15:18

یادداشت / شاهپور محمدی
در خبرها آمده بود که بودجه قابل توجهی‌، در حدود هزار میلیارد تومان، برای ساخت یک سریال تاریخی اختصاص پیدا کرده است.
از صحت و سقم این خبر اطلاع دقیقی نداریم. اما اگر چنین خبری صحت داشته باشد طرح چندین نکته و پرسش اهمیت بیشتری ایجاد ‌می‌کند.
آیا در شرایط قهقرای پولی و اقتصادی جامعه، اختصاص چنین بودجه هنگفتی برای ساخت یک سریال تلویزیونی چقدر ضرورت داشته است؟
مدیران رسانه ملی هر از گاهی در صحبت‌های خود هنرمندان سینمای این کشور را جزو خانواده تلویزیون هم قلمداد می‌کنند.
اما از همین مدیران عزیز باید پرسید آیا از وضعیت زندگی و شرایط اقتصادی خانواده سینما و فعالان تلویزیون که به صورت آزاد امرار معاش می‌کنند و هیچگونه درآمد ثابتی نیز ندارند‌، چه قدر اطلاع دارید؟
اگر از نگاه این مدیران گرامی، هنرمندان سینما‌، هنرمندان سریال‌های آن ها هم محسوب می‌شوند‌، پس اصولا این رسانه نیز باید در قبال اهالی هنر کشور تعهد و مسولیت داشته باشند.
اما ایا در عمل هم چنین است‌؟
چند درصد از این هنرمندان مورد حمایت رسانه ملی هستند‌؟
رسانه ملی تاکنون چه نوع حمایتی از هنرمندان ازاد این کشور داشته اند‌، اعلام کنند تا ما هم بدانیم‌؟!
قطعا پاسخ این است که مسولیتی ندارند‌!!
اما ایا در شرایط بیمارگونه اقتصادی که هنرمندان این کشور‌، چه فعالان حوزه سینما و چه همکاران فعال در سریال‌سازی تلویزیون ، حتی در تامین معیشت اولیه زندگی خود درمانده‌اند، اختصاص چنین مبلغ کلانی برای ساخت یک سریال تاریخی غیر‌منطقی به نظر نمی‌رسد؟
از کسانی که داوطلب ساخت چنین سریالی شده‌اند می‌پرسیم، بر چه مبنا و اساسی در شرایط التهاب و فقر همکاران خود و جامعه هنری می‌توانید برای تولید چنین آثاری اعلام آمادگی کنید؟
هیچ اهل فرهنگ و اهل هنری مخالف سرمایه‌گذاری و ساخت فیلم و سریال فاخر و بزرگ تاریخی در این کشور نیست و همگان به خوبی می‌دانند که تولید چنین اثاری جزو نیازمندی‌های حوزه فرهنگ و رسانه در این کشور است‌.
اما چه زمانی؟
و در چه شرایطی؟
سرمایه‌های کلان فرهنگی در این کشور ابتدا باید برای زندگی و زیرساخت و رفاه اقتصادی هنرمندان صرف شوند ، بعد از این مرحله می‌توان تصمیم گرفت که چه فیلم و چه سریالی را چگونه و با چه هدف و انگیزه ای و با میزان بودجه‌ای ساخت.
در شرایطی که هنرمندان کشور لنگ نان شب و کرایه خانه‌های سرسام آور خود هستند صحبت از ساخت و تولید پروژه‌هایی با ارقام نجومی بیت‌المال به شوخی بیشتر شبیه است.
چرا سرمایه‌گذاری‌های فرهنگی در این کشور بر اساس اولویت‌ها صورت نمی‌گیرند‌؟
توجه به ارتقای سطح زندگی هنرمندان باید در ردیف اول سیاستگذاری فرهنگی کشور قرار گیرد‌، بعد از گذر از این مرحله مهم ، میتوان در مورد ضرورت دیگر فعالیت‌های بزرگ فرهنگی و رسانه‌ای بحث و تصمیم‌گیری نمود.
نماینده محترم مجلسی که چنین خبری را در شرایط سردرگم و عصبی جامعه رسانه‌ای میکند، از نظر خود چنین می‌اندیشد که به جامعه فرهنگی کشور خدمت می‌کند، اما غافل از این است که سوءتفاهم بزرگی را بین اصحاب فرهنگ و هنر ایجاد می‌کند‌!!
احتمالا این عزیزان خبر ندارند که هم اکنون صندوق اعتباری هنر در این کشور بدلیل نبود بودجه کافی صرفا مبلغ ۸ میلیون تومان وام به هنرمندان پرداخت می‌کند؟
آیا تا به حال از خود پرسیده اید که پرداخت وامی با این مبلغ ناچیز ، چه بی‌احترامی بزرگی به شخصیت هنرمندان این کشور محسوب می‌شود‌؟
اگر در این کشور بودجه مناسبی برای تقویت اعتبار چنین صندوقی وجود ندارد، پس چنین رقم‌های نجومی در حد هزار میلیارد تومان برای ساخت یک سریال، که معلوم نیست ضرورت تولید آن را چه کسی تشخیص داده است‌، از کجا پیدا می‌شوند؟
چه کسانی با کدامین تجربه و تخصص و با کدامین ارزیابی دقیق فرهنگی، اولویت ساخت و تولید چنین اثاری را در سطح ملی تشخیص می‌دهند؟
تصمیم گیرندگان امر تا چه میزان برای تولید چنین کارهای بزرگ تاریخی از مشاورت هنرمندان حاذق و صاحب‌نظر حوزه سینما بهره گرفته اند؟
این افراد در کجای این کشور زندگی می‌کنند؟
آیا اطلاع دارند که هنرمندان جامعه درچه شرایطی قرار دارند؟
حتی اگر چنین تصور کنیم که اینگونه تصمیم‌گیری‌ها با هدف ارتقای سطح فرهنگ و هنر در این کشور صورت می‌گیرند‌، باز در زمان رسانه‌ای کردن آن می‌بایست به التهاب موجود در جامعه هنری اندک دقت و توجهی می‌کردید.
انتشار این گونه خبرها در حال حاضر به لحاظ فشار روانی و اقتصادی موجود در جامعه به صلاح و صرفه افکار عمومی نیست.
چنین خبرها و رفتارهایی موید این نکته است که وضعیت اسفناک موجود در حوزه فرهنگ و هنر اهمیتی برای متولیان امر ایجاد نمی‌کند‌.
سوال اساسی تر این است که چرا هماهنگی لازم بین مجلس ، مدیریت بخش فرهنگ و هنر و رسانه در این کشور وجود ندارد ؟
مگر همه ما جزیی از یک ملت نیستیم‌؟
اقای وزیری که در مقابل گرفتاریهای هنرمندان سکوت اختیار کرده اند، چرا در زمان تخصیص چنین بودجه‌های فرهنگی در جلسات مجلس حضور پیدا نمی‌کنند تا اولویت‌های فرهنگی جامعه را تشریح کنند‌؟
چرا جای پای متصدیان فرهنگ کشور در چنین تصمیم‌گیری‌های مهمی دیده نمی‌شود‌؟
چرا حداقل مسولان سینمای کشور وزیر ارشاد را برای حضور در چنین جلسات تصمیم گیری مهم در مجلس مجاب نمی‌کنند تا برنامه‌ریزی‌های فرهنگی در این کشور از یک مسیر منطقی پیش بروند‌.
…و سوالات بسیاری که متاسفانه هیچ زمانی پاسخی برای آنها دریافت نمی‌شود‌.
نهایتا اینکه به این نکته مهم باید توجه داشته باشیم که در شرایط فعلی جامعه همه نگاه‌ها می‌بایست به سمت دارایی‌ها و سرمایه‌های انسانی این کشور که هنرمندان آن باشند، معطوف شود و هرگونه برنامه‌ریزی‌های فرهنگی در کشور به اولویت‌های بعدی موکول گردند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *