کاوش باستانشناختی به منظور لایهنگاری تپۀ قلعۀ فلکالافلاک با مجوز پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری به انجام رسید.
به گزارش روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، حمزه قبادیزاده سرپرست هیئت کاوش باستانشناختی به منظور لایهنگاری تپۀ قلعۀ فلکالافلاک با اعلام این خبر گفت: پس از بررسی و جانمایی محل کاوش، کارگاهی، به طول 25 و عرض 2 متر، در شیب تُند ضلع جنوبی قلعه (به موازات برج شماره 3) در راستای شمالی ـ جنوبی ایجاد شد.
عضو هیئت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه افزود: روش کاوش بر اساس لایهبندی طبیعی نهشتهها بود و برای ثبت و ضبط تمامی پدیدهها و هرگونه تغییر در لایهها، مشخصات آن به طور جداگانه توصیف و ارتباط فضایی آنها با یکدیگر تعریف شد. در مجموع حدود 250 متر مکعب خاکبرداری در حین کاوش صورت پذیرفت که بیشترین عمق در نیمۀ شمالی نسبت به نقطۀ ثابت اندازهگیری حدود 11 متر است.
او با توجه به نتایج به دست آمده از کاوش لایهنگاری در کارگاه جنوبی، دورههای شناسایی شده را شامل دورههای معاصر، متأخر اسلامی، ایلخانی، سلوکی و اشکانی، عصرآهن، مفرغ، و مس و سنگ جدید بر شمرد و گفت: بیشترین حجم خاکبرداری در کارگاه لایهنگاری که بخش قابل توجهی از انباشت را به خود اختصاص داد مربوط به دورۀ معاصر است. این انباشت شامل دورریز نخالههای ساختمانی، بقایای زباله و مصالح ساختمانی و انبوهی از قلوهسنگ، گچ، آسفالت و بقایای مرمتی است که از دهۀ 60 تا سالهای اخیر بر سطح تپه ریخته شده و باعث شکلگیری لایههای ضخیم واریزهای در شیب شده است. ارتفاع این لایهها که در سالهای مختلف از روی بارو و برجهای قلعه به دامنۀ تپه ریخته حدود 5 است. همچنین در بین یافتهها، سفالهایی که طی برنامههای بررسی و شناسایی سالهای اخیر در شهرستانهای استان انجام شده و دارای پشتنویسی است دیده میشود.
این باستانشناس افزود: در جنوبی ترین بخش کارگاه و در انتهای شیب، در زیر حجمی از واریزه و زبالههای دورۀ معاصر، بخشی از یک فضای مسکونی شامل دیوار آجری،کف گچی و تنور نمایان شد که با توجه به یافتههای به دست آمده از روی کف، احتمالاً متعلق به اواخر دورۀ قاجار و اوایل پهلوی باشد. با بررسی عکسهای قدیمی قلعه مشخص است که در پای تپۀ قلعه تعدادی منزل مسکونی وجود داشته که احتمالاً در دورههای بعد تخریب و محل آن درختکاری شده است.
عضو هیئت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه در تشریح دورۀ ایلخانی اظهار کرد: در زیر دورریزها و نخالههای دورۀ معاصر، اولین نهشتۀ برجا در نیمۀ شمالی گمانه، عبارت است از حجم زیادی دپوی قلوهسنگ و بقایای تخریب شدۀ بنایی سنگچین با ملات گچ. این احتمال وجود دارد که این تودۀ قلوهسنگی متعلق به بنایی بوده که پیش از ساخت قلعه تخریب شده است. در زیر این تودۀ سنگی نیز نهشتهای به ضخامت حدود 2 متر دیده شد که در جهت شیب تپه شکل گرفته و تا روی بستر صخرهای در میانۀ کارگاه ادامه داشت. مهمترین یافتههای این لایه شامل قطعات کاشی و سفالهای شاخص Tشکل دورۀ ایلخانی است.
او افزود: از دورههای سلوکی و اشکانی، لایههای استقراری به صورت دیوارهای سنگچین یافت شد. نکتۀ حائز اهمیت، یافتشدن تعداد قابل توجهی سفال منقوش سلوکی و سفالهای موسوم به کلینکیِ دورۀ اشکانی در این نهشتهها است.
سرپرست هیئت کاوش باستانشناختی به منظور لایهنگاری تپۀ قلعۀ فلکالافلاک در تشریح دورۀ عصرآهن گفت: تحتانیترین بقایای به دست آمده در نیمۀ شمالی کارگاه که بر بستر صخرهای قرار داشت متعلق به دو دیوار راستگوشه به ارتفاع 30ساتنیمتر و کف گلاندود است. نمای داخلی دیوارها دارای اندود گلی به ضخامت 8 میلیمتر است که با کف گلی یکی شده و به هم متصل است. به نظر میرسد سطوح فوقانی دیوارها توسط نهشتههای دورۀ سلوکی و اشکانی تخریب شده و حدود 50 سانتیمتر از بقایای آن باقی مانده است.
قبادیزاده با اشاره به اینکه از دورۀ مفرغ میانی در نهشتههای به دستآمده در نیمۀ جنوبی کارگاه، سفالهای نخودی منقوش متعلق به دورۀ گودین III شناسایی شد، تصریح کرد: از دورۀ مس و سنگ جدید، که قدیمیترین یافتههای استقراری در نیمۀ جنوبی کارگاه و بر روی بستر صخرهای است، بخش تخریب شدۀ یک کف استقراری آشکار شد. افزون بر این، سفالهای شاخص دورۀ مس و سنگ جدید از این لایه شناسایی شد. همچنین چند قطعه سفال دورۀ مس سنگ میانه در میان نهشتههای زیرین و بر روی بستر صخرهای در کارگاه جنوبی یافت شد.
بدون دیدگاه