11:05

از وقتی «کرونا» سبک زندگی، کار و حتی تفریح آدم‌ها را تغییر داد، یکی از پرتکرارترین بحث‌ها در عالم سینما «آداب سینما رفتن» بود؛ آدابی که به نظر می‌رسد در کشور ما بیشتر تحت‌تاثیر شرایط قرار گرفته و اگرچه این روزها یک فیلم کمدی با استقبال قابل توجه مردم روبرو شده اما معیار دقیقی برای سنجش تغییر نکردن آداب فیلم دیدن در سینما نیست. این مسئله نگرانی‌هایی را برای عده‌ای از صاحبنظران ایجاد کرده اما در عین حال امیدواری‌هایی نیز نسبت به ادامه «سینما» مطرح می‌شود.

به گزارش ایسنا، سال گذشته در چنین روزهایی سایه شوم کرونا دور نشده بود و سینما در جایگاه یکی از نخستین حرفه‌هایی که بخاطر شیوع ویروس تعطیل شده، هنوز نتوانسته بود قد راست کند. وقتی هم بارقه‌های امید از تابستان بر سر سینما تابیدن گرفت بروز اتفاق‌هایی تلخ در جامعه همه معادلات را بر هم زد و یک باره همه چیز به سر خط سکوت و سکون رسید.

اما از نوروز امسال که اوضاع کمی تغییر کرده و گیشه سینما جانی تازه گرفته، امیدها برای بهبود اوضاع هم بیشتر شده است چون جدا از شرایط روحی جامعه، بعد از رونق پلتفرم‌های اینترنتی و کوچ سینماگران به این پلتفرم‌ها و اوج گرفتن سریال‌سازی، نگرانی‌هایی دیگری برای سرنوشت سینما، سالن‌های سینما و تغییر ذائقه مخاطب به وجود آمد. این نگرانی همچنان میان بسیاری از اهل فن در سینما بیان می‌شود ولی یکی از منتقدان سینما نگاهی امیدوارانه نسبت به این ماجرا دارد.

خسرو دهقان اخیرا یادداشتی را در مجله دنیای تصویر به نگارش درآورده که با توجه به طرح بسیاری از این دغدغه‌ها در گزارش‌های پیشین ایسنا، این یادداشت در اینجا بازنشر می‌شود.

دهقان در این متن با عنوان «شاید فیلم‌ها تمام شوند اما سینما ادامه دارد…» نوشته است:

« ۱) وقتی درباره گیر و گورهای سینما در سال‌های اخیر صحبت می‌کنیم، باید این واقعیت را در نظر بگیریم که ریشه خیلی از مشکلات به مسائل فراتر از سینما برمی‌گردد و بعد اینکه قدمتش بیش از یک سال، دو سال و ۱۰ سال است. نباید فراموش کنیم که سینمای ایران در تاریخ ۱۲۰ ساله‌اش با عیب و ایرادهای زیادی همراه بوده. خوشبختانه یا بدبختانه بخشی از مشکلات مختص به ما نیست و کلاً پدیده سینما در سطح جهان با دردسر مواجه شده. قطعاً تعریفی که امروز از سینما وجود دارد و استقبال مردم از فیلم ها در سالن های سینما را نمی‌توانیم با ده، بیست و سی سال قبل مقایسه کنیم. البته مشکلات در کشور ما رنگ و بوی دیگری هم به خودش می‌گیرد و پیچیدگی‌های بیشتری پیدا می‌کند ولی در واقعیت نه! به بن‌بست رسیدن سینما را نمی‌شود به جغرافیا محدود کرد.

۲) از کلیات بگذریم و کمی جزئی‌تر نگاه کنیم و عواملی که سینما را به این روز انداخته است. در دو، سه سال اخیر بحران زیاد داشتیم از جمله کرونا که همچنان هست و ظاهراً به این سادگی‌ها دست بردار نیست. کرونا عامل مهمی بود. تجمع را به هم زد و ساختارها را تحت‌تاثیر قرار داد. معاشرت‌ها را کمرنگ کرد و میل و رغبت‌ها را کاهش داد. روی تمام شئون زندگی اجتماعی تاثیر گذاشت، در نتیجه ترکش‌هایش به سینما هم رسید چون سینما با حضور جمعیت در سالن معنا پیدا می‌کرد. پس بدون تعارف باید کرونا و پیامدهای بعدی‌اش را جدی بگیریم. مسئله پیچیده است چون کرونا از بین هم که برود عادت‌هایی که طی این مدت از بین برده دیگر برنمی‌گردد.

۳) توجه داشته باشیم که عادت سینما رفتن بعد از کرونا کم رنگ شده، دیگر سینما رفتن آن آیین و تشریفات سابق را ندارد؛ لباس پوشیدن، قرار گذاشتن، صف کشیدن برای خرید بلیت، خوردن ساندویچ و نوشابه و این حرف‌ها که قبلاً یک شب ویژه را برای تماشاگر سینما می‌ساخت به مرور بی‌رنگ شد و از بین رفت.

۴) مورد بعدی که نمی شود نادیده‌اش گرفت بحث اقتصاد است. اوضاع در هیچ جای دنیا جالب نیست ولی طبق معمول برای ما بدتر است. از قدیم سینما ارزان‌ترین سرگرمی ممکن برای مردم بود اما همین سرگرمی ارزان و فراگیر هم الان تبدیل شده به تفریح گران و فاخر. جیب خالی جواب نمی‌دهد. ساده‌تر اگر صحبت کنیم باید در نظر داشت که حال و حوصله چندانی هم برای مردم باقی نمانده که برای تفریح به سینما بروند چون یاد گرفته‌ایم همه چیز را در همان خانه حل و فصل کنیم.

۵) مورد بعدی که نباید از قلم انداخت تکنولوژی است. تکنولوژی تمام مظاهر زندگی را عوض کرده. در دورانی که یک جوان هر جای دنیا هر شب روی موبایل می‌تواند سه تا فیلم تماشا کند معنای سینما عوض می‌شود. ماهواره، اینترنت، تلویزیون و گوشی‌های هوشمند وارد زندگی ما شده و جا را برای سینما تنگ کرده‌اند. به جای تحمل شلوغی و هزینه کردن برای تاکسی یا جای پارک، روی مبل یا تخت لم می‌دهید و هر فیلمی را که بخواهید با زیرنویس یا دوبله، با سانسور یا بی‌سانسور تماشا می‌کنید.

۶) در خانه، تلویزیون بیشتر از یک یا دو متر با شما فاصله ندارد. انواع و اقسام شبکه‌های ماهواره‌ای و سرویس‌های استریم هم در دسترس دارید و صبح تا شب چیزهای مختلفی را می‌بینید که الزاماً دیگر فیلم نیستند. برای همین سریال و سریال‌بینی این روزها جای سینما و تماشای فیلم در قالب نود یا صد دقیقه را برای مردم پر کرده و در نتیجه مشتری‌های سریال‌سازی زیاد شدند.

۷) پس همه چیز دست به دست هم داده تا تعریف سینما و فیلم دیدن برای ما عوض شود، مخصوصا تکنولوژی که ساعت به ساعت و دقیقه به دقیقه در حال پیشرفت است و احتمالاً از زمانی که من این یادداشت را شروع کرده‌ام تا وقتی که شما آن را می‌خوانید باز هم چند قدم جلوتر می‌رود.

۸) در مجموع بیشتر از آنکه تغییرات مربوط به این سوی پرده باشد، یعنی در تماشاگر و عوامل بیرونی، خود سینما است که تغییر کرده و همین تغییرات است که اهمیت دارد. ماهیت سینما عوض شده. ابعاد و اندازه‌اش تغییر کرده. قواعد و قراردادهایش به روز شده و دیگر با تصورات قبلی ما سازگار نیست. در حال گذار از آن دورانی هستیم که سینما و فیلم دیدن برای ما مثل آیین بود. آن روزگار سپری شده و دیر یا زود این دوران جدید هم تثبیت می‌شود و معنای خودش را می‌سازد.

۹) با این تفاسیر شاید به نظر می‌آید که تلخ فکر می‌کنم و می‌نویسم ولی در واقعیت، من به امید و آینده اعتقاد دارم. احتمالاً و حتماً راه‌هایی برای گشایش پیدا می‌شود. نمی‌دانم چطور و چگونه ولی آینده هیچ وقت تاریک و سیاه نیست چون فردا برآید بلند آفتاب… .»

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *