آهنگساز و خواننده آلبوم موسیقی «تمنای وصال» با اشاره به وضعیت گلخانهای موسیقی سنتی گفت: طی سالهای اخیر بویژه بعد از شیوع کرونا، موسیقی جدی بسیار کم اجرا میشود و این یک ضربه مهلکی به پیکره موسیقی هنری کشور بوده است.
عبدالحسین مختاباد در گفت وگو با ایرنا درباره وضعیت موسیقی سنتی اظهارداشت: متاسفانه در حال حاضر موسیقی سنتی گلخانهای شده و بیش از ۸۰ درصد اساتید موسیقی و موسیقیدانان مشغول تدریس هستند و سالهاست که اثری را اجرا نکرده اند، روی صحنه نرفتند و اثر خوبی را از آنان نمیشنویم و این موضوع بسیار تاسفبار است.
وی گفت: در حوزه موسیقی و در کلیت در سینما دچار نوعی آنارشیست هستیم، فیلمهایی در شبکههای مختلف تبلیغ میشوند که این آثار نماینده سینمای کشور نیستند، از فیلمهای آبگوشتی زمان شاه بدتر و تاسف بار هستند، وضعیت موسیقی هم همین طور است، آثاری اجرا و منتشر میشوند که شعر، ملودی و صدای خوبی ندارند، یک مجموعه به هم ریختهای است که مشخص نیست این آثار را چه کسانی منتشر میکنند، متاسفانه برخی به عنوان تهیهکننده ۲۴ ساعته خواننده و گروه تشکیل میدهند و بلافاصله هم منحل می شوند. این وضعیت تاسف بار هنر موسیقی است.
برای فرهنگ و هنر کشور باید ولخرجی کرد
تا تفکر به آن نتیجه نرسد که باید برای فرهنگ و هنر و ارزشهای ملی کشور، خرج نه، بلکه باید ولخرجی کنیم، بدون اینکه چشمداشت داشته باشیم، شاهد رویشهای خیلی خوب فرهنگی و هنری نخواهیم بود
مختاباد درباره راهکارهایی برای بهبود شرایط موسیقی بیان کرد: بخشی از مشکلات و وضعیت موسیقی به نظام حاکم بر مدیریت هنری بازمیگردد که باید تحلیل و بررسی شود، یک بخشی دیگر نیز به حمایت از هنر در این کشور مرتبط است، در کشور میتوانیم تفاوت نسبت کمک دولت به ورزش و نسبت کمک آن به هنر را ببینیم؛ در خبرهای جاری میشنویم که فقط مبلغ اختلاسها در ورزش، به اندازه بودجه چند سال فرهنگ و هنر این کشور است، حالا ببینید چقدر در آن بخش بودجه وجود دارد که فردی میتواند اینقدر از آن اختلاس کند، اگر یک دهم از این مبلغ را صرف هنر کنیم، شاهد رشد و ارتقا در این حوزه خواهیم بود، برای هنر جدی باید سرمایهگذاری کرد، البته همان کاری که در دستور کار آموزش و پرورش نیز قرار گرفته است.
این آهنگساز و خواننده افزود: با این وجود وظیفه دولت در قبال فرهنگ و هنر مشخص نیست؛ چون در قبال هر کاری که میخواهد انجام بدهد، پول دریافت میکند، این وضعیت همان میشود که در حال حاضر در آن هستیم تا این بخش و تفکر به آن نتیجه نرسد که باید برای فرهنگ و هنر و ارزشهای ملی کشور، خرج نه، بلکه باید ولخرجی کنیم، بدون اینکه چشمداشت داشته باشیم، نمیتوانیم شاهد رویشهای خیلی خوب فرهنگی و هنری باشیم و وقتی چنین نباشد همان وضعیتی است که در حال حاضر ما با آن مواجه هستیم.
بازگشت به صحنه پس از ۶ سال
مختاباد درباره چگونگی اجرا با همراهی ارکستر ملی ایران در کنسرت «در رهگذارت» به رهبری همایون رحیمیان در خردادماه امسال پس از ۶ سال دوری از صحنه اظهارداشت: هنرمند بازنشستگی ندارد، در هر سنی خواستهها، احساسات و جریان خاصی بر او حاکم است، علاوه بر اینکه موسیقی در خون و زندگی من است و در طول روز چند ساعت از وقتم را به صورت جدی به موسیقی در زمینه خواندن، نوازندگی و تمرین آواز اختصاص میدهم، زندگی من با موسیقی است و بدون موسیقی نمیتوانم زندگی کنم، گمان میکنم هنرمندان، دادهها و تجربیات جدیدی دارند که میتوانند آنها را ارائه دهند تا برای جوانان به عنوان یک الگو باشند و همین طور در جهت کمک به فرهنگ و هنر کشور میتوانیم آثار جدیدتری ارائه دهیم.
وی گفت: من و همایون رحیمیان از دهه ۷۰ باهم همکاری داشتهایم و از زمانی که وی به عنوان رهبر ارکستر ملی فعالیت خود را آغاز کرد با این هنرمند در ارتباط بودم و در ذهن داشتم که آثاری را با ارکستر ملی اجرا کنم، سال گذشته، چند ماهی در ایران نبودم، در کانادا بودم و وقتی بازگشتم، جلسهای را با محمد الهیاری مدیرعامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی داشتم که در آن جلسه، مدیرعامل بنیاد رودکی و سیدامیرعباس ستایشگر مشاور ارشد و معاون آفرینشهای فرهنگی هنری بنیاد برای اجرای آثاری با ارکستر ملی ایران خیلی خوب استقبال کردند.
آهنگساز و خواننده آلبوم «ماه مجلس» افزود: آقای ستایشگر موضوع را پیگیری کردند و جلسهای را با همایون رحیمیان رهبر ارکستر داشتیم، مشورت کردیم و قطعهها برای اجرا انتخاب شد که بسیاری از قطعههای کنسرت «در رهگذارت» توسط فریبرز فرهنگمهر تنظیم شده بود، همه اقدامات در کمتر از یک ماه برای تمرین و اجرا انجام شد و از مدیریت بنیاد رودکی و عوامل اجرایی ارکستر ملی ایران که ضمن حمایت، شرایط را به خوبی برای برگزاری کنسرت مهیا کردند، قدردانی میکنم.
مختاباد درباره تجربه همکاری با ارکستر ملی ایران بیان کرد: در دهه ۸۰ با ارکستر ملی ایران به رهبری هنرمندان و اساتیدی همچون فرهاد فخرالدینی، منوچهر صهبائی، بردیا کیارس و آرش امینی اجراهایی داشتم، همکاری با این هنرمندان هر کدام یک تجربه جداگانه و حس و حال خاصی بود، برایم لذت بخش بود و حضور در کنار هر رهبر و گروهی آموزههای جدیدی دارد، همکاری دوباره با ارکستر ملی ایران به رهبری آقای رحیمیان تجربه خیلی خوبی بود، هم آزمون دوباره خودم بود که چگونه میتوانم روی صحنه اجرا بکنم، البته کار سختی هم بود و هماهنگی با ارکستر ملی، اینها دوباره برایم به روز شد و استقبال مردم هم خوب بوده و به این جهت، اجرا با ارکستر ملی خیلی برایم قانعکننده و تشویقکننده بود که بتوانم دوباره فعالیتم را آغاز و آثار را اجرا بکنم.
وی درباره تداوم اجرای کنسرت «در رهگذارت» و همکاری با ارکستر ملی ایران اظهارداشت: شایسته است برای اجراهایی که طی دو شب با همراهی ارکستر ملی ایران در خردادماه انجام شد و برای آنها بسیار زحمت کشیده شد، تنها به زمان خاصی محدود نشود، این اجرا با همراهی ارکستر ملی در تهران، سایر شهرها و استانها نیز با کاهش یا اضافه کردن قطعههای جدیدتر ادامه داشته باشد.
تاکید بر حمایت مالی از ارکسترهای بنیاد رودکی
آهنگساز و خواننده آلبوم «سایه دوست» درباره وضعیت و کیفیت ارکستر ملی ایران نسبت به دهه ۸۰ گفت: در دهه ۸۰، حمایتهای مالی از ارکستر ملی ایران بیشتر بود و در حال حاضر این حمایتها با توجه به وضعیت اقتصادی و ارزش پولی کشور کمتر است و شرایط سخت است که نوازندگان بتوانند وقت جدی برای ارکستر ملی بگذارند و مجبور هستند در نهادها و گروههای مختلف مشغول به کار باشند، باید دستمزدها به گونهای باشد که آنان با آسودگی خاطر در ارکستر ملی حضور داشته باشند و فعالیت بکنند. در دهه ۸۰، اجراها و برنامهها خیلی بیشتر بود و طی سالهای اخیر به خصوص بعد از شیوع کرونا، وقفه جدی ایجاد شده و موسیقی جدی خیلی کم اجرا میشود و این یک ضربه مهلکی در طول سالها به پیکره موسیقی هنری این مملکت بوده که امیدواریم جبران شود.
هزینه ارکستر ملی در همه کشورهای دنیا بر عهده شهرداریها و دولت است و بخش خصوصی نمیتواند چنین کاری را انجام بدهد و این سرمایهگذاری برای موسیقی ملی کشور است که امیدواریم این هدایت و حمایت بیشتر شود
مختاباد افزود: آقای رحیمیان در حال حاضر با همه مشکلاتی که ارکستر ملی دارد آن را به خوبی مدیریت کرده است و نوازندگان ارکستر نیز توانمند و با روحیه هستند اما نیاز به حمایت جدی از لحاظ مالی دارند، هزینه ارکستر ملی در همه کشورهای دنیا بر عهده شهرداریها و دولت است و بخش خصوصی نمیتواند چنین کاری را انجام بدهد و این سرمایهگذاری برای موسیقی ملی کشور است که امیدواریم این هدایت و حمایت بیشتر شود و نوازندگان بتوانند با روحیه بهتری و بدون هیچ دغدغهای روی صحنه حاضر شوند، همچنین هر چه اجرا بیشتر باشد، نخبگی و توانمندی و راحتی کار برای نوازندگان و رهبر ارکستر بهتر خواهد شد.
وی بیان کرد: بنیاد رودکی مسئولیت حمایت از ارکسترهای ملی و سمفونیک تهران را برعهده دارد. باید از این نهاد حمایت کرد تا مشکلات مالی نداشته باشد. اطلاعی از شرایط ارکستر سمفونیک تهران با رهبری منوچهر صهبائی، وضعیت سازها و به روز شدن آنها و دستمزدها ندارم، اینها باید مدیریت شود و حمایت از چنین نهادهایی باید به خوبی انجام شود تا بتوانند در کنارش هم اجرا برای مردم داشته باشند.
این هنرمند اظهارداشت: طبیعی است که با پول بلیت نمیتوان ارکستر ملی را اداره کرد، در مقایسه با حمایت دولت از ورزش، وقتی تیم ملی ایران میخواهد اداره بشود آیا با بلیت فروشی میتوان آن را اداره کرد؟ امکانش صفر است. براین اساس باید بودجه مستقل و در شان ارکسترهای ملی و سمفونیک تصویب شود تا آنها در طول سال بتوانند فعالیت کنند و برنامهها را پیش ببرند و اگر بخواهند اجراها به نحوه شایسته پیش برود باید آثار خوبی به ارکستر ملی ارائه شود و ارکستر نیز باید آنها را از آهنگسازان خریداری کند و این هم نیازمند بودجه قابل توجهی است.
مختاباد درباره شکاف میان هنرمندان پیشکسوت و نسل جوان و ارتباط مجدد این نسلها با یکدیگر گفت: فاصلهای میان هنرمندان ایجاد نشده است چون ما هنرمندان هیچگاه باهم فاصله نداشتهایم، اتفاقات اعم از مشکلات سیاسی و بیماری کرونا که در جامعه ایجاد شده است، باعث شد که هنرمندان مدتها از یکدیگر بیخبر باشند و هر هنرمندی در گوشهای مشغول به فعالیت بوده است و اکنون بار دیگر یکدیگر را پیدا میکنیم تا بتوانیم این رفاقتها را استحکام ببخشیم.
وی خاطرنشان کرد: ۸۰ درصد نوازندگان ارکستر ملی نیز جوان، خبره و توانمند هستند و توانستند اجرای خوبی را در کنسرت «در رهگذارت» پیش ببرند که قابل تقدیر است و امیدواریم چنین رویدادهایی بیشتر شود.
تاکید بر تدوین سند موسیقی با نظر هنرمندان
برای تدوین سند موسیقی باید با هنرمندان شاخص و با تجربه این حوزه مشورت شود و نظرات آنان را جویا شد و براساس آن نظرات میانگینی در نظر گرفت و آن را به دولت ارایه کرد
مختاباد درباره تدوین و تصویب سند ملی موسیقی بیان کرد: اطلاعی درباره این سند ندارم اما وقتی که قرار است سند موسیقی تدوین شود این سند باید از سمت صنف موسیقی به سمت سیستم اداری ارجاع شود، نه اینکه سیستم اداری، این سند را ارائه دهد، سند موسیقی با بخشنامه متفاوت است، دولت میتواند بخشنامههای خود را داشته باشد و در هیات دولت مصوب کند و به تشکیلات دولتی از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ابلاغ کند تا اجرایی شود اما برای تدوین سند موسیقی باید با هنرمندان شاخص و با تجربه این حوزه مشورت و نظرات آنان را جویا شد و براساس آن نظرات میانگینی در نظر گرفت و آن را به دولت ارائه کرد.
وی افزود: سپس دولت میتواند براساس سندی که توسط جامعه موسیقی ارائه شده و برای آن فکر و برنامهریزی صورت گرفته و چالشهای آن به پایان رسیده است، نظرات خود را اعمال کند و میانگین آن را برای اجرا تدوین و تصویب کند، در حال حاضر نمیدانم سند موسیقی چه کاری میتواند انجام دهد.
این خواننده و آهنگساز درباره تشکیل شورای ملی موسیقی پس از تصویب سند و بهرهمندی از نظرات هنرمندان برای اجرایی شدن آن اظهارداشت: زمانی که این سند تصویب شده است، دیگر تشکیل شورایی برای آن تاثیری ندارد، برای تدوین و تصویب سند ملی موسیقی ابتدا باید نظرات هنرمندان را جویا شوند و بعد آن را تصویب کنند، به عنوان مثال اگر دولت بخواهد اصلی را در نظام مهندسی تصویب بکند، اول باید نظام مهندسی آن اصل را بررسی کند با مهندسان به مشورت بگذارد و بعد میانگین این نظرات را به دولت ارایه کند و دولت هم تصحیحها را انجام دهد و بعد تصویب بکند، وقتی سند موسیقی تصویب شود، سپس اعلام شود که ما با هنرمندان مشورت خواهیم کرد دیگر آن سند نمیشود.
انتشار آثار جدید در آینده
مختاباد همچنین درباره فعالیتهای آینده خود بیان کرد: در حال حاضر ۲ قطعه با عنوان «آن لحظهها» با شعری از محمدرضا شفیعی کدکنی برای ارکستر سمفونیک و «تُرک خطا» با شعری از خواجوی کرمانی در مخالف سهگاه برای ارکستر ایرانی نوشته و تنظیم کردهام و کارهای انتشار آن در حال انجام است که به زودی منتشر میشود. همچنین مجموعه ای از تکآهنگها با اشعار احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث و محمدرضا شفیعی کدکنیرا در قالب آلبوم موسیقی منتشر خواهم کرد.
این خواننده و آهنگساز که به عنوان استاد دانشگاه نیز فعالیت میکرد، افزود: حدود ۲ سال است که بازنشست شدم و به عنوان استاد راهنما فعالیت میکنم و همچنین علاوه بر ترجمه یک کتاب، مشغول نگارش کتابی هستم که نامش هنوز مشخص نیست.
سیدعبدالحسین مختاباد امرهای آهنگساز، خواننده و بنیانگذار و خواننده گروه «رودکی» متولد سال ۱۳۴۵ در ساری، فارغالتحصیل کارشناسی علوم اجتماعی از دانشگاه تهران، کارشناسی زبان انگلیسی از دانشگاه یورک (کانادا)، کارشناسی موسیقی از دانشگاه اتاوا کانادا و دکترای موسیقی (آهنگسازی و اجرا) از دانشگاه گلداسمیت انگلستان است.
وی موسیقی را نزد استادانی همچون کریم صالح عظیمی (آواز)، عطاءالله جنگوک (سهتار) و همچنین کامبیز روشنروان، شاهین فرهت و محسن الهامیان (تئوری موسیقی، سُلفِژ و هارمونی) و امیر بیداریان (تنبک) فرا گرفته است. مختاباد در کنار تحصیل دانشگاهی و بعد از بیش از یک دهه تعلیم و فراگیری ظرایف موسیقی ایرانی و غربی، فعالیت رسمی موسیقایی و هنری را سال ۱۳۷۰ و با ارائه اثر معروفش به نام «تمنای وصال» با آهنگسازی و خوانندگی خود آغاز کرد.
وی سال ۱۳۷۸ بعد از حدود یک دهه فعالیت هنری و ارائه چندین آلبوم و اجرای کنسرتهای متعدد در ایران، اروپا، آمریکای شمالی و … برای ادامه تحصیل در رشته موسیقی به خارج از کشور رفت. ابتدا در کانادا (دانشگاه اتاوا – مقطع لیسانس) و سپس در انگلستان (دانشگاه گلد اسمیت لندن- مقطع فوق لیسانس و دکتری) در رشته آهنگسازی و اجرا زیر نظر استادان برجستهای همچون جان بیلی (استاد راهنما) و استانلی گلاسر (استاد آهنگسازی) تا سال ۱۳۸۶ به تحصیل مشغول بود.
مختاباد علاوه بر اجرای موسیقی سنتی، به تحقیق و پژوهش در زمینههای جامعهشناختی موسیقی نیز میپردازد. وی در عرصه موسیقی تاکنون بیش از ۲۰ آلبوم موسیقی منتشر کرده که «شکوه»، «شبانگاهان (بوی گل)»، «ساقی رضوان»، «غوغای جان»، «نقش خیال»، «رنگین کمان عشق»، «اشک مهتاب» و «سیاه مشق» از جمله آنهاست.
ریاست دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، عضویت در هیات مدیره انجمن موسیقی ایران، عضویت در شورای موسیقی سازمان یونسکو در ایران، مشاور موسیقی معاونت مجلس و استانهای سازمان صدا و سیما و معاون موسیقی استانها سازمان صدا و سیما و مشاور مدیر کل موسیقی سازمان صدا و سیما، عضو دوره چهارم شورای اسلامی شهر تهران از سوابق مدیریتی و اجرایی مختاباد است.
بدون دیدگاه