قرار دادن چهرههای مشهور در مقابل مردم، پروژه نخنمایی است که هرازچندگاهی توسط برخی جریانها در بزنگاههایی مهم کلید میخورد. اینکه چنین رویهای وجود دارد، محل تعجب نیست اما اینکه چرا بعضا برخی فعالان باتجربه، در چنین روندی بازی میخورند، مورد بسیارعجیبی است که نمیتوان برای آن پاسخ قانعکننده و درخوری پیدا کرد.
به گزارش ایرنا، یکی از حواشی عجیبی که طی روزهای اخیر در حوزه موسیقی رخ داد، خبرسازیهایی است که حول چهرههایی چون سالار عقیلی و محمد معتمدی شکل گرفت. خبرسازیهایی که با واکنشهای مختلفی مواجه شد و این اسامی را به صدر اخبار حوزه موسیقی هفته کشاند.
داستان اما از روز تشییع میلیونی شهید آیتالله رئیسی آغاز شد. موسسه فرهنگی هنری وصف صفا با انتشار ۲ نماهنگ، نسبت به حادثه شوکهکننده از دست دادن رئیسجمهور واکنش نشان داد.
همین تعبیر سوء سبب شد تا برخی رسانهها که به تصور خودشان، منتظر کمرنگ کردن این استقبال تاریخی مردم از رئیسجمهورشان بودند، فضا را به سمت دوقطبی شدن سوق دادند و به اصطلاح، این هنرمندان را در مقابل برخی مردم و شبکههای ماهوارهای قرار دادند تا آنها در برابر فشارهایی که به صورت مجازی رقم میخورد، مجبور به واکنش شوند.
البته که همین اتفاق هم افتاد و سالار عقیلی در واکنشی عنوان کرد که این قطعه، مربوط به سریال شاهرگ بوده که مردادماه ۱۳۹۹ از شبکه دو سیما پخش شد. محمد معتمدی البته درگذشت رئیسجمهور را تسلیت گفت و از این میزان فراتر نرفت.
در این ارتباط، چند نکته مهم قابلتوجه است.
طبیعی است که در برابر هر حرکت بزرگ ملی، چشمهایی مترصد یک باگ و اشتباه برای فضاسازیهای رسانهای هستند
در وهله نخست، طبیعی است که در برابر هر حرکت بزرگ ملی، چشمهایی مترصد یک باگ و اشتباه برای فضاسازیهای رسانهای هستند. این امکان، با آن تیتر، برای چنین افرادی مهیا شد و آنها به نیت قرار دادن هنرمندان در برابر مردم، نسبت به حساس کردن آنها اقدام کردند و با یک اشاره کوچک، بهاصطلاح توپ را در زمین مردم و هنرمندان قرار دادند تا آنها با دست گرفتن صحنه، باقی امور را پیش ببرند.
نکته جالب این مساله آنجایی است که یک هنرمند باتجربهای چون سالار عقیلی چطور نتوانست قواعد این بازی نخنما را بخواند تا اینگونه در دام سوءاستفادهکنندگان نیفتد؟ دیگر همه میدانند که تمام حقوق معنوی یک اثر تولیدشده در انحصار تهیهکننده یک کار است و اوست که تصمیم میگیرد از اثری که در اختیار دارد، چه بهرهبرداریهایی به عمل بیاورد.
واکنش یکخطی سالار عقیلی به این اتفاق و تکرار این نکته که این آهنگ برای سریال شاهرگ به تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی است، نهتنها هیچ آوردهای برای این خواننده به ارمغان نیاورد بلکه ارزش ذاتی کار و محبوبیتی که میلیونها نفر به پای وی ثبت کرده بودند را نیز خدشهدار کرد و همگان را به این باور رساند که وی به شکل بچگانهای بازی خورده است.
عرصه موسیقی، موقعیتی حساس برای بازیگران آن است که تلاش فعالان این حوزه همواره بر آن است که تا میتوانند از بروز حاشیه در آن خودداری کنند. چنین توقعی برای خوانندگان باتجربه، ضریب بیشتری میخورد و انتظار بالایی از آنها میرود تا در چنین بزنگاههایی، فریب منتظران فرصت را نخورند و با صلابت و افتدار، پیچهای تاریخی را به نفع خود مصادره کنند
بدون دیدگاه