کافی است ده دقیقهای پیش از شروع نمایش برسید. اگر بخواهید دستی بشویید یا در راهروها قدمی بزنید آنچنان غصه به دلتان هجوم میآورد که شاید فراموش کنید برای تماشای تئاتر به این مجموعه آمدهاید. دیدن وضعیت نابسامان سرویسهای بهداشتی، سقف راهروها، تذکرهایی که شما را به سکوت دعوت میکند تا صدایتان در تالارهای نمایشی نپیچد و … قلبتان را به درد میآورد.
اینها بخشی کوچک از مشکلات مجموعه تئاتر شهر آن هم فقط در ظاهر این مجموعه است.
به گزارش ایسنا، درباره شرایط بیرونی تئاتر شهر زیاد گفتهایم که هیچ در خور این بنای فرهنگی نیست ولی آنچه دردآورتر است، وضعیت نابسامان درون این مجموعه است. نقل بازسازی هم نیست که خودش قصه پرغصهای است. صحبت ما بر سر جزییترین چیزهاست، آنقدر جزیی که شاید طرح آن در گفتوگوی یک رسانه رسمی با یک مدیر هنری چندان مناسب نباشد ولی چه کنیم که سالهاست کسی به این امور جزیی توجهی نمیکند که حالا به دملی چرکین تبدیل شدهاند.
درباره این وضعیت، هنرمندان تئاتر گاه لب به سخن گشودهاند و گاهی هم عکسی در صفحات شخصی خود منتشر کردهاند.
سید محمدجواد طاهری که چند ماهی است بر صندلی مدیریت مجموعه تئاتر شهر نشسته، نیز با همکاران هنرمندش همصداست. او نیز به مشکلات این مجموعه واقف است و تاکید دارد که این وضعیت در خور مهمترین بنای تئاتری کشور نیست و خبر میدهد که قرار است به زودی بخشی از این مشکلات مرتفع شود.
چند روزی بعد از تازهترین بازدید وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از مجموعه تئاتر شهر با مدیر این مجموعه به گفتگو نشستیم.
سید جواد طاهری خبرهایی درباره بازسازی این مجموعه میدهد و درباره برنامههای آن نیز توضیحاتی دارد.
در این گفتوگو، مهندس علی اصغر جان نثار، معاون اداره نظارت بر پروژههای عمرانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز حضور داشت و او نیز نکاتی را درباره بازسازی تئاتر شهر و اشتباههایی که در گذشته در بازسازی این مجموعه رخ داده، تشریح کرد.
بخش اول گفتگوی ایسنا را که با همراهی… جان نثار است، پیشرو دارید و در بخش دوم که با فاصله اندکی منتشر میشود، مطالبی درباره چند و چون اجراهای این مجموعه و بحثهای محتوایی آن ارایه خواهد شد.
سید جواد طاهری، در آغاز این گفتگو از تخصیص بودجهای برای بازسازی کلی این مجموعه خبر میدهد.
او با اشاره به بازدید اخیر وزیر ارشاد از این مجموعه و تاکید او بر سر و سامان دادن به وضعیت درونی و بیرونی این مجموعه میگوید: به دنبال بازدید وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که طی آن دوباره بازسازی کلی مجموعه را پیگیری کردم، مطلع شدم آقای وزیر خودشان با رییس جمهوری رایزینیهایی کردهاند و نامهنگاریهایی از طرف وزارتخانه انجام شده تا بودجهای را برای بازسازی کلی مجموعه اختصاص بدهند. تا جایی که با خبر شدهام، برآورد معاونت عمرانی وزارت ارشاد برای این کار، تا سقف ۴۰ میلیارد تومان بوده است و این نامه از سوی وزارتخانه ارسال شده تا از طرف ریاست جمهوری بودجهای به این امر اختصاص داده شود.
جان نثار هم در تکمیل توضیحات او و درباره چگونگی تخصیص این بودجه، توضیح میدهد: این بودجه به صورت مجزا و خارج از ضوابط سازمان برنامه به مجموعه تئاتر شهر اختصاص پیدا میکند. اعتباری که برای بازسازی ساختمانهای تئاتر شهر، موزه هنرهای معاصر، تالارهای محراب، سنگلج، هنر، فیلمخانه ملی ایران، خانه تئاتر برای سال ۱۴۰۰ دیدهاند، ۲۸ میلیارد تومان است اما آقای وزیر به دنبال این هستند که ۴۰ میلیارد تومان فقط و فقط برای تئاتر شهر و خارج از ضوابط، اختصاص بدهند.
در ادامه، طاهری در پاسخ به این پرسش که گاه بودجههایی تصویب میشود ولی تخصیص داده نمیشود و حالا چقدر احتمال دارد این بودجه در اختیار تئاتر شهر قرار بگیرد؟ توضیح میدهد: تا جایی که اطلاع دارم، نامهای که برای ریاست جمهوری تنظیم شده، مختص تئاتر شهر است. وقتی بودجهای این چنین تعریف میشود، قطعا باید به همان مرجعی که تعریف شده، اختصاص داده شود. یعنی اگر ریاست جمهوری موافقت کند این بودجه را در اختیار وزارتخانه قرار دهد، نمیتواند در جای دیگری هزینه شود اما تصور میکنم دستکم پروسهای شش هفت ماهه خواهد داشت. ولی پیش از اجرایی شدن این موضوع، بحث دیگری در تئاتر شهر داریم که مربوط به امور جاری است.
او اضافه میکند: با لطفی که دوستان به مجموعه داشتند و پیگیریهایی که انجام شده، قرار است تا یکی دو ماه آینده بتوانیم به بعضی امور جاری مانند سرویسهای بهداشتی و سقف راهروهای مجموعه سر و سامانی بدهیم.
طاهری نیز تایید میکند که وضعیت سرویسهای بهداشتی این مجموعه در شان تئاتر فاخر و حرفهای کشور نیست و همچنین بحث سقف راهروهای پایین که نه از نظر ایمنی درست است و از نظر زیبایی هم مناسب مجموعه نیست و سنخیتی با معماری آن ندارد.
او همچنین اضافه میکند: در کنار اینها، موارد دیگری هم داریم مانند کف راهروهای پایین که باید اصلاح شود، به عنوان نمونه فضای جلوی پلاتو تالار سایه که قبلا موزاییک شده و ایجاد سر و صدا میکند و حالا باید اپوکسی شود. رنگ دیوارها هم موضوع دیگری است که باید به آن بپردازیم. امیدواریم این موارد در کوتاه مدت برطرف شود. فعلا در حال مشورت هستیم تا بتوانیم از متریالی استفاده کنیم که با مجموعه سنخیت داشته باشد و بتوانیم هویت بصری آن را حفظ کنیم. شاید برای رنگآمیزی، از رنگ سیمانی که در ورودی مجموعه شاهدش هستیم و قبلا هم بوده و متاسفانه بعد عوض شده، استفاده کنیم.
پرسش بعدی ما این است که قبلا برای انجام همین کارهای نه چندان سنگین و البته ضروری ،گفته میشد بودجه کافی اختصاص داده نمیشود و آیا الان این محدودیت وجود ندارد، میگوید: بودجهای در نظر گرفته شده که باید تا پایان شهریور تکلیف آن مشخص شود. این بودجه به همین چند مورد ضروری اختصاص پیدا میکند و به زودی عملیاتی میشود. میتوان آن را در جاهای دیگر هزینه کرد ولی نظر ما این است که صرف این موارد شود و خوشبختانه مسئولان دفتر طرحهای عمرانی وزارت ارشاد هم بسیار همراه هستند که جای قدردانی دارد. پیشنهاد ما این است که با تایید دفتر طرحهای عمرانی وزارتخانه، این بودجه در این سه بخش خلاصه شود و تصور میکنم تا پایان شهریور هم تکلیف شرکتهایی که قرار است با مجموعه همکاری داشته باشند، معلوم خواهد شد و تا در دو سه ماه آینده و قبل از جشنواره فجر، این بخشها کامل شود.
به مدیر تئاتر شهر میگوییم هر بار که اسم بازسازی میآید، به همان اندازه که ضرورتش احساس میشود، به همان میزان هم لرزه بر اندام جامعه تئاتری میافتد چراکه تجربیات بسیار تلخی از بازسازی دارند. الان چه ضمانتی وجود دارد بودجهای که خارج از ضوابط و از طریق دفتر ریاست جمهوری به این امر اختصاص داده شود، نتیجه مطلوبی برای خانواده تئاتر باشد؟ قرار است این بازسازی تحت نظر کجا و چه کارشناسانی باشد که هویت مجموعه حفظ شود؟
طاهری در این زمینه میگوید: آنچه من از آن مقطع میدانم، این است که بعضی از دوستان تئاتری خودمان به عنوان مشاور در آن دوره حضور داشتند و کوشیدند کمک کنند تا به زعم خودشان اتفاق درستی بیفتد. شاید امروز آنچه در آن مقطع رخ داده، از نگاه ما غلط بوده است. تا جایی که متوجه میشدم، نباید به صرف اینکه بودجه از طریق وزارتخانه تامین شده، خیلی از اشتباهها را به عهده آن گذاشت چون وزارتخانه اعلام کرده بود مشاوری هنری معرفی کنید تا در کنار پیمانکار ما به اشتراک نظر برسند ولی آنچه درباره اتفاقات گذشته به گوش من رسیده و فکر میکنم در حد مجموعه اجحاف شده، این است که بخشی از تقصیرها به عهده خودمان بوده است که نمونههایش مثلا در بازسازی تالارهای بلک باکس کاملا مشهود است. سالن بلک باکس مانند تالارهای چهارسو، سایه یا قشقایی تعریف خود را دارد؛ جعبه سیاهی که به کارگردان اجازه میدهد چیدمان خود را داشته باشد ولی در حال حاضر این سالنها با وجود صندلیهای ثابتشان، قابلیت اصلی خود را از دست دادهاند.
دیگر دغدغه خود را درباره بازسازی نامطلوب قبلی به این شرح مطرح میکنیم: مدتی بعد از بازسازی سال۸۶ که آجرهای مجموعه به سنگ تبدیل و ظاهر تئاتر شهر شبیه چلوکبابیها شد، معلوم شد یکی از اعضای دخیل در پروژه، در کار تجارت سنگ بوده و نتیجه بده بستانهای این چنینی، وضعیت ناخوشایند فعلی تئاتر شهر است. در بحث ضمانت، چه اطمینانی میتوانیم داشته باشیم که روابط افراد، به هویت مجموعه خدشه وارد نکند؟
جان نثار در پاسخ به این موضوع میگوید: در تئاتر شهر دو بازسازی انجام شد؛ یکی سال ۸۶ و دیگری دهه نود که سالنهای سایه و قشقایی و صندلیهای تالار اصلی، سیستم صوت و نور و … بازسازی شدند. ماجرای سنگها مال بازسازی سال ۸۶ است. اتفاقی که افتاد این بود که مشاورانی در بحث معماری به مجموعه آمدند و سیستم تئاتر شهر را مطالعه و به عنوان نمونه بررسی کردند کتابخانهای که بر پشت بام است، آیا از روز اول کتابخانه بوده یا رستوران بوده است و … بر همین اساس، طرح اولیه تئاتر شهر بررسی شد و تلاش کردند مجموعه را به هویت اصلی خود بازگردانند. بنابراین تغییراتی که بعدا و در جریان بازسازیها در تئاتر شهر ایجاد شد و اضافات و الحاقاتی که بعدا صورت گرفته، حذف شد و نقشه این حذفیات هم موجود است که جزییات را مشخص میکرد که با نظر بهرهبردار هماهنگ میشد و جلو میرفت.
او در عین حال ادامه میدهد: در بازسازی ، همیشه هنرمندان اعم از دوستان پشت صحنه یا روی صحنه علاقهمندند که نظر خود را اعلام کنند. به همین دلیل در بازسازی دوم یک نفر را به عنوان نماینده هنرمندان انتخاب کردند. ما به لحاظ علمی، بررسی میکردیم و ایشان به لحاظ هنری. مشکلاتی که در سالن «سایه» هست که بخشی از صندلیهای آن دید درستی به صحنه ندارند، یا اینکه روی صندلیها به سمت دیگری بود و چیدمان صندلیهای سالن یک بار برعکس شد و … بیشتر به دلیل لج و لجبازی بین خود هنرمندان بود. به طوری که یک بار صندلیها را عوض کردند اما فضایی برای ورود دکور به سالن وجود نداشت و در مجموع، حضور مشاوران هنرمند، تجربه چندان قشنگی نبود.
او در پاسخ به این پرسش که این مشاوران چه کسانی بودند، توضیح میدهد: در آغاز یکی از هنرمندان کتبا معرفی شد اما بعد انجمن طراحان صحنه خانه تئاتر وارد ماجرا شدند که با این شخص، مقابل هم قرار گرفتند و به دعوای هنرمندان تبدیل شد و در این دعوا تئاتر شهر ضربه خورد.
جان نثار در پاسخ به این پرسش که آیا در حال حاضر کارشناس میراث فرهنگی در کار بازسازی حضور دارد؟ میگوید: تمام نقشههایی را که از اینجا تهیه شده، برای کارشناس میراث فرستادهایم که تایید و اعلام کرد در بازسازی همه بخشهای جزیی، نظارت خواهد داشت.
سپس طاهری درباره کمک گرفتن از هنرمندانی که به مختصات مجموعه تئاتر شهر تسلط دارند و از سوی دیگر در این ساختمان فعال بودهاند و ویژگیهای آن را میدانند، میگوید: صحبت یکی دو تن از دوستان شد اما فراموش نکنیم در نگاه هنری، سلیقهها بسیار دخیل خواهد شد که تجمیع آن بسیار سخت میشود. بنابراین ناچاریم به یک شخص به عنوان نماینده هنرمندان اعتماد کنیم.
او ادامه میدهد: از اتفاقات گذشته و روابطی که گفتید، بیخبرم و کسی را هم قضاوت نمیکنم، اما در سه ماهی که در مجموعه حضور دارم، به این نتیجه رسیدهایم که بهترین مشاوران کسانی هستند که سالیان سال است در این مجموعه کار میکنند و به همه بخشهای آن آگاه هستند. یعنی دوستان بخش فنی که در زمینههای مختلف کاملا تخصص دارند و میتوانند نظر و مشاوره بدهند. به عنوان نمونه این دوستان خوب میدانند خط دید تماشاگر در هر یکی از سالنهای تئاتر شهر کجاست و شگفتزده میشوم در بازسازیهایی که انجام شده، آن مشاور هنری این موضوع را نادیده گرفته که باعث شده تماشاگر ردیف عقب، روی صحنه را نبیند. این یعنی مشاور هنری، از نظر فنی تخصص لازم را نداشته است. بنابراین بهترین مشاور، دوستان فنی تئاتر شهر هستند که به مواردی مانند وضعیت لولههای آتش نشانی، کابلها و … آگاهند. قبلا یک بازسازی بدون مشورت انجام شده است. به طوری که الان در راهروهای پایین وقتی افراد صحبت میکنند، صدایشان به تالار اصلی میرود در حالیکه در گذشته به این فکر شده و از مادهای استفاده شده بود که مانع ورود صدا میشد ولی بعدها آن را تغییر دادند.
او ادامه میدهد: در بحث ضمانت که صحبت شد، از لحاظ مهندسی، شخصا میتوانم بگویم در چند جلسهای که در خدمت دوستانی مانند مهندس جاننثار و … بودهام، اطمینان پیدا کردهام که کاملا به این مسائل اشراف دارند و به نگاهشان اعتقاد دارم که بسیار درست و دلسوزانه است. حال اگر در بخش هنری کوتاهی کنیم، اگر ایدههایمان بدون مطالعه و صرفا بر اساس سلیقه باشد، باز همان اتفاق ناخوشایند رخ میدهد ولی اگر بتوانیم ایدههایمان را به اشتراک بگذاریم و به طور کامل بررسی کنیم، به نتیجه خوبی میرسیم. ضمن اینکه برای دریافت و بررسی ایدههای گوناگون حتی آمادگی انتشار فراخوان داریم و با آغوش باز پذیرای ایدههایی برای بهبود وضعیت راهروها و سرویسهای بهداشتی هستیم که مناسب هویت اصلی اینجا باشد و آمادگی داریم کمیتهای برای گردآوری نظرات دوستان تشکیل بدهیم که بهترین اتفاق رخ بدهد که بعدها درباره این تجربه به بدی از ما یاد نشود.
جان نثار اما در این زمینه تجربهای را که در بازسازی موزه هنرهای معاصر رخ داده بود، تشریح میکند: در بازسازی موزه هنرهای معاصر یک تیم ایدهپردازی معرفی کردند ولی نظرات آنقدر متنوع و متفاوت بود که صورت مساله پاک شد. بعد در مدیریت بعدی، با این نظریه جلو رفتند که مشکلات بهرهبردار را جویا شدند و تیم ما به بهرهبردار وصل شد. ما طرح میدادیم و مشکلات را با آنان مطرح میکردیم. رفت و برگشت ایدهها با خود بهرهبردار، بهترین جواب را میدهد.
این کارشناس درباره تاریخ شروع و پایان بازسازی اولیه تئاتر شهر که شامل سرویسهای بهداشتی و سقف راهروهاست، توضیح میدهد: این فاز را تا قبل از شهریور ماه آغاز میکنیم که قطعا تا پیش از برگزاری جشنواره تئاتر فجر به پایان میرسد.
به او میگوییم جدای از بحث بازسازی، به نظر میرسد تمیزی مجموعه هم خیلی مهم نبوده در حالیکه این موضوع نه نیازمند نامهنگاری است و نه بودجه بالایی میخواهد. با این همه، یکی از گروههایی که پیش از کرونا در مجموعه اجرا داشت، عنوان کرد که پشت صحنه تالار چهارسو جسد سه موش پیدا شده، کلید پریزها جدا شده بوده… به طوری که آن گروه شخصا وارد عمل شدند. اینها نیازمند بودجه نیست و شما به عنوان مدیر مجموعه برای مسائل روزمره تئاتر شهر که خیلی هم پیشپا افتاده به نظر میرسد، چه برنامهای دارید؟
طاهری در پاسخ به این پرسش میگوید: اولین چیزی که میتوانم اشاره خیلی مستقیمی به آن داشته باشیم کنم، همین شیشههای اتاق مدیریت است که میگویند شاید ده سالی است از بیرون تمیز نشده. در حالیکه انجام این کار، نهایتا نیازمند یک بالابر بوده که این موضوع به تازگی عملیاتی شده است. شخصا نسبت به مقوله تمیزی مجموعه تاکید بسیاری دارم اما فراموش نکنیم نیروهای خدماتی ما از صبح دو شیفت در اینجا کار میکنند. به مسئول خدمات گفتهام هر ۴۵ دقیقه موظف به سرکشی هستید و هر کجا نیاز بود، تمیز کنید. بحث نظافت اصلا شوخیبردار نیست اما درباره بحث موش، شنیدهام در مجموعه موش هست. دوستان ما تلاش کردهاند با چسب موش و تله موش، آنها را بگیرند چون به جز کثیفی، خطرناک است. اگر این موشها کابلهای مجموعه را بجوند، میتواند خطرآفرین باشد ولی بحث نظافت، یکی از دغدغههای اصلی ماست. تمنای من است اگر کسی در جایی از مجموعه متوجه شد نظافت رعایت نشده یا چیزی خارج از شان مجموعه دید، بدون هیچگونه ملاحظهای سریعا انتقال دهد و من قطع به یقین بازخواست میکنم و حتی تا مرز اخراج هم میروم. همه باید کار خود را بدرستی انجام بدهند. البته این را هم بگویم که بنای این مجموعه تقریبا ۵ هزار متر است و بارها تقاضای نیروی اضافه خدماتی کردهایم. کل این مجموعه با ۴ نیروی خدماتی اداره میشود که ممکن است به همه جا نرسند. هرچند همه با جان و دل کار میکنند ولی برای پاکیزگی این مجموعه دستکم به ۸ نیروی خدماتی نیاز است. در بخش راهنمای سالنها هم کمبود نیرو داریم. در حال حاضر پیش از شروع هر اجرا، همه مجموعه برای ورود تماشاگران بسیج میشوند. بارها تقاضای افزایش نیرو دادهایم ولی متاسفانه میگویند نمیتوانیم استخدام داشته باشیم. اگر قرار است نیروگیری شود، باید از نیروهای وزارتخانه یا انجمن جذب شوند که چنین اتفاقی نیفتاده است. اینها محدودیتهای ماست. با این همه تلاش میکنیم با همین شرایط هم، بهترین نتیجه را داشته باشیم.
بدون دیدگاه