چهلمین روز درگذشت پروانه معصومی در حالی از راه رسیده که در آستانه جشنواره چهل و دوم فیلم فجر از این بازیگر فقید به عنوان یکی از سیمرغ‌داران مهم‌ترین رویداد سینمایی کشور می‌توان یاد کرد.
به گزارش ایسنا، پروانه معصومی که ششم آذرماه امسال در سن ۷۹ سالگی از دنیا رفت از جمله بازیگرانی بود که در دوران کاری خود طعم گرفتن جایزه از جشنواره‌ فجر را چشید و حتی به عنوان یک بازیگر زن نام خود را به نوعی دیگر در تاریخچه این جشنواره ثبت کرده است.
سومین جشنواره فیلم فجر برای اولین بار با یک تصمیم تازه برگزار شد و آن هم اهدای جایزه بازیگری زن بود.
در آن دوره از جشنواره که به دبیری سیدمحمد بهشتی برگزار شد، فیلم‌هایی از کیومرث پوراحمد، سیروس الوند، امیر قویدل، مهدی صباغ‌زاده، زاون قوکاسیان، علی حاتمی، رسول صدرعاملی، یدالله صمدی، ابوالفضل جلیلی و همچنین ابراهیم حاتمی‌کیا، عباس کیارستمی و ایرج کریمی در بخش فیلم‌های کوتاه شرکت داشتند.
«گل‌های داودی» یکی از فیلم‌هایی بود که جوایز متعددی را کسب کرد از جمله لوح زرین بهترین بازیگر نقش اول زن که به نام پروانه معصومی خورد.
البته او در آن سال پرکارترین بازیگر زن هم بود و با وجود بازی در فیلم‌های «راه دوم»، «همه فرزندان من»، «تاتوره» و «گل‌های داودی» فقط برای «گل‌های داودی» رسول صدرعاملی جایزه گرفت.
زنده باید معصومی چند سال قبل در مصاحبه‌ای با بولتن جشنواره فجر درباره این جایزه گفته بود: «در آن دوره تبلیغاتی نشده بود. فرش قرمزی نبود و بازیگران چندان برای دیده شدن از این کارهایی که امروز مد شده است، انجام نمی‌دادند. من هیچ چیزی نمی‌دانستم و به دیده شدن در کار فکر نمی‌کردم. وقتی آقای صدرعاملی پیشنهاد همکاری به من دادند و فیلمنامه را خواندم، چند بخش بود که به نظرم رسید درست نیست و خوش‌بختانه آقای صدرعاملی با انعطافی که داشتند، آن موارد را درست کردند و نقش همان شد که می‌خواستم. هنگامی که ماجرای جایزه گرفتن من در فجر اتفاق افتاد، سر فیلمبرداری فیلم «چمدان» با مرحوم جلال مقدم در شمال بودیم. مُتل ما گل سرخ بود و فرم آن مانند قطار، دراز بود. تمام اتاق‌ها تا انتها کنار هم چیده شده بودند. فکر می‌کنم در اولین اتاق آقای مقدم و در اتاق آخر استاد انتظامی حضور داشتند. در اواسط من بودم و در اتاق‌های دیگر هم خواهر خانم آقای تارخ، خود ایشان و سایر عوامل. چندان بازیگری نداشتیم. یادم هست یک روز صبح زود، حدود ساعت هفت و ۱۰ دقیقه بود که دیدم در اتاقم را می‌زنند. در را باز کردم، دیدم استاد عزت‌الله انتظامی پشت در هستند و دستشان را بالای سرشان گرفته‌اند. بعد شروع به دست زدن کردند. گفتم چی شده؟ گفتند تبریک می‌گویم، جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره گرفتید. گفتم از کجا و چه کسی گرفتم؟ گفتند در جشنواره فیلم فجر، به عنوان بهترین بازیگر زن شناخته شدی. خوشحال شدم، چون این خبر را استاد به من داده بودند. گذشت و نمی‌دانم جایزه را به چه کسی داده بودند. در خانه برده بودند و به پسرم دادند، یادم نیست.»
این بازیگر سه سال بعد و در ششمین دوره جشنواره که باز هم به دبیری بهشتی بود، برای بازی در فیلم‌های «جهیزیه برای رباب» و «شکوه زندگی» لوح زرین گرفت.
او درباره جایزه دوم خود هم گفته بود: «دومین جایزه من از جشنواره فجر برای دو فیلم «جهیزیه‌ برای رباب» و «شکوه زندگی» بود. یادم است رفته بودیم فیلم «شاید وقتی دیگر» آقای بیضایی را ببینیم. جمعیتی حدود ۱۳، ۱۴ نفر بودیم. آن دوره به‌سختی بلیت پیدا می‌شد و من از سینمایی که در لاله‌زار بود، برای همه بلیت تهیه کردم، از جمله خانم رخشان بنی‌اعتماد و همسرشان، همسرم و… هم‌زمان با نمایش فیلم، اختتامیه جشنواره فیلم فجر هم بود. یک‌دفعه به همسرم گفتم دفعه پیش من در اختتامیه نبودم تا جایزه بگیرم، هزار حرف برایم درآوردند. مثلا یکی گفت چون باید چادر به سر می‌کرد، به اختتامیه نرفته بود و از این دست حرف‌ها که همیشه می‌گویند. گفتم من یک ماشین می‌گیرم و به تالار وحدت می‌روم. شوهرم به سر تا پای من نگاه کرد که چکمه شیکی به پا و پالتویی به تن داشتم و یک روسری سفیدی هم داشتم. آن دوره وزیر ارشاد آقای خاتمی بودند. من خودم را به تالار وحدت رساندم. آن سال فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» اثر خانم درخشنده هم در جشنواره حضور داشت. در مراسم اختتامیه خانم هما روستا هم در ردیف من نشسته بودند و کنار هم بودیم. ایشان از دیدن من بسیار ابراز خشنودی کردند، به واقع خانم بسیار محترمی بودند.
وقتی که نام من را به عنوان برنده اعلام کردند، واقعا شوکه شدم. رفتم جایزه را گرفتم و بازگشتم. یک نفر که نمی‌خواهم اسم او را بیاورم، اجازه نداد که خوشحالی من تمام شود و به خانم روستا گفت این جایزه حق تو بود که به این اهدا کردند. خانم روستا گفت مبارکش باشد. او از این رفتار بسیار ناراحت شد و اشک در چشمانش جمع شده بود.
من بلافاصله از سالن خارج شدم و هر چه خبرنگاران خواستند مصاحبه کنم، گفتم اجازه دهید من چیزی نگویم و بروم. به خانه که رسیدم، دیدم چه گل‌هایی دوستان برای من فرستاده بودند. ولی آن حرف بسیار برای من دردآور بود، چون اگر یک آدم بی‌اهمیت بود که این حرف را می‌زد، می‌گفتم ندانسته است، اما مثلا آدم فرهیخته‌ای بود که بعدها گفت اشتباه کردم، اما برای من مهم نبود که اشتباه کرده یا نکرده است. در هر صورت حرف خود را زد، چون آدم باید دقت کند چه حرفی از دهانش بیرون می‌آید، وقتی بیرون آمد، دیگر نمی‌تواند آن را درست کند.»
پروانه معصومی در فیلم «راه دوم» که در سومین جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد، با ناصر طهماسب همبازی بود که او نیز به تازگی از دنیا رفته است. معصومی سال‌ها قبل در گفت‌وگویی تفصیلی با ایسنا با اشاره به اینکه فیلم «راه دوم» با وجود قصه‌ای جذاب، خوب درنیامد، گفته بود: «در سال ۱۳۶۳ در فیلمی به نام «راه دوم» حضور پیدا کردم که فیلم فوق‌العاده بدی با قصه فوق‌العاده خوبی بود. وقتی سناریو را خواندم، به نظر قصه خیلی قشنگی آمد که به یکی از نویسنده‌های خیلی خوب کشورمان تعلق داشت ولی بخاطر اینکه تجربه اول کارگردانش بود در اجرا خوب درنیامد. در این فیلم آقای ناصر طهماسب نقش مقابل من را بازی می‌کردند. من فیلم «راه دوم» را شروع کار زن در سینمای بعد از انقلاب می‌دانم، تا قبل از آن زن‌ها به عنوان یک مشت سیاهی که می‌روند و می‌آیند در فیلم‌ها حضور داشتند اما در این فیلم زن به عنوان فردی بود که وجود داشت.»
گرفتن جایزه و بازی در فیلم‌هایی که نقشی متفاوت از زن را نشان می‌دادند سبب شد، با وجود اینکه خانواده پروانه معصومی ابتدا مخالف بازیگری او بودند و خودش هم با اما و اگرهایی ورود به این مسیر را پذیرفته بود، از او به عنوان بازیگری یاد شود که با نقش‌های خود در فیلم‌های پس از انقلاب، جایگاه ویژه‌ای را در مقاطعی در فیلم‌های روشنفکری ایجاد کرده است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *