11:33

مجید میرفخرایی

سالها بود که از معماران بساز و بفروش ساختمان‌های شهر رنج می‌بردیم.
اکثر ساختمان‌های زشت شهرها را همین بسازوبفروش‌ها ساخته‌اند.
هر چه مهندسان معمار و شهرسازان با فرهنگ از این روال نادرست شکایت و نقد کردند صدای‌شان به جایی نرسید؛ شهر زشت تهران کنونی، حاصل کار همین بساز و بفروش‌هاست.
اکنون شاهد هستیم که بر سر میدان زیبای توپخانه چه آورده‌ و این میدان قدیمی به چه روزی انداخته‌اند.
متاسفانه رسوب فرهنگ بساز و بفروشی در اذهان کاسبکاران، باعث شده تا این پدیده زشت و زننده در جریان فیلمسازی هم رسوخ کند.
هر روزه شاهد به بازار آمدن یکی از این محصولات ویدیوهای خانگی زشت از هر نظر هستیم.
آیا مسیر فرهنگ فیلمسازی ما به بن‌بست رسیده؟ پاسخ آیندگان را چه خواهیم داد؟

به قول زنده‌یاد علی حاتمی که می‌گفت، الان سر طاقچه خانه‌ها چندین عکس از پدران‌مان هست. اگر عکسی در طاقچه نداریم می‌توانیم آلبوم‌های خانوادگی را از پستو خانه در بیاوریم و نیم نگاهی به آن بیندازیم. حتی اگر آلبومی هم در دسترس نیست، کافی است فقط در گوگل جستجو کنیم و عکس‌های دوران‌های مختلف و بخصوص دوره قاجار را ببینیم.
متاسفانه اینان چنان شتاب‌زده فیلم می‌سازند که حتی فرصت نمی‌کنند نیم نگاهی به منابع موجود بیندازند.
دلیل قطعی و هدف دست‌اندرکاران چنین پروژه‌هایی در داشتن سرعت عمل، رسیدن هر چه سریعتر به پول است!
باعث تاسف است که در چنین فرآیندی، در این مقوله فرهنگ جایی ندارد.
به راحتی گذشته‌مان دچار فراموشی می‌شود و فرزندان‌مان باور نخواهند کرد که زمانی ما زیبایی را می‌شناختیم و معماری و فیلمسازی خوبی هم داشتیم…
اگر در برابر گسترش رویه‌های فعلی حاکم بر فضای فیلمسازی و تولید سریال‌ها ساکت باشیم و بیش از این تامل به خرج دهیم، طولی نخواهد کشید که فیلم‌های‌مان همانند شهرمان زشت شوند.
ادامه این روند مخرب باعث می‌شود تا بزودی زیبایی‌های فرهنگ و هنر مملکت‌مان به دست فراموشی سپرده شود.
نقد این بی فرهنگی ها را جدی بگیریم و نگذاریم هنر فیلمسازی به این راحتی و سهولت به سخره گرفته شود…

*عکس بالای یادداشت مربوط به سریال تاریخی «سلطان صاحبقران» ساخته زنده‌یاد علی حاتمی‌ست.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *