حسن انوری غلطهای مصطلح را یکی از دورههای تغییر زبان میخواند و با اشاره به کتابهای درسی زبان و ادبیات فارسی، آنها را مبتذل توصیف میکند.
این استاد زبان و ادبیات فارسی، فرهنگنویس و پژوهشگر در گفتوگو با ایسنا درباره غلطهای مصطلح اظهار کرد: هر زبانی نه تنها زبان فارسی، در معرض تغییر و تحول است و روز به روز تغییر میکند. این تغییر ابتدا به صورت غلط مصطلح ظاهر میشود مثلا از نظر تاریخی میگویند در زبان عربی باب «مُفاعَله» داریم، مانند مُصاحَبة، مُجالَسة ولی قرنها پیش برای اولین بار یک ایرانی به جای «مُفاعَله» گفته «مُفاعِله» یعنی به جای مُجالَسة از مُجالِسة استفاده کرده و به جای «مُذاکَره» گفته «مُذاکِره». این تغییر که در وهله اول غلط بوده به غلط مصطلح تبدیل شده، مدتی غلط مصطلح بوده تا اینکه جای کلمه صحیح را گرفته و آن را از میدان بهدر کرده است. امروز هیچ فارسیزبانی نمیگوید مُذاکَره بلکه میگوید مُذاکِره.
او با بیان اینکه غلط مصطلح یک دوره از تاریخ تحول زبان است، توضیح داد: تغییر اول به صورت غلط مصطلح ظاهر میشود، اگر رواج پیدا کرد جای کلمه صحیح را میگیرد و اگر رواج پیدا نکرد یا از میدان بهدر میرود و یا به عنوان یک نمونه غیرمعیار در زبان باقی میماند، مثلا کلمه «یک» تحت تأثیر زبان انگلیسی، به نوعی به کاربرد نیمهمعیار در زبان فارسی تبدیل شده است؛ «یک دانشمند بزرگ چنین میگوید»، «یک» در واقع نمونه غیرمعیار است و باید بگوییم «دانشمند بزرگ چنین میگوید» یا «ابوعلی سینا یک دانشمند بزرگ بود.» این غیرمعیار است و درست این است که بگوییم «ابوعلی سینا دانشمند بزرگ بود.»
انوری در ادامه گفت: البته گاه غلط نمیتواند به نمونه معیار تبدیل شود و همین طور در زبان باقی میماند چناچه از مشروطه به این طرف به تأثیر از زبان انگلیسی «یک» در زبان فارسی، به کاربرد تبدیل شده ولی همگانی نشده است و کسانی که درست مینویسند، ایراد میگیرند.
این استاد زبان و ادبیات فارسی درباره مواجهه با غلطهای مصطلح و اینکه آیا آنها را بپذیریم و یا طردشان کنیم و به کار نبریم، گفت: ما باید این غلطها را تذکر بدهیم. اینها کاربرد غیرمعیار است یا اشتباهی است که مردم مرتکب شدهاند و یا تحت تأثیر زبانهای دیگر به ویژه زبان انگلیسی رایج شدهاند. ما تذکر میدهیم و خودمان هم به کار نمیبریم.
او سپس بیان کرد: من قبل از انقلاب کتابهای ادبیات را از کتاب دوم دبستان تا سوم راهنمایی تدوین کردهام. امروز که آنها را میخوانم، میبینم همه موارد را رعایت کرده و غلط مصطلح به کار نبردهام. فارسیای که در کتابهای درسی گذشته هست، فارسی صحیح است و متأسفانه امروز معیارهای وارداتی را به کار میبرند و ما هم هرچه میگوییم بعضیها گوش میکنند و بعضیها هم گوش نمیکنند.
حسن انوری درباره کتابهای درسی زبان و ادبیات فارسی گفت: متأسفانه کتابهای درسی فعلی بسیار بسیار قابل انتقاد هستند و حتی میشود گفت مبتذل هستند، مثلا در کتاب هفتم که برای دانشآموزان نوشتهاند، داستانی با زبان و خط شکسته گذاشتهاند؛ مثلا به جای «میگویند» نوشتهاند «میگن» یا به جای «بنشین» نوشتهاند «بشین». این زبان را در کتاب درسی دانشآموزان به کار بردهاند و این غلط محض است. زبان شکسته غیر از زبان رسمی است و غیر از تهران در شهرهای دیگر کاربردی ندارد. زبان شکسته را مردم زاهدان و یا تبریز نمیفهمند در حالی که در کتاب درسی به کار بردهاند. به کار بردن زبان شکسته، غلط محض و حاکی از نادانی نویسندگان است.
سلام. میگن و بشین در کدام کتاب هفتم و کدام صفحه آمده است؟
سلام حرفتون درسته. ولی واقعا فکر می کنید تبریزیا و..«خط شکسته» نمی فهمن؟ تا حالا صحبت کردنشون به فارسی رو دیدهین؟