نگاه/ رضا نیکصفت
رویداد سینمایی کن امشب به پایان راه میرسد و فستیوالی که عنوان معتبرترین جشنواره سینمایی را یدک میکشد، هفتادوپنجمین دوره خود را نیّر به پایان میبرد تا برندگان و برگزیدگانش با جوایزی مهم راهی کشورهای خود شوند.
این دوره از رویداد سینمایی کن و تقارنش با تهاجم ارتش روسیه به اوکراین و مصیبتهای ناگواری که در اثر این حمله نظامی روسیه به مردم اوکراین تحمیل شده، هنرمندان این کشور تلاش مضاعفی از خود به خرج دادهاند که از هر تریبونی برای انعکاس مشکلات مردم کشورشان سود ببرند. در همین جشنواره کن نیز هنرمندان اوکراینی به هر شکلی که میتوانستند از تریبون این رویداد سینمایی برای محکوم کردن جنایات روسیه و حمله وحشیانه ارتش این کشور در حق مردم اوکراین استفاده کردند.
البته این کار را میتوان به عنوان یکی از بدیهیترین مسئولیتهای اجتماعی هر هنرمندی در نظر گرفت که به اشکال گوناگون از بلندگوهای تبلیغی بیان میشود.
در فستیوال امسال کن و با حضور هنرمندان ایرانی، مواردی پیش آمد که سویهها و برداشتهای مختلفی را باعث شد؛ نوع رفتار خارج از رویههای معمول که توسط یک بازیگر سینما و همسرش در مراسم فرش قرمز صورت گرفت، آن هم دو روز پس از فاجعه فروریختن ساختمان متروپل در شهر آبادان موجب آزردگی خاطر ایرانیان شد.
این انتظار از هیات بازیگران و عوامل فیلم حاضر در کن امسال میرسد که دستکم برای ابراز همدردی با هموطنان داغدیده خوزستانی، واکنشهایی از خود نشان دهند.
زیادهخواهی نیست که از هنرمندان کشورمان توقع داشته باشیم هنگام حضور در یک جمع جهانی و هنری، که موقعیت مناسبی برای اعلام دیدگاههاست، در عوض سخنفرسایی از اهمیت عشق و عاشقی یا گلهمندی از وجود سانسور در جلسه مطبوعاتی و ابراز نارضایتی از وجود مشکلات، در حد یکی دو جمله هم که شده به ابراز تاسف و تسلیت برای جان باختن تعدادی از هموطنان آبادانی میپرداختند!
استفاده از فرصتهایی که در این مجامع و چنین تریبونهایی وجود دارند میتواند تفاوت میان یک هنرمند مسئول در قبال مشکلات هموطنان را با یک شخص بیتوجه نشان دهد.
این تعارضی میان نقش اجتماعی یک هنرمند با جایگاه فرهنگیاش ندارد و صرفاً یک شکل از مسئولیتشناسی و موقعیتسنجی او برای نشان دادن درک بهترش از اوضاع و احوال اجتماع و مردمانش است.
متاسفم که بگویم هنرمندان زیادی هستند که این موقعیتهای کمنظیر را به صرف یافتن راهکاری برای ایجاد موقعیتهای فردیشان به فنا و نابودی دادهاند.
این تحلیلهای نادرست و این حلقه تکرار رفتارهای نادرستتر، همچنان بر مدار خود میچرخند و برای مخاطبان چارهای به جز سر تکان دادن به نشانه تاسف و آزردگی باقی نمیگذارد…
باید باز هم به نشانه تاسف یادآوری کنم که عمر کوتاه است و فرصتها زودگذر…
به عنوان یک هنرمند مسئول باید قدرشناس و قدردان مردم باشیم…
بدون دیدگاه