11:16

هم‌زمان با حیات نوین موسیقی پاپ در ایران، علیرضا عصار به‌عنوان یک خواننده پیشرو، به جامعه موسیقی کشور معرفی شد. خواننده‌ای که در قیاس با معدود خوانندگان آن جریان، از تفاوت‌های ساختارمندانه‌ای در سبک اجرا و پرداخت‌های موسیقایی برخوردار بود.
به گزارش ایرنا، اگر اغراق نباشد، علیرضا عصار، متفاوت‌ترین خواننده برآمده از نسل طلایی پاپ در نیمه دوم دهه ۷۰ است. خواننده کاریزماتیکی که از کودکی، با موسیقی زیست و خیلی زود توانست با فرا گرفتن پیانویی که سال‌ها پیش از تولد او، در خانه پدری وجود داشت، مسیر زندگی خود را مشخص کند. این برگ برنده، با کتاب غزلیات شمس که در جشن تولد ۱۴ سالگی از پدرش، هدیه گرفت، چارچوب منتظمی به آینده حرفه‌ای این خواننده داد.
فراگیری پیانو به عنوان ساز تخصصی عصار و اشعار مسحورکننده مولانا، سبب شد تا وی در عنفوان نوجوانی و اوایل جوانی و در سال‌هایی که هنوز به عنوان خواننده شناخته نمی‌شد، ملودی برخی از کارهای ماندگار خود ازجمله مست و دیوانه را در ذهن خود بپروراند.
البته که در این مسیر، وقایعی زنجیروار کمک کردند تا عصار بتواند یک روز بر قله موسیقی پاپ کشور بایستد. از آن پیانویی که به‌واسطه حضور در خانه پدری، به دستاویز یک کودک ۵ ساله تبدیل شد تا شاگردی اساتیدی چون کاووس سمندر و مصطفی کمال پورتراب و اجرای صحنه‌ای در ۱۶سالگی و البته کادوی عجیبی که پدر عصار در جشن تولد ۱۴ سالگی، به او هدیه داد.
کادویی که پس از فراگیری پیانو، مسیر زندگی عصار را تغییر داد و کسی که علاقه چندانی به خوانندگی نداشت را به این ورطه کشاند. این کادو سبب شد تا نخسین ساخته حرفه‌ای عصار که سبب شهرت و محبوبیت او شد نیز برگرفته از اشعار مولانا باشد. مخاطبان نوروز ۷۷ به خوبی به یاد دارند که تنها چند ماه پس از روی کار آمدن دولت اصلاحات، آهنگی تحت‌عنوان عیدانه از شبکه‌های مختلف تلویزیونی و رادیویی پخش شد که سبک و گونه‌ای متفاوت با کارهای مربوط به آن سالیان داشت.
عصار به‌مانند شیوه‌های رایج در خوانندگی، نمی‌خواند. دکلمه هم نمی‌کرد؛ در فضایی میان این مدیوم گام برداشت و توانست با یک سبک جدید، وارد دنیای خوانندگی شود
تا پیش از آن، عمده کارهایی که از صداوسیما پخش می‌شد، ماهیتی سرودگونه داشتند. حتی تلاش برخی متقدمین نظیر بیژن خاوری، مهرداد کاظمی، حمید غلام‌علی، حسن همایون‌فال، عباس بهادری و پرویز طاهری نیز برآیند چندانی در صداوسیما نداشت تا مخاطبان، با شنیدن عیدانه، غافلگیر شوند.
عیدانه، به چند دلیل با استقبال خیره‌کننده‌ای از جانب مخاطبان مواجه شد: نخست آن‌که از سبک اجرایی خاصی برخوردار بود که تا پیش از آن در تاریخ موسیقی کشور شنیده نشده بود. عصار به‌مانند شیوه‌های رایج در خوانندگی، نمی‌خواند. دکلمه هم نمی‌کرد؛ در فضایی میان این مدیوم گام برداشت و توانست با یک سبک جدید، وارد دنیای خوانندگی شود. خیلی‌ها، این نوع خواندن را متاثر از فرهاد مهراد دانستند اما سبک اجرایی عصار، افزوده‌هایی داشت که نمی‌شد آن را به فرهاد منتسب کرد.
ضمن اینکه عیدانه، یک کار کاملا هوشمندانه بود. ابیات نغز و همه‌فهمی از حضرت مولانا داشت که در زمان مناسبی ساخته و پخش شد و البته که ملودی، به‌مانند تمامی کارهای عصار، در فضایی آکوستیک شکل گرفت. مجموعه تمامی این عوامل سبب شد تا قطعه عیدانه، با مخاطبانی فراتر از آن چیزی که از دیگر تراک‌های نوآر آن ماه‌ها شنیده می‌شد، مواجه شود.
در چنین شرایطی بود که عصار، با نخستین ترانه رسمی خود، مورد استقبال گسترده‌ای قرار گرفت. عصار برخلاف معدود خوانندگان آن جریان، که تنها می‌خواندند و ترانه‌های آنان به دلیل بهره‌مندی از قواعد حرفه‌ای، مورد استقبال قرار می‌گرفت، یک عنصر، بیشتر داشت و آن هم سبک منحصربه‌فردی بود که او را ویژه‌تر می‌کرد. یگانه عنصری که در هیچ‌یک از خوانندگان نسل طلایی پاپ پس از انقلاب دیده نشد.
دومین کار رسمی عصار، قدسیان آسمان بود که او این کار را با محمد اصفهانی اجرا کرد. کاری که باز با ترانه‌ای از حضرت مولانا بود. استقبال فراوانی که از این کار به عمل آمد نشان داد که عصار چگونه توانسته با یک پرداخت درست، مخاطب خود را با اشعار مولانا آشنا کند. دیگر تفاوت عصار با خوانندگان آن زمان در این بود که مضامین ترانه‌هایی که آنها اجرا می‌کردند، بیشتر دایرمدار عشق زمینی و کلیشه‌های روز بودند اما عصار در نخستین گام موفق شده بود با بهره‌مندی از اشعار مولانا، مخاطبان گسترده‌ای را متوجه هنر خود کند.
تا انتشار آلبوم اول عصار، چند تک‌ترانه از این خواننده منتشر شد که از مهم‌ترین آنها می‌توان به باغ زندگی که به صورت دوصدایی با شادمهر عقیلی بود، اشاره کرد.
نکته قابل‌توجهی که در تمامی این کارها مشاهده می‌شد آن‌که عصار، از این تک‌ترانه‌ها در قامت امکانی برای آزمون و خطا بهره نبرد. او با دست پر، وارد دنیای موسیقی حرفه‌ای شد. هیچ‌گاه فرآیند اجرایی او در طول ۲۵ سال، مشمول تکامل به معنای پختگی تدریجی نشد. سبک اجرایی او از همان ابتدا، کامل بود و این‌طور نبود که به شکلی نسبی مطرح شده و در ادامه، تکامل یابد. این ویژگی، نشان از خاستگاه رفیعی داشت که عصار در آن رشد کرده و سبب شده تا وی قبل از ورود به مارکت حرفه‌ای موسیقی، یک خواننده و موزیسین تمام‌عیار باشد.
این ویژگی، دیگر تفاوت عصار با خوانندگان موج طلایی بود. عصار تنها خواننده آن فهرست بود که خاستگاهی موسیقایی داشت. تنها فردی بود که از کودکی با ساز آشنا شده و موسیقی را به شکلی حرفه‌ای فرا گرفته بود.
با چنین پشتوانه‌‎ای، عصار نخستین آلبوم رسمی خود را در آبان ۷۸ روانه بازار کرد. آلبومی که علاوه بر اشعار مولانا، تراک‌های عاشقانه‌ای را نیز به خود می‌دید. این آلبوم، آغاز همکاری مشترک عصار با فواد حجازی؛ آهنگساز نوظهور و توانمندی بود که تقریبا تمامی خوانندگان مطرح آن سال‌ها، تمایل داشتند با او همکاری کنند.
کوچ عاشقانه با استقبال خیره‌کننده مخاطبان مواجه شد و بیش از ۱ میلیون نسخه فروخت. آماری که عصار را به‌عنوان پرطرفدارترین خواننده نیمه دوم دهه ۷۰ مطرح کرد. جریانی که نه‌تنها خود را در فروش کوچ عاشقانه نشان داد بلکه در سالن‌های شلوغ کنسرت نیز به اثبات رسید.
یک سال بعد، حال من بی تو منتشر شد که تداوم رستاخیزی بود که عصار در حوزه موسیقی پاپ ایران به وجود آورده بود. آلبومی که به نسبت کوچ عاشقانه، از اشعار عاشقانه‌تری بهره‌مند بود و آنچه از عصار انتظار می‌رفت را برآورده کرد. این آلبوم اما سبب شد تا مخاطب، عصار را به عنوان خواننده‌ای مطمئن بشناسد. عمده خوانندگان برآمده از نیمه دوم دهه ۷۰، با تک‌تراک‌هایشان شناخته شدند و اقبال چندانی در فروش آلبوم نخست خود نیافتند. از این جمع محدود، خوانندگانی به اندازه انگشتان یک دست، اقبال باشکوهی را در فروش آلبوم داشتند و از این جمع، دو تا سه خواننده بودند که آلبوم دوم آنها نیز مورد توجه قرار گرفت.
عشق الهی، در سال ۸۰، جایگاه عصار را به عنوان یک کنش‌گر اجتماعی تغییر داد. عصار از سویی، دعوت به وحدانیت می‌کرد و از سوی دیگر، نسبت به آسیب‌های اجتماعی، حساسیت نشان می‌داد.
علیرضا عصار که در این فهرست، همواره در صدر قرار داشت، سونامی آلبوم سوم خود را نیز تجربه کرد. عشق الهی، در سال ۸۰، جایگاه عصار را به عنوان یک کنش‌گر اجتماعی تغییر داد. عصار از سویی، دعوت به وحدانیت می‌کرد و از سوی دیگر، نسبت به آسیب‌های اجتماعی، حساسیت نشان می‌داد. این هم دیگر ویژگی متمایز او بود. در سال‌هایی که چنین ژست‌هایی در میان هنرمندان و علی‌الخصوص خوانندگان، باب نبود، عصار، فراتر از بیانیه و شوآف‌های مرسوم، در آهنگ‌هایی چون خیابان خواب‌ها به آن اعتراض کرد و این جریان را در دیگر آلبوم‌های خود نیز منعکس نمود.
عصار که تا سال ۸۰، ۳ آلبوم رسمی منتشر کرده بود، به تنها خواننده موسیقی پاپ آن سال‌ها تبدیل شد که در هر آلبوم، چند تراک او، با اقبال حداکثری قرار گرفته که ردپای آنها را می‌شد در محافل مختلف و اتومبیل‌های سلیقه‌های مختلف جامعه به عینه مشاهده کرد. عصار، اشعار حماسی را با طراوات خاصی می‌خواند. هر چند که صدایش انعطاف خوبی در برابر اشعار عاشقانه داشت و این قابلیت، در کنار ظرفیت‌های بالای او در دکلمه، سبب شد تا وی در این زمینه، تنها خواننده برخواسته از آن نسل باشد.
آقای خاص موسیقی پاپ، در چهارمین آلبوم خود، به سراغ برآورده کردن آرزوی دیرینه‌اش رفت. مولای عشق به‌طور کامل در استودیوی ارمنستان ضبط شد و حاوی اشعاری مدون از حرکت کاروان به سوی کربلا تا شهادت امام حسین (ع) و یارانش بود. ریسک بزرگ عصار با آن پشتوانه مخاطب، که البته به خوبی شنیده شد و استقبالی فراتر از انتظار از آن به عمل آمد. این آلبوم عاشورایی، تا امروز، مهم‌ترین و ساختارمندترین اثری است که با محوریت عاشورا تولید شده است.
چند ماه پس از مولای عشق، ای عاشقان با ساختاری متفاوت به نسبت دیگر آلبوم‌های عصار منتشر شد. آلبومی که رد سازهای الکترونیک را می‌شد در آن دنبال کرد. آلبومی که با توجه به نیاز روز و تغییر بافت مخاطبان جوان آن طراحی شده و مورد استقبال قابل قبولی نیز قرار گرفت.
در سال ۸۲، علیرضا عصار، بزرگ‌ترین اتفاق در حوزه کنسرت موسیقی پاپ تاریخ کشور را رقم می‌زند. برگزاری ۲۴ سانس کنسرت طی ۱۲ شب متوالی در برج میلاد. طی این کنسرت، ۱۱۰ نفر در قالب ارکستراسیون به روی صحنه رفتند و توانستند جمعیت قابل‌توجهی از مخاطب را به برج میلاد بکشانند. رکورد خیره‌کننده‌ای که تا امروز، هیچ خواننده‌ای نتوانست به حوالی آن نزدیک شود.
در سال ۸۲، علیرضا عصار، بزرگ‌ترین اتفاق در حوزه کنسرت موسیقی پاپ تاریخ کشور را رقم می‌زند. برگزاری ۲۴ سانس کنسرت طی ۱۲ شب متوالی در برج میلاد
در سال ۸۳ و پس از ۷ سال فعالیت فشرده و مستمر، زوج هنری عصار و حجازی، تصمیم گرفتند کمی استراحت کنند. حجازی به فرانسه رفت و عصار هم بر روی ملودی‌هایی که طی سال‌های قبل نوشته بود، کار کرد. نتیجه این ممارست عصار، آلبوم نهان نکن بود که با همراهی ارکستر سمفونیک لندن، به رهبری شهرداد روحانی تولید شد. این آلبوم در استودیو Abbey Road لندن که یکی از معتبرترین استودیوهای ضبط موسیقی دنیاست، ضبط شد.
ششمین آلبوم عصار که در پائیز ۸۵ منتشر شد، در روزگار افول خوانندگان موج نو موسیقی پاپ، با استقبال خوبی مواجه شد. این استقبال نشان می‌داد که عصار در هجوم اینترنت و ماهواره و در روزگار فراموش شدن خوانندگان نسل طلایی، هم‌چنان طرفدار دارد و می‌تواند با سبک خاص خود، مخاطبانش را راضی نگهدارد.
عصار در این تجربه جدید، بیشتر بر روی مبانی کلاسیک موسیقی مانور داد و آلبومی را روانه بازار کرد که با همه آلبوم‌های قبلی‌اش، تفاوت‌های بسیاری داشت. او در این آلبوم، با شهرداد روحانی؛ از اساتید بزرگ موسیقی کشور به همکاری پرداخت. روحانی در جریان این همکاری، عصار را استعدادی نادر خواند که هر چند دهه یک بار، پا به عرصه هنر می‌گذارند.
با بازگشت فواد حجازی از فرانسه، همکاری این زوج هنری، از سر گرفته می‌شود. نتیجه این همکاری، انتشار دو آلبوم در سال ۹۰ بود. ابتدا آلبوم محتسب، ۵ آبان روانه بازار شد و سپس در ۲۸ آذر، بازی عوض شده به مارکت موسیقی عرضه شد.
آلبوم محتسب در ادامه آلبوم‌های قبلی عصار بود اما بازی عوض شده، به پاسداشت جنگ تحمیلی می‌پرداخت که در برخی تراک‌های آن، همان نگاه منتقدانه خواننده در پاسداشت ارزش‌ها محسوس بود. هر دو آلبوم با استقبال خوبی همراه بود و بلافاصله پس از آن، تور گسترده کنسرت عصار در بسیاری از استان‌های کشور به راه افتاد. تور کنسرتی که در آن سال‌ها، معنای مهمی داشت و عصار را تقریبا به عنوان تنها خواننده نسل طلایی پاپ معرفی می‌کرد که هم‌چنان فعالیت دارد؛ آلبوم منتشر می‌کند، کنسرت می‌دهد و هم‌چنان می‌تواند مخاطب را به سالن بکشاند.
البته که آلبوم محتسب، یک رکورد عجیب را برای عصار به همراه داشت و آن، طول کشیدن پروسه مجوز، پس از گذشت ۷ سال بود. در انتها هم آلبوم توسط حوزه هنری منتشر شد. آن هم طبق قانونی که به حوزه هنری اجازه می‌داد تا بدون دریافت مجوز از وزارت ارشاد، بتواند یک آلبوم موسیقی را منتشر کند.
پس از چند سال فعالیت فشرده، عصار به مدت ۶ سال، آلبومی منتشر نمی‌کند. برخی در آن سال‌ها گمان بردند که عصار نیز به مانند خوانندگان نسل طلایی پاپ، به دست فراموشی سپرده شده و به همین دلیل، به انزوا رفته است. جالب آن‌که در تمامی این ۶ سال، بسیاری از مردمی که طرفدار دوآتشه این خواننده محسوب نمی‌شدند، همواره در برنامه‌های مختلف رادیویی، تلویزیونی و رسانه‌ای، پیگیر فعالیت وی بودند و همواره این سوال را مطرح می‌کردند که چرا عصار دیگر نمی‌خواند؟
این طلسم، بالاخره در سال ۹۶ و با انتشار آلبوم جز عشق نمی‌خواهم، شکست. آلبومی که به لحاظ سبک، تلفیقی از آلبوم‌های پاپ عصار و آلبوم نهان مکن بود و توانست جایگاه رفیع این خواننده را پس بگیرد. این آلبوم تا اندازه‌ای با اقبال عموم مواجه گردید که در چند نظرسنجی اینترنتی، به عنوان بهترین آلبوم سال برگزیده شد.
از آن سال تا به امروز، عصار به عنوان تنها خواننده نیمه دوم دهه ۷۰ است که هم‌چنان کار می‌کند، کنسرت می‌دهد و با اقبال مخاطب مواجه است.
عصار در تمامی این ۵ سال پس از انتشار آلبوم جز عشق نمی‌خواهم، تک‌تراک‌هایی را تولید کرده که با استقبال مواجه شده است. برخی از این کارها ازجمله عاشق، در نظرسنجی‌های تلویزیونی به‌عنوان آثار برگزیده سال انتخاب شدند.
خیلی زود است که بخواهیم راجع به تمام شدن عصار صحبت کنیم. آن هم برای خواننده‌ای که تا همین جا، رکورد بیشترین تعداد مخاطب در کنسرت، بیشترین اجرای زنده متوالی، بیشترین تعداد ارکستر بر روی صحنه پاپ و بیشترین میزان فروش آلبوم پاپ به نام او ثبت شده است
و امروز، عصار تقریبا تنها بازمانده آن نسل طلایی است که هم‌چنان با جدیت، مشغول به فعالیت است. کار می‌سازد، می‌خواند، کنسرت برگزار می‌کند و حالا در تجربه‌ای جدید، به‌عنوان داور، در برنامه استعدادیابی بندبازی حضور می‌یابد. علیرضا عصاری که تا سال‌ها، مهمان ویژه تلویزیون در شب عید غدیر بود، شاید برخلاف آن مشی‌ای که از وی سراغ داشتیم، به این خاطر در برنامه استعدادیابی حضور یافته تا خود را به نسل جدید بشناساند. خواننده باهوشی که چه این غرض را داشته و چه نداشته، توانسته در این ماه‌ها، بر تعداد مخاطبانش بیفزاید.
هنرمندی که ثابت کرده در تمام این ۲۵ سال، قدرت ریسک بالایی دارد و از تجربیات جدید استقبال می‌کند. خیلی زود است که بخواهیم راجع به تمام شدن عصار صحبت کنیم. آن هم برای خواننده‌ای که تا همین جا، رکورد بیشترین تعداد مخاطب در کنسرت، بیشترین اجرای زنده متوالی، بیشترین تعداد ارکستر بر روی صحنه پاپ و بیشترین میزان فروش آلبوم پاپ به نام او ثبت شده و همواره در قله بوده است.
البته که عصار، کلکسیونی از نخستین‌ها است. او، نخستین خواننده پاپ داخل کشور است که در اجراهایش، میکروفن را به سمت مردم گرفت تا آنها، بخش‌هایی از کار را بخوانند. او نخستین خواننده پاپ داخل کشور بود که از همان ابتدا، راجع به مسائل روز کشور، با مردم صادقانه سخن گفت و هیچ‌گاه تحت‌تاثیر هیجان صحنه قرار نگرفت، او نخستین خواننده پاپ داخل کشور است که همواره مشکی‌‍‌پوش بود، او نخستین خواننده موسیقی پاپ داخل کشور است که در همان دهه ۷۰ برایش دعوتنامه آمد تا به آمریکا برود و فعالیت‌هایش را در آنجا دنبال کند و…
علیرضا عصار تا روزی که زنده است، کار می‌کند و این، خبر بسیار خوبی است برای طرفداران هنرمندی که هر چند دهه یک‌بار، پا به عرصه هنر می‌گذارد

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *