خودشان میسازند. این نمایشنامه میتواند تا هزار ساعت دیگر به همین صورت ادامه داشته باشد. چون از تکنیک دژاوویی هم استفاده میکند که همگی ما حداقل یک مرتبه آن را تجربه کردیم. به صورتی که فکر میکنیم اتفاقی که در آن هستیم را قبلا دیدهایم. در این اثر پینتر، بازیگر اصلی به دلیل مصرف مدام مشروبات الکی، حافظه خودش را از دست داده و مدام اتفاقات را عقب و جلو کرده و قصه را برای ما روایت میکند. ما در این نمایش شاهد بغضهای فروخورده شخصیتها هستیم؛ احساس عدم امنیت و یا رویاهایی که دوست داشتن به دست بیاورند. به عنوان مثال دو نفر حاضر در نمایش، معشوقی را از دست داده و مدام درباره او صحبت کرده و اتفاقات را با یکدیگر مرور میکنند.
نجاری در ادامه صحبتهایش گفت: در این اثر ما با مردانی مواجهیم که ظاهرشان مردانه است اما هنوز به آن عشقی که دلشان میخواسته نرسیده و با بغضهایی زندگی میکنند که در پیری آنها را به دست نیاوردند. این موارد چیزهایی است که انسان معاصر درگیر آن است. حرفها یا عشقهای بر زبان نیامده و از دست رفته، مواردی است که گریبان بسیاری از ما را امروز گرفته است. اصولا بشر معاصر از دو چیز رنج میبرد؛ تنهایی و بحران معنویت. تنهایی در آثار پینتر و به ویژه در این اثر، به شکل بیماری نمود پیدا کرده که افراد بتوانند مدام آن بغضهای فروخورده خودشان را تکرار کنند. پینتر از سال ۱۹۵۰ که نوشتن را شروع کرد تا ۲۰۰۵ که جایزه نوبل را میبرد، تاثیر شگرفی را روی جهان به ویژه در جهان نمایش میگذارد. شخصا معتقدم که این تاثیر شگرف، هنوز به ادبیات نمایشی ایران راه پیدا نکرده است. شاید دلیل آن ترجمه نشدن این آثار یا دور بودن فرهنگی یا عدم شناخت ما باشد.
بدون دیدگاه