صادق رحمانی که معتقد است چتر حمایتی دولت باید بر سر کتاب و مطبوعات باشد، از حمایتهای خاصی که که بیشتر بر اساس روابط بین آدمهاست انتقاد میکند و میگوید که برای درآوردن مجله با زندگی، وقت و هزینهها کُشتی میگیرد.
این شاعر و ناشر در گفتوگو با ایسنا درباره وضعیت فرهنگ و ادبیات و به طور خاص وضعیت نشریات و رسانههای فرهنگی و ادبی در دولت دوازدهم اظهار کرد: وضعیت فرهنگ با تمام جلوههایش در این چهار سال متأثر از شرایط سخت جامعه کرونازده ماست. وقتی مردم با دشواریهایی در معیشت مواجه هستند، دیگر کتاب و مطبوعات در اولویتشان قرار نمیگیرد. من از سال ۱۳۷۵ نشر همسایه را راهاندازی کردم و بیشترین تلاشم این بود که به فرهنگ، تاریخ و ادبیات این مرز و بوم خدمت کنم؛ یعنی یک ناشر فرهنگی که به اقتصاد کتاب نمیاندیشد. به همین دلیل از ۱۴۰ عنوانی که منتشر کردهام به ندرت به چاپهای بعدی رسیده است. با این وصف همچنان به کار خود ادامه میدهم، چون دغدغه این نوع فعالیت را دارم و از مشکلاتی که بر سر راه نشر وجود دارد، دلسرد نمیشوم، زیرا کار را به هر صورت باید تولید کرد، حتی با شمارگان پایین و اگر امروزه تولید کتابهای کاغذی به دلیل گرانی ملزومات به کندی صورت میگیرد، میتوان از فضای مجازی کمک گرفت.
او در عین حال گفت: البته من میدانم که مردم به طور عام از کتابهای مجازی هم استقبال چندانی نمیکنند، با این وصف باید به تولید فکر ادامه داد و باید آن را عرضه کرد، هرچند امروزه خریداری هم ندارد. دولتها همیشه از طرف برخی ناشران تحت فشار بودهاند تا کاغذ و ملزومات دیگر را با قیمت حمایتی در اختیارشان قرار دهند، اما همه میدانند که در این زمینه سوءاستفادههای زیادی از جانب سوداگرانی که دغدغه فرهنگ ندارند، صورت میگیرد و ناشران فرهنگی غریب و ضعیف واقع میشوند.
رحمانی سپس با انتقاد از برخی حمایتها افزود: هر چند معتقد هستم که باید چتر حمایتی دولت بر سر کتاب و مطبوعات باشد اما اگر به انصاف و عدالت بین ناشران و مخاطبان آنان توزیع شود. معمولا اینگونه نبوده است و حمایتهای خاصی صورت میگیرد که بیشتر بر اساس روابط بین آدمهایی است از سفره نه چندان چرب مجموعه فرهنگ که به دنبال مقاصد صرفا اقتصادی هستند. شاید هم چرب باشد، من نمیدانم.
این شاعر همچنین گفت: نویسندگان فارغ از نگرانیهای بازار به کار نوشتن و ترجمه ادامه میدهند، اما وقتی مخاطب در بازار نشر واکنش دلگرمکنندهای از خود بروز نمیدهد، وضعیت نامطلوبی در پی خواهد داشت.
مدیر سابق رادیو فرهنگ با بیان اینکه فضای مجازی ذهن و زبان اهل مطالعه را سادهپسند کرده است، اظهار کرد: همه چیز در این فضا با فوریت، سرعت، پیش پا افتاده و به صورت غمانگیزی سهلانگارانه شده است. امروز بسیاری از اهل فکر و مطالعه را میشناسم که ترجیح میدهند وقت خود را به دلخوشیهای کوچک – شما بگو به بطالت – بگذرانند، دیگر از آن بحثهای عمیق در حوزه فکر و فلسفه و ادبیات به چشم نمیخورد. کسی هم به اینگونه مباحث چالشبرانگیز هستیشناسانه علاقهای نشان نمیدهد.
مدیرمسئول مجله «چامه» ادامه داد: در حوزه مطبوعات هم وضع به همین منوال است. به یاد دارم با چه اشتیاقی مجلات ادبی را در دهههای گذشته میخریدم و مطالبشان را دنبال میکردم. امروز اما باید افسوس خورد که چرا حتی علاقهمندان به ادبیات نیز دل و دماغ مطالعه مجلات ادبی را ندارند. من برای آماده کردن مجله ادبی «چامه» با زندگی، وقت و هزینهها کُشتی میگیرم و دست و پنجه نرم میکنم. گاه دلسرد میشوم که این همه تلاش برای تولید فکر خوب و مفید خریدار ندارد. من در دو جبهه در حال ستیز هستم، هم با اهل منزل که چرا از سفره ما کم میکنی و مجله چاپ میکنی و هم خرید نکردن مخاطبان ادبیات در تهران و شهرستان. وقتی دوسوم مجله برگشت میخورد چه حالی به شما دست میدهد؟ یا اگر در خرید تعداد مجله تبعیض قائل میشوند، با این اوصاف حالی به آدم میماند؟ نه والله. اما میدانم که همه انگیزه برای تولید کتاب و مجله به مشکلات اقتصادی ما و مردم برنمیگردد، به هر حال با کمترین مبلغ و هزینه هم میتوان ادامه داد. اگر کتاب و مجله کاغذی نشد، آن را در فروشگاههای مجازی قرار میدهیم. در این صورت هم کار توسعه فکر، هنر و ادبیات فرزندان این مرز و بوم را میتوان انتشار داد.
صادق رحمانی همچنین گفت: در این چهار سال حرکت وزارت ارشاد در حوزه کتاب و مطبوعات شاخص نبوده و همچنان همان ایرادهای همیشگی وجود داشته، اما معمولا با یک روند عادی و معتدل و معقول همراه بوده است. شاید هم فضای مجازی خیلی از بارهای تحمیلی بر وزارت ارشاد را از دوش آنان برداشته باشد. به هر حال مردم سبدهای آگاهیطلب، اخبار، فیلم، نمایش و موسیقی را از طریق فضای مجازی به آسانی دریافت میکنند و این سر شلوغ وزارتخانه را کمی خلوتتر کرده است، شاید هم بیشتر، نمیدانم.
او در پایان از ضرورت به رسمیت شناختن مقوله فرهنگ با همه تنوعاتش گفت و اظهار کرد: فرهنگ با تمام جلوههایی که دارد در دایره ذوق و هنر و سلیقه قرار میگیرد و ذوق هر نویسنده، شاعر و مترجمی با دیگری متفاوت است. باید تفاوت دیدگاه و نظر در تولید محصولات فرهنگی را به دیده بازتری نگاه کرد. هنر از جمله امور کیفی است و با سفارش و توصیه اثرگذاری لازم را نخواهد داشت. در رسانه هم باید تفاوتها را شناخت و برای هر سلیقهای در چارچوب خاص خود برنامه تولید کرد.
بدون دیدگاه