جبار آذین
انسان گرچه اشرف مخلوقات، مسجود ملائک و جانشین خداوند بر زمین است و یزدان به او موهبتهایی ارزانی فرموده که به دیگر آفریدههای خود عطا نفرموده است، ولی با این همه او ممکنالخطاست و امکان ارتکاب خطا و گناه را دارد و ممکن است بر اثر پیروی از هوای نفس و وسوسه شیاطین از مسیر حق، فاصله گیرد و مستحق و نیازمند تنبیه و هدایت گردد.
خداوند برای چنین مواقع، یک راهکار هدایتبخش و الهی و تحول آفرین، امر فرموده که در ادیان الهی و دین مبین اسلام از آن با عنوان “توبه”یاد شده است و توبه به معنای بازگشت از گناه و انحراف و خطا، استغفار طلبیدن از خدا و پناه بردن به آغوش مهر و بخشش خداوند رحمان است.تاریخ زندگی بشر از توبه و بازگشت انسانهای ره گم کرده به سوی خداوند پر است. در واقع توبه یک نوع انقلاب درونی برای تواب است که اثرات بیرونی هم دارد.
مقوله دینی و الهی و انسانی توبه به معنای پشیمانی صرف از گناه نیست و باید با بازگشت کامل از سیاهیها و بخشش حضرت حق و جبران مافات و کسب رضایت و حلالیت از مورد گناه واقع شده همراه و همسو باشد، توبه با چنین مفاهیم و آموزههای دینی، ارزشی و اعتقادی و ایمانی، میتوانست مضمون محوری و اساسی داستان ملتهب فیلم «صبح اعدام» بهروز افخمی باشد، اما این گونه نیست و قهرمانهای فیلم او به جای عنایت به توبه دینی، بیشتر مقهور حوادث و رخدادهای بیرونی و مقداری کلنجار درونی، تصویر شدهاند.
به عبارتی طیب حاجرضایی و اسماعیل رضایی، با آنکه چهرهها و داستانهایی آشنا دارند، لیکن انقلاب و تحول آنها در این فیلم سطحی بوده و تابع و متاثر شرایط و ساعات قبل از شهادت خود هستند. از آن سو هم نقش و سهم و ارتباط آنها با واقعه و قیام پانزده خرداد هزار و سیصد و چهل و دو پر رنگ و غنی و قوی نیست و…
با این حال، صبح اعدام به عنوان یک اثر تاریخی و اجتماعی شخصیت محور که سازندگانش در حد توان خود کوشیدهاند با تورق تاریخ، برگی قابل توجه از تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی را در سینما به تصویر کشند، قابل تامل است.
بهروز افخمی با آن که در تلویزیون مجریگری را هم تجربه کرده و به جای اجرای خوب بیشتر حاشیه و جنجالسازی و دشمنتراشی نموده، با این حال به رغم اینکه، سالها بود از سینما فاصله داشت، لیکن نسبت به کار تخصصی اجرا، فیلمساز بهتری است.
او هر چند در مقام کارگردان سینما و تلویزیون، در کارنامه هنری خود آثار ناموفق هم دارد، ولی ساختههای او در کل، جزو تولیدات خوب سینما و سیما محسوب میشوند.
«صبح اعدام» او با کار بیشتر در زمینههای پژوهش، تصویرسازی مقبولتر از قهرمانان فیلم و اوضاع اجتماعی و سیاسی زمانه دستگیری و اعدام آنها و غلظت بخشیدن به مسئله توبه، طیب حاجرضایی و اسماعیل رضایی را که با عنایت الهی به بزرگراه نور و روشنایی پای گذاردند، میتوانست مطلوبتر به تصویر کشد و نمایشگر زندگی و تلاش و مجاهدات توابان خداجو و حقطلب و حُرابن ریاحیهای معاصر باشد.
«صبح اعدام» در مضمون و محتوا و ساختار هنری و سینمایی و فضاسازی و شخصیتپردازی و داستانسازی، هر چند خالی از نوآوری نیست، اما میشد، قویتر و جذابتر باشد و در کنار و ردیف آثار ماندگار سینمای تاریخی واجتماعی ایران قرار گیرد.
«صبح اعدام»، بهرغم خوبیهایش از ساختههای پیشین کارگردان آن برتر نیست و در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر فیلمهای بهتر و خوش ساختتری از فیلم افخمی وجود داشت.
صبح اعدام،یک فیلم درجه دو و متوسط است که در سینمای امروز ایران با توجه به گرایش و علاقه مخاطبان به فیلمهای کمدی، گیشه نخواهد داشت. شاید در نمایش از تلویزیون مخاطب بیشتری داشته باشد.
*کلام آخر:افخمی بیشتر و در سالهای دور در عرصه سینمای قصهگو موفق بوده است، ولی تولیدات جدید او مانند «رعد و برق» در تلویزیون و صبح اعدام در سینما، گرچه نشان از نوگویی و نوپردازی دارند، که خوشایند است، لیکن سبب دوری او و مخاطب سینما و سیما از آثار او میشوند.
شاید او هم مانند بعضی بگوید که، این روش و سلیقه من است و من برای آیندگان فیلم و سریال ساختهام و بعدها خواهند فهمید!شاید هم اینگونه باشد، اما او باید بداند که مخاطبان اصلی آثار هنری در سیما و سینما مردم هستند و آنها با این قبیل آثار ارتباط برقرار نمیکنند و این امر میتواند پیامد شکست را به همراه آورد.
بدون دیدگاه