9:05

یادداشت / جمشید پوراحمد
ما مردمان جهان سوم، شغل‌مان مردن است! اما خوشبختانه هنوز در این روز و روزگاری که همه‌جایش آزاردهنده شده، هنوز هنرمندانی مثل ژاله علو عزیز که جزو نسل فراموش نشدنی و متاسفانه رو به پایان هستند، در این دوران روزگار می‌گذرانند.
بانو ژاله‌ علو عزیز… حال دلتان خوب است؟
ژاله علو متعلق به نسل انسان‌هایی‌ست که خصلت، باور، ثروث و مرام‌شان عطوفت و مهربانی است… خصیصه مهربانی نزد این نسل، قدرتمندترین صلاح است و پادزهری‌ست برای گزنده‌‌تباران خطرناک.
متاسفانه از روزی که مادیات جزو اولویت‌ها و نورچشمی‌ محافل شد و شهرت پیدا کرد‌، دیگر هم‌نشینی با مهر و محبت کسر شان قلمداد شد!
رسوب چنین رویه‌هایی در زندگی باعث شد تا قافله زیبای مهربانی جا بمانیم.
ژاله علو هنرمندی که نامش با نفس، زندگی، عشق و مهربانی هر ایرانی‌ گره خورده… هنرمندی‌ست که همانند تهمینه، رودابه و گردآفرید شاهنامه، ماندگار و جاودانه خواهد ماند.
بانو ژاله علو عزیز…
ببخشید که نمک‌نشناس شده‌ایم؛ با تاسف باید بگویم که این روزها نمک‌نشناسی مثل یک بیماری مزمن شیوع پیدا کرده…
یادمان رفته که ژاله علو، بیستون هنر سرزمین ایران است…
یادمان رفته که در سنین جوانی و با تکیه و در پناه «ژاله علو»، بیستون پرآوزاه سینما، تئاتر، تلویزیون و دوبله ایران، وارد سینما و تلویزیون شدیم و امروز خود باید در مقام مادر و پدر در سیما و تئاتر به ایفای نقش بپردازیم.
ژاله علو عزیز…
روزگار، روزگار مهاجرت است… مهاجرت از دیار مهربانی و انسانیت به سرزمین بی‌تفاوتی، خودبینی و بی مهری! مهاجرت به تنها زیستن و ناخواسته با مرگ خاموش همسفر شدن.
ژاله علو معجزه هنر ایران است.
ژاله علو در سیطره بزرگ هنر سرزمین ایران مصداق تصاویر شگفت انگیز نور لومینسانس آبی جلبک‌های درخشان است…
ژاله علو عزیز ما به کد۷۶۰۰ خلبانها رسیده‌ایم‌… یعنی مراقب ما باش و برای ما بمان…

عکس بالای یادداشت از آرشیو بانی‌فیلم

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *