مسعود دهنمکی کارگردان سریال «دادستان» ضمن تشریح موضع خود درباره مطالبهگری در جنبشهای دانشجویی، تأکید کرد در این سریال بهدنبال اپوزیسیوننمایی نبوده است.
به گزارش مهر، قسمت ابتدایی «دادستان» با صحنه سقوط دانشجویی به نام عماد آغاز شد؛ تاکنون سه قسمت از این سریال به کارگردانی مسعود دهنمکی روی آنتن رفته است. با سقوط عماد، استاد دانشگاه و دوستانش در پی دلیل این ماجرا هستند و در ادامه قصه، پای مأموران امنیتی برای پیگیری موضوع به دانشگاه باز میشود. سخنانی از دوستانش میشنویم که او اهل خودکشی نبوده بلکه کشته شده است.
ادامه سریال در همین یکی دو قسمتی که روی آنتن رفته است فلاش بک به فعالیتهای عماد به عنوان یک دانشجوی مطالبه گر دارد و فعالیتهای خبری او و دیگر دوستانش در یک کانال تلگرامی با عنوان «دادستان» که زیر ذره بین مأموران امنیتی است محور اصلی قصه قرار میگیرد.
سریال جدید ده نمکی تمایزهایی با آثار پیشین این کارگردان سینما و تلویزیون دارد از جمله اینکه از لحن طنز خود فاصله گرفته و سراغ فضایی امنیتی و پلیسی برای طرح مطالبات عدالتطلبانه رفته است.
آنچه در ادامه میخوانید گفتوگو با مسعود دهنمکی کارگردان سریال «دادستان» است؛
* چند سریال طی یک سال اخیر در مراحل ساخت و پخش قرار گرفته که مضمون آنها مبارزه با فساد اقتصادی و سیاسی بود دغدغه اصلی «دادستان» چیست و چقدر قرار است سراغ پروندههای روز برود؟
ما سعی کردیم در «دادستان» به مقوله مطالبهگری و عدالتخواهی توسط دانشجویان و در قالب یک تشکل دانشجویی بپردازیم و از چنین زاویهای به قصه نگاه کنیم. از این حیث حتی به آسیبها و مخاطراتی هم که عدالت طلبی میتواند در پی داشته باشد میپردازیم؛ نوعی آرمانگرایی که نباید قربانی نتیجه محوری شود. در فرم و ساختار هم سعی کردیم بیشتر در ژانر پلیسی و امنیتی حرکت کنیم و ساختار سریال متفاوت باشد تا پیام هم به شکل غیرکلیشهای ارائه شود.
ما سعی کردیم در «دادستان» به مقوله مطالبهگری و عدالتخواهی توسط دانشجویان و در قالب یک تشکل دانشجویی بپردازیم و از چنین زاویهای به قصه نگاه کنیم. از این حیث حتی به آسیبها و مخاطراتی هم که عدالت طلبی میتواند در پی داشته باشد میپردازیم؛ نوعی آرمانگرایی که نباید قربانی نتیجه محوری شوداین سریال فضای پرپلانی دارد و سعی کردیم از ریتم تندی برای آن بهره بگیریم. تلاشمان این بود که سریال هم پیام داشته باشد و هم در اجرا بتواند ذائقه مخاطب را با خود همراه کند.
* در این سریال بازیگرانی حضور دارند که پیش از این در برخی از آثار دیگر کمدی شما هم بودهاند اما حالا نقشهایی جدی ایفا کردهاند. چرا این فضای جدی و این ترکیب را انتخاب کردید؟
در این سریال بازیگران جدید و قدیمی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. سریال زبان طنز ندارد، البته شاید مثلاً یکی از کاراکترها لحن شیرینی داشته باشد ولی مخاطب نباید با توقع فضای طنز سریال را ببیند. سعی شد بازیگرانی در این کار حضور داشته باشند که برای مخاطب نام آشنا باشند. با این حال این بازیگران در جایگاههای متفاوتی قرار گرفتهاند. مثلاً هومن برقنورد در همین سریال نقشی به شدت جدی ایفا کرده است. برخلاف شخصیتهای طنزی که در آثار قبلیاش و حتی در سینماییهای من بازی کرده است.
اشخاص متفاوت در این سریال در نقشهای جدی قرار گرفتهاند و امثال سحر قریشی، نگار فروزنده و بهنوش بختیاری همه جدی هستند و البته پایان سریال برای برخی غافلگیریهایی هم خواهد داشت که قابل پیش بینی نیست.
* به دلیل جدیت موضوع خواستید سراغ طنز نروید؟
البته از زاویه طنز هم میشد به این موضوع نگاه کرد اما من خواستم تجربه جدیدی در کار جدی باشد. در کارهای دیگر هم زمانی که صحنه یا سکانسی جدی بوده است با لحن جدی به آن فضای جنگ یا فضای عرفانی پرداختهام و حتی میتوانم بگویم نوعی کمدی – تراژدی بوده است. یعنی مردم، هم با آن خندیدهاند و هم غمگین شدهاند اما اینجا بعد جدی بودن کار برایم مهمتر بوده است.
* معمولاً کارهای سیاسی به گونهای قضاوت میشود که جانب یک جناح سیاسی را گرفتهاند یا حتی به طور صریح به دوقطبیها و دسته بندیهای سیاسی میرسد. شما در این سریال از چه زاویهای ورود کردید؟
«دادستان» جناحی نیست. برخلاف برخی آثاری که تولید میشود و جناح خاصی را سیبل قرار میدهد در این سریال جناحی کار نکردیم و مطالبات به صورت فراجناحی طرح میشود. از نسل امروز نسبت به نسل دیروز مطالباتی مطرح میشود که مطالبات عامه مردم و مطالبات انقلاب است. این سریال بنا ندارد ادای اپوزیسیون را در بیاورد. عدهای در عدالت خواهی دنبال اپوزیسیون نمایی هستند در حالی که اینجا مطالبه عدالت، نگاه انقلابی و حاکمیت را دارد و درواقع مطالبه انقلاب از نخبگان و سیاسیون است.
تلویزیون همین قدر که از ما دعوت میکند که کار بسازیم خودش جسارت است. از سریالهای «دارا و ندار» تا «معراجیها» و حتی همین «دادستان» مضامین متفاوتی داشتند. به هر حال تلویزیون پیه اینکه بخواهیم حرف متفاوت در این رسانه بزنیم را به تنش مالیده است* بسیاری شما را به واسطه فعالیتهای مطبوعاتی و حتی هنری با نوعی پیشینه فکری و کاری میشناسند ممکن است این گرایشها در پخش یا قضاوتهای بعدی تأثیرگذار باشد؟
کارهای من به گونهای بوده است که هر دو جناح، متحد آنها را زدهاند. نشریات مرا یکی اصلاحات بست یکی را قوه قضائیه تعطیل کرد. مستند «فقر و فحشاء» را دولت اصلاحات توقیف کرد و برخی از آثارم هم در جشنوارههای دورههای دیگر مورد بی مهری قرار گرفت. هر کس به نوعی احساس میکند مخاطب این آثار است. مثلاً «حاجی گرینوف» در فیلم «اخراجیها» مابه ازا دارد. پس وقتی خود را مخاطب این کاراکترها میبینند نسبت به آن گارد میگیرند. با این حال من امیدوارم جسارت پخش همه دیالوگها و همه بخشهای سریال وجود داشته باشد تا به خوبی دیده شود.
* فکر میکنید پخش این سریال در تلویزیون میتواند به عنوان اثری جسورانه مطرح شود؟
تلویزیون همین قدر که از ما دعوت میکند که کار بسازیم خودش جسارت است. از سریالهای «دارا و ندار» تا «معراجیها» و حتی همین «دادستان» مضامین متفاوتی داشتند. به هر حال تلویزیون پیه اینکه بخواهیم حرف متفاوت در این رسانه بزنیم را به تنش مالیده است. الان هم دوره و زمانه دیگر عوض شده است. آنقدر حرفهای تند و عدالتطلبانه در رسانههای مجازی گفته میشود که رسانههای رسمی به نوعی باید خود را با شرایط روز تطبیق دهند.
* فضای غیررسمی خیلی جدیتر مطالباتش را نسبت به پروندههای روز کشور مثل آقازادهها یا مفاسد اقتصادی پیگیری میکند اما همین مسائل را کمتر در تلویزیون میبینیم.
این مباحث در تلویزیون هم بوده است. شاید چندین سال پیش سریالی مثل «چک برگشتی» یا حتی آثار دیگری به این مسائل پرداخته است. فکر میکنم الان حرف جدیدی مطرح نباشد. بسیاری از رسانهها و یا آثار نمایشی همین حرفهایی که ما ۲۰ سال پیش در نشریاتی مثل شلمچه از آقازادهها و تندروی بیان میکردیم عنوان میکنند. حتی گاهی اوقات حرف زدن زیاد درباره فساد میتواند به ضد خود تبدیل شود. اتفاقاً سریال، نکتهای هم دارد که به این موضوع میپردازد. در واقع هر حرفی زمانی دارد که وقتی از زمان آن بگذرد به ضد خود تبدیل میشود. مثلاً مطالبه عدالت با ندیدن نیمه پر لیوان به ضد خود تبدیل میشود و یا مطالبه عدالت بدون اینکه راهکاری ارائه شود به ضد خود تبدیل میشود.
* در حال حاضر این سریال به فسادهای اقتصادی و سیاسی هم میپردازد یا خیر؟
این سریال بیشتر از اینکه ضد فساد باشد درباره «ریشهها» حرف میزند. درباره اینکه «چه باید کرد» حرف میزند. اتفاقاً الان همه دارند با فساد مبارزه میکنند.
* در کشور یا در سریالها؟
در کشور و حتی در سریالها. زمانی ما در نشریه کاریکاتوری کشیده بودیم که به طور مثال در نمازجمعه شنوندهها دو دسته شده بودند. یک دسته شنوندههایی بودند که جایگاه جداگانهای داشتند و با نرده و دری جداگانه از سایرین تفکیک میشدند و دسته دیگر مردم عادی. ما به خاطر همین کاریکاتورها به دادگاه میرفتیم اما الان در تریبون رسمی نمازجمعه خود ائمه جمعه این حرفها را بیان میکنند. این یعنی در آن زمان تندروی نبوده و خیلیها در برابر چنین مسائلی کندروی میکردهاند. الان هم فکر میکنم درباره عدالت باید حرف جدیدی بیان کرد.
* فکر میکنید «دادستان» در این زمینه سریال پیشرویی خواهد بود؟
این را باید بینندگان قضاوت کنند. با این حال من در زمان ساخت به همین موضوعات فکر کردهام. یعنی جسارت در طرح مطالباتی که باید به صورت یک قانون تدوین شود. اتفاقاتی که با تظاهرات امکانپذیر نخواهد بود، «دادستان» یا داد ستاندن چنین نگاهی دارد. به طور مثال جنبش دانشجویی فقط این نیست که در خیابان علیه فساد تظاهرات کنند و من در این سریال به وجوه دیگری از جنبشها پرداختم.
* اینکه طرح مطالبات باید به صورت یک قانون مدون شود، چالشی را هم با قوه قضائیه یا دیگر نهادها مثل مجلس و دولت به وجود میآورد؟
دوستانی که در قوههای مختلف هستند و کارهای من را هم از قدیم دیدهاند باید با نگاهی خوشبینانه به اثر نگاه کنند و بدانند که قطعاً این سریال به دنبال کمک به آنها است.
بدون دیدگاه