کاوش در محوطه کانی وشتران (04) در محدوده سد چپرآباد اشنویه، نشان داد در یک تک دوره و با دو فاز معماری مشخص که زمان آن احتمالا به هزاره اول پیش از میلاد بر می‌گردد و در صدها سال که اوایل آن می‌تواند با اواخر عصرآهن منطبق باشد، استقراری در این محوطه شکل گرفته است.  
به گزارش روابط‌عمومی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، یوسف فلاحیان سرپرست هیأت باستان‌شناسی 29 خرداد 1402 با اعلام این خبر گفت: محوطه ای که در برنامه بررسی و شناسایی اولیه به عنوان و شماره 04 جزو محوطه های در معرض خطر آبگیری سد چپرآباد اشنویه ثبت و معرفی شد، لیکن بعدا مشخص شد که اسم آن در نزد اهالی منطقه کانی وشتران است.
عضو رسمی پژوهشکده باستان‌شناسی افزود: این محوطه به ابعاد 50 در 100 متر با گسترش شمال شرقی و جنوب غربی بر روی یک برجستگی طبیعت ساخته در دشت سپیندار، جزو اراضی روستای صوفیان از توابع بخش نالوس شهرستان اشنویه محسوب می شود.
او تصریح‌کرد: بر روی این بستر و بلندای طبیعی نهشته‌ای انسان ساخته به ارتفاع یک تا دو متر شکل گرفته است که بنا به پیشنهاد بررسی‌گر مذکور به عنوان یک محوطه در خطر عصرآهن، کاوش نجات بخشی آن در دستور کار پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری قرار گرفت؛ البته صرفا حریم محوطه کانی وشتران تحت تاثیر آبگیری سد چپرآباد قرار می‌گیرد و به هیچ وجه عرصه محوطه به زیر آب نخواهد رفت.
سرپرست هیأت باستان‌شناسی افزود: تیم کاوش در محوطه کانی وشتران توانست با ایجاد سه ترانشه در ابعاد 5 در 5 و 4 در 4 اطلاعات با ارزشی از وضعیت محوطه بدست آورد و کاوش‌ها نشان داد در یک تک دوره و با دو فاز معماری مشخص که زمان آن احتمالا به هزاره اول پیش از میلاد بر می‌گردد، در صدها سال که اوایل آن می تواند با اواخر عصرآهن منطبق باشد، استقراری در این محوطه شکل گرفته است.
به اعتقاد فلاحیان، عصرآهن این مناطق چندان فرهنگ عصرآهن عمومی را یدک نمی‌کشد و تنها رگه‌های کمی از فرهنگ عمومی را نشان می‌دهد و تا مادامیکه مواد فرهنگی مکشوفه تحت آزمایش‌های سالیابی شیمیایی قرار نگیرند، نمی‌توان با قطعیت نسبت به زمان‌بندی آن نظر داد.
این دکترای باستان‌شناسی اظهار کرد: حتی با وجودیکه در فرهنگ عمومی عصرآهن گورستان‌ها به دور از منازل مسکونی منتقل شده‌اند، لیکن در کنار سکونتگاه این محوطه یک تک گور سنگی کشف شد که هرچند محتویات اسکلتی آن بسیار کم، پراکنده و شیء در حد یک انگشتر مفرغی آنهم به دور تکه استخوان بند انگشت بوده است که از دستبرد قبلی به این گور حکایت دارد، لیکن در هر صورت گویای آن است که به تبعیت از فرهنگ کلی عصرآهن هنوز گورها از مکان استقراری خارج نشده‌اند.
او گفت:معماری مکشوفه در این محوطه ساختمان‌های متشکل از قلوه سنگ‌های کوچک و بزرگ و نامتقارن و با ملاط گل است که از مقاومت و ایستایی چندان زیادی برخوردار نیستند و شاید یکی از دلایل وجود حجم وسیعی از آوار سنگ که اتفاقا با اندک خاکبرداری رخنمون شده و تا یک یا یک و نیم متری خاکبرداری ادامه دارد، همین آسیب‌پذیری معماری باشد که در طول دوران دیوار چندان سالمی را به یادگار نگذاشته است، این مسئله درک از پلان معماری را مخصوصا در ترانشه هایی که بناچار بدلیل کمی بودجه بصورت کوچک حفر می شوند، دچار پیچیدگی و ابهام می‌کند.
سرپرست هیأت باستان‌شناسی اظهارکرد: مواد فرهنگی مکشوفه در لابلای این معماری حجم زیادی از تکه سفال‌ها و در موارد انگشت شمار ظروف سفالی نسبتا سالم را در می‌گیرد که تمامی آنها بصورت ساده و تعداد زیادی از آنها بصورت ترد و زمخت مشاهده می‌شوند که این مسئله احتمالا از تولیدات محلی و غیرانبوه با مواد و تکنولوژی بومی حکایت می‌کند.
عضو رسمی پژوهشکده باستان‌شناسی گفت: کشف تعداد زیادی سنگ کوبه ، مشته سنگ و سنگ ساب در کنار اشیاء که بعضا کاربرد شمارشی داشتند از یک‌طرف بیانگر استفاده فراوان از سنگ است که در پیرامون محوطه به وفور یافت می‌شوند و از طرف دیگر بر شیوه معیشتی توامان بر پایه کشاورزی و دامپروری تاکید دارد.
فلاحیان با بیان‌اینکه در حفاری سکونتگاههای این محوطه نشانه‌هایی از وجود اجاق و تنور رویت نشده است تصریح‌کرد: موقعیت و اشراف محوطه به دشت پیرامون در شرایطی که خود محوطه چندان در تیر رس نبوده وهمچنین کشف دیوار و یا سنگچینی قطور که چه بسا می‌تواند یک جور حصار بر گرداگرد محوطه باشد، نیم نگاهی را در خصوص پادگان و یا اردوگاه بودن محل نیز بدنبال داشته است که پاسخ روشنتر به این مسئله مستلزم حفاری بیشتر و گسترده‌تر در محل است.
او گفت: بعنوان فردی که در سالهای اخیر سرپرستی هفت مرحله کاوش و چهار مرحله مدیریت پروژه را در شهرهای سردشت، پیرانشهر و اشنویه بعهده داشته‌ام، ضمن پرهیز از بکارگیر بردن نابجای واژه‌های مهمترین، قدیمی‌ترین و نخستین که در این روزها در اخبار باستان‌شناسی ایران به وفور و در حد اغراق‌آمیزی رایج شده، اذعان دارم که اکثریت محوطه‌های در معرض خطر آبگرفتگی و یا تحت تاثیر آبگرفتگی در این مناطق که مورد کاوش قرار گرفته‌اند، جوامع روستایی و ساده تاریخی و پیش از تاریخی را شامل می‌شوند که بیشتر در انزوای خود روزگار می‌گذراندند.
سرپرست هیأت باستان‌شناسی افزود: این محوطه‌ها اغلب ساده و بدون لایه‌های متناوب فرهنگی، تاریخی هستند که اگر سدسازی پیش نمی‌آمد، شاید به حالت طبیعی تخصیص بودجه صدها سال دیگر نوبت به این محوطه‌ها نمی‌رسید؛ منظور سخن اینکه از منظر باستان‌شناسی بهرحال فرصت‌های پیش آمده بدنبال ساخت این پروژه‌های عمرانی را باید قدر دانست.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *