11:42

لئوناردو شاشا در رمان «طوفان در مرداب» در قالب یکی از شخصیت‌های انقلابی تلاش‌های خود برای ایجاد تغییر در نظم کهنه سیسیل را به تصویر می‌کشد.
به گزارش ایرنا، ماجرای طوفان در مرداب در سال ۱۷۸۲ میلادی اتفاق می‌افتد که کشتی سفیر مراکش در ناپل در مسیر برگشت به خانه در سیسیل غرق شده و شخصی به نام دن جوزپه ولا برای کمک به برقراری ارتباط با وی به دربار فراخوانده می‌شود. ولا به عنوان تنها کسی که کمی زبان عربی می‌داند، به عنوان مترجم و راهنمای این سفیر به کار گرفته می‌شود و از فرصت به دست آمده به نفع خود استفاده می‌کند. ماجرا از جایی شروع می‌شود که از سفیر مراکش درباره محتوای یک کتاب عربی که در صومعه محلی شهر است جویا می‌شوند و ولا تظاهر می‌کند این کتاب یک نسخه قدیمی ارزشمند درباره فتح سیسیل به دست اعراب است.
پس از راهی شدن سفیر مراکش، ولا برای خود یک پست جدید و خانه‌ای راحت دست و پا می‌کند تا این اثر ارزشمند(!) را ترجمه کند. همزمان شک و تردیدها درباره اعتبار آنچه ولا می‌نویسد به راحتی کنار زده می‌شوند.
با این که ولا باسواد نیست و شناخت چندانی از تاریخ ندارد، آنقدر حیله‌گر و زرنگ هست که ترجمه‌ای قانع کننده و یک کار کاملا جدید و ساختگی ارائه دهد. مخاطبان این اثر که اغلب خود به نوعی فاسد بودند نیز با کمال میل این تقلب را پذیرفتند.
ولا که از موفقیتی که به دست آورده بود لذت می‌برد، تصمیم گرفت پس از کتاب مجمع سیسیل، کتاب مجمع مصر را نیز از یک کتاب عربی دیگر سرهم بندی کند و با این کار اصل و نسبی جعلی برای بارون‌ها دست و پا کرده و سلطه ناپلی ها بر سیسیل را توجیه کند.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم: ترس از پایان گرفتن خوشی‌هایی که تازه توانسته بود مزه‌شان را بچشد، دلبستگی ذاتی به چیزهای دنیوی و نفرت نهانی از همگنان خودش، همه و همه جوزپه ولا را بر آن داشت که تصمیمی پرخطر اما برگشت ناپذیر بگیرد. و آن این که بی درنگ از بختی که به او رو کرده بود استفاده کند و دست به کار «جعل بزرگ» بزند. (ص. ۱۷)
مخالف اصلی ولا، فرانچسکو دی بلازی است، وکیلی انقلابی متاثر از اندیشه‌های ولتر، روسو، دیدرو و معتقد به اصولی چون آزادی، برادری، برابری. خوانندگانی که با رمان‌های لئوناردو شاشا آشنایی دارند از تصویر شفاف و دقیقی که وی در این کتاب از رویدادهای تاریخی ارائه می‌دهد غافلگیر نمی‌شوند.
در جایی از کتاب آمده است: مناسب‌ترین زمان برای سرنگون کردن نظم کهنه به شیوه قهرآمیز فرارسیده بود: نائب السلطنه‌ای بر سرکار بود که اشراف تحقیرش می‌کردند و توده‌های مردم از او نفرت داشتند، آدمی سخت ستمگر بود، اما به این دلیل که بویی از هوش و شهامت نبرده بود نمی‌توانست با اوضاع نابسامان مقابله کند. پیشه‌وران شهرها و دهقانان روستاها همه ناراضی بودند، نیروهای نظامی چه در پالرمو و چه در جاهای دیگر جزیره نابسنده بودند و از این گذشته نمی‌شد به آنها اعتماد کرد؛ مساله فرانسوی ها هم بود که هنوز روشن نبود چه خیالی در سر دارند، اما نقل و انتقال نیروها و جایه‌جایی ناوگانشان دولت ناپل را به شدت نگران می‌کرد. (ص. ۱۴۷)
همانطور که الکساندر استیل در نقدی در روزنامه لس آنجلس تایمز نوشت: قابلیت سیسیل در مقابله با تغییر آن چیزی است که توجه لئوناردو شاشا را به خود جلب می‌کند. انقلاب بی نتیجه دن کیشوتی دی بلاسی بازتابی از تلاش های خود شاشا برای ایجاد تغییر در سیسیل است. این نویسنده دوبار به عنوان عضو پارلمان وارد دنیای سیاست شد اما هربار با انزجار از این مقام کناره گیری کرد. شاشا همچون ترکیبی از ولا و دی بلاسی بین تلاش برای تغییر سیسیل و روایت تاریخ تراژیک این شهر گرفتار شده است.
نسخه سینمایی این کتاب نیز در دسترس است. در سال ۲۰۰۲ با اقتباس از این رمان یک فیلم درام با نام مجمع مصر به کارگردانی ایمیدیو گرکو ساخته شد. این فیلم برای اولین بار در بخش رقابتی جشنواره بین المللی فیلم مونترال به نمایش درآمد و جایزه بهترین صحنه پردازی را از آن خود کرد.
رمان طوفان در مرداب با ترجمه مهدی سحابی در شمارگان ۱۱۰۰ نسخه توسط نشر فرهنگ نو چاپ و روانه بازار شده است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *