«رئیسجمهور آینده و همۀ مسئولان باید عنایت جدی به این مسئله کنند که همۀ ایران، تهران نیست. چرا ما شاهد آفرینش اثر دیگری مانند «قصههای مجید» نیستیم؟ رئیسجمهور آینده باید به مسئلۀ فیلمسازی در شهرستانها توجه جدی کند.»
سیدمحمد طباطبایی، مدیر انجمن سینمای جوانان استان اصفهان، بر این مطالبۀ سینماگران از رئیسجمهور آیندۀ ایران این شهر تأکیدِ ویژه و دیدگاههای مختلف خود را در این حوزه تبیین کرد. بهنظر او اگر سیاستگذاریهای کلان در عرصۀ سینمایی دگرگون شود، تمام بخشها به سمتی خواهند رفت که رنگینکمان فرهنگی سرزمینمان در آن بازتاب خواهد یافت. در چنین سینمایی فیلمسازان تهرانی و غیرپایتختنشینان همگی به اهداف و آرمانهای خود دست خواهند یافت. قوانین بودجهها و جشنوارهها، سینماگران و مخاطبان سه محور اصلی است که طباطبایی با نظر به آنها مطالبات خود را در حوزۀ سینمای بلند و داستانی مطرح کرد که در ادامه میخوانید.
مدیر انجمن سینمای جوانان اصفهان در گفتوگو با ایسنا و در تبیین مهمترین مطالبۀ سینماگران غیرتهرانی از رئیسجمهور، بیان کرد: یکی از مشکلات جدی ما نهفقط در اصفهان، بلکه در همۀ شهرستانهای ایران مسئلۀ مهاجرت فعالان و دوستداران هنر صنعت سینما از شهرهای بزرگ و کوچک به پایتخت کشورمان است. علت آن واضح است؛ تقریباً تمامی بودجههای سینمایی برای تولید فیلم در تهران هزینه میشود. در مقایسه با تهران باید بگویم بودجۀ سینمایی شهرستانها صفر است. نه اینکه اصلاً نباشد، اما در برابر تهران آنقدر ناچیز است که باید بگویم هیچ است.
دربارۀ معضل یادشده دو نوع تفکر در سینمای ایران وجود دارد که این مدیر سینمایی چنین توصیفشان کرد: بر اساس یک نظرگاه، ما باید نگاهمان مانند هالیوود یا حتی بالیوود باشد و برای توسعۀ سینما تمرکز خود را روی یک شهر و حوزۀ سینمایی بگذاریم. یک قطب سینمایی مشخص برای خود تعریف کنیم و مثلاً تهران جایگاهی همانند هالیوود یا بالیوود داشته باشد و همۀ فعالیتهای سینمایی در این شهر انجام شود. اکنون در سینمای ایران این نگاه غلبه دارد.
او افزود: طبق دیدگاه دوم، در هر شهر و دیاری جز پایتخت نیز علاقهمندان و فعالان سینما حق دارند که از فرصت فیلمسازی در منطقۀ خودشان بهرهمند باشند. این افراد باید بتوانند در همان محدودۀ جغرافیایی زیستشان پیشرفت کنند و دیده شوند. این مسئلهای بسیار جدی است که باید مورد تأمل رئیسجمهور آیندۀ کشورمان قرار بگیرد.
مدیر انجمن سینمای جوانان استان اصفهان با تأکید بر اینکه بهنظر من و بسیاری از تحلیلگران سینما، دیدگاه دوم به تفکر اول، بهدلیل جلوگیری از مهاجرت بیرویۀ هنرمندان و تغییر نوع نگاه آنان ارجحیت دارد، گفت: علیرغم اینکه این مطالبه را به شیوههای مختلف به گوش مسئولان رساندهایم، نتیجهای که مدنظر است، هنوز محقق نشده.
او در ادامه تأکید کرد: البته در دولت رئیسجمهور شهید همین نگاه از سوی سازمان سینمایی ایجاد شد و بودجهای را برای فیلماولیها در شهرستانها اختصاص دادند. در قدم اول بسیار مثبت بود. اما متأسفانه میتوان گفت بخشی از این سهمیه را هم در حال حاضر سینماگرانی استفاده میکنند که از شهرستانها یا به تهران مهاجرت کردهاند یا با ساخت فیلم اولشان و مطرحشدن قصد مهاجرت دارند! تغییر در سیاستگذاریهای کلان، راه عبور از این دشواری و مسئلۀ امروز سینمای ماست.
طباطبایی با اشاره به اینکه سینمای ما صداهای مختلف را کمتر بازتاب میدهد و بیشتر در انحصار تهرانیهاست بیان کرد: در دنیای سینما، آن رنگینکمان فرهنگی که از شمال تا جنوب و از غرب تا شرق ایرانمان گسترده است، کمتر دیده میشود. اکنون فیلمها با تمرکز بر حوادثی که در تهران اتفاق میافتد، در سه جبهۀ عمده و متفاوت ساخته میشوند؛ یکی فیلمهای دفاع مقدس و ارزشی است که بیشتر از سوی سازمانها و نهادهای فرهنگی با بودجههای دولتی تولید میشوند.
دو دسته فیلم دیگر را این مسئول سینمایی در اصفهان چنین توصیف کرد: دیگری فیلمهای آپارتمانی است که حتی میشود گفت بهبهانۀ ژانر اجتماعی اغلب پر از حوادث تلخ و سیاه و ناامیدکننده هستند. یک سینمای گیشه هم میتوان تعریف کرد که آن هم با وامگرفتن از فیلمفارسیهای قدیم است. این دسته بیشتر به دنبال فتح گیشه و افزایش رکورد فروش به هر قیمت و با هر محتوایی است. در حال حاضر، این کلیت بدنۀ سینمای ماست، در صورتی که ما ظرفیت بزرگی داریم که همان مردم ایراناند. این را میتوان در دل سینمای مستقل پروراند و به همۀ سینما منتقل کرد.
نادیدهگرفتن سینمای شهرستان یعنی فراموشی فرهنگ اقوام
در کنار توجه به سیاستها، بودجهها و قوانین حوزۀ سینمایی که نباید رئیسجمهور از آنها غافل باشد، مسئلۀ خود سینماگران و فیلمسازان نیز بسیار جدی است که مدیر انجمن سینمای جوانان استان اصفهان دربارهشان چنین تحلیل کرد: فعالان و سینماگران شاخههای مختلف، هم به حمایت نیاز دارند و هم باید از برخی ابعاد آنها را نقد کرد.
او سپس در تبیین مشکلات سینماگران در شهرستانها گفت: بچههای شهرستانی برای ساخت فیلمی که در دنیای سینمای داستانی و بلند جایگاه ویژه یابد، امید چندانی ندارند. این مسئله نیز سرمنشائی ندارد جز همان سیاستگذاریهای نادرست ۴۰ساله که در دولت آیتاللّه رئیسی بهدرستی زمزمۀ تغییرش ایجاد شد اما متأسفانه به این دولت وصال نداد.
طباطبایی یادآور شد: رئیسجمهوری که روی کار میآید، خوب است که در ادامۀ تلاشهای دولت فعلی، بچههای شهرستان را دریابد و بداند با چه مشکلات بزرگ و کوچکی روبهرو هستند. اکنون، تجهیزات و ابزارهای بهروز و عوامل سینمایی حرفهای و استادان این عرصه همه در تهراناند.
بهچشمنیامدن سینماگران شهرستانها معضلی جدی است که طباطبایی آن را در ادامه چنین توصیف کرد: نادیدهگرفتن سینماگران شهرستان یعنی ندیدن اقوام متعدد ایرانی، لهجهها و گویشها، آداب و رسوم و فرهنگهای اصیل مردم ما در نقاط مختلف، لباسهای متنوع و رنگبهرنگی که ممکن است از یادها و نظرها بروند، خردهفرهنگها و سننی که اگر امروز حفظشان نکنیم، شاید فقط نام و نشانی از آنها در کتابها بماند و فردا جز افسوس و حسرت برای آیندگان ما نخواهد ماند.
او با نگاهی کلیتر به سبک زندگی پرداخت و گفت: رئیسجمهور آینده و همۀ مسئولان باید بدانند و البته خودشان هم میدانند، اما باید عنایت جدی به این مسئله کنند که همۀ ایران، تهران و لهجۀ تهرانی و در نگاهی کلی سبک زندگی تهرانیها نیست. در همین اصفهان، ما چرا شاهد آفرینش اثر دیگری مانند «قصههای مجید» نیستیم؟ رئیسجمهور آینده باید به مسئلۀ فیلمسازی در شهرستانها توجه جدی کند.
طباطبایی تأکید کرد: ما میتوانیم فرهنگها و خردهفرهنگهای خود را حفظ کنیم و به دنیای مدرن سینما هم راه بدهیم. کشورهایی مثل کشورهای حاشیۀ خلیجفارس، ژاپن، کره جنوبی، هند و خیلی از نقاط دیگر، هم به حفظ جنبههای مختلف فرهنگی خود بسیار اهمیت میدهند و هم در مسیر مدرنسازی بهطور جدی گام بر میدارند. باید این یکدستی بهوجودآمده در سینما را متوقف کرد.
این مطالبهگر حوزۀ سینما افزود: در سیاستِ جایزهدادن باید تجدیدنظر کرد. وقتی به گروه خاصی از فیلمها توجه میشود و جایزه میگیرند، معلوم است که فیلمساز شهرستانی برای دیدهشدن در مسیری خلاف فرهنگ دیار خود خود حرکت میکند و به فیلمسازی مدنظر داوران جشنوارهها دست میزند.
سینماگران، خاصه آنان که درجههای حرفهای و سوپراستاری قلمرو فیلم را در دست دارند، از جنبهای دیگر نیز مورد عنایت این مسئول قرار گرفتند که دربارهشان چنین توضیح داد: رئیسجمهور و تیمی که فردا مدیریت کشور را به عهده میگیرند، باید از وضعیت سینمای ما و چالشهای حال حاضرش بهخوبی آگاه باشند. یکی از مسائل سینمای ما کمتوجهی به «فرهنگ احترام به عقاید مختلف» از جانب مدعیان فرهنگسازی است.
فرهنگیشدن سینما مهمتر از سیاسیشدن آن است
در نقد رفتار گروه اخیر، طباطبایی چنین شرح داد: گروهی در سینمای ما فعالاند که فقط ادعای بافرهنگبودن را دارند. سینما، جایی است که باید بسیاری از هنرمندان در مقام انسانهایی با فرهنگ اصیل به تعامل بپردازد و باید به اندیشههای گوناگون احترام بگذارند، متأسفانه شاهد حضور افراد دیگری هستیم. از برخی سینماگران رفتارهایی میبینیم که انتظارش را نداریم! رفتارشان با نوع نگاهی که مدعی آن هستند، غالباً در تضاد است.
او ادامه داد: در سینمای کشورمان یک نگاه اوپزیسیونمحور وجود دارد. این نگاه، در پیامد مسائل سیاسی ایران در سالهای اخیر، بر هیمنۀ سینمای ما چنبره زده است. این نگرش بهگونهای است که اگر فیلمسازی در اثر خود راوی عصیان یا گوشه و کنایه به دولت و سیاست نباشد، یعنی سینماگر خوبی نیست و از نظر آنان این شخص سزاوار تقبیح است!
مدیر انجمن سینمایی جوانان استان اصفهان سپس در ادامۀ بحثِ اختلافات شرح داد: اکنون، یک سینماگر اگر جایی بگوید «من کشورم ایران را دوست دارم» یا در حمایت از «فلسطین» پیامی بدهد، گروهی از افراد جامعۀ هنری، او را سرزنش میکنند! غوغایی به پا میکنند که چرا این حرفها را زدید و نه حرف مدنظر ما را! آن هم از طرف کسانی که داعیۀ آزادی بیان دارند.
او گفت: ما نباید سینمای دوقطبی داشته باشیم که افراد رودرروی هم بایستند و به هر طریقی همدیگر را تخریب کنند. سیاستگذاریها در هر عرصهای میتواند، اثر بگذارد. امیدوارم از این مشکلات عبور کنیم. ما برای رشد و توسعۀ سینما بیش از «سیاسیشدن» آن به «فرهنگیشدن» این عرصه نیاز داریم.
طباطبایی با تأمل در ذائقه و علایق مخاطبان یادآور شد: گروه وسیعی از مردم ما به سینما میروند تا ساعاتی را لذت ببرند و تفریح کنند؛ بخندند یا اشک بریزند. یک جنبۀ سینما سرگرمی است که نباید دستکم گرفته شود. از این میان، مردم ما فیلمهای طنز را خیلی دوست دارند. اما بدون اغراق و در نگاهی کلی باید بگویم که بسیاری از فیلمهای کمدی و طنز ما سخیف و سطحی هستند. بدون هیچ شاخصۀ درخور اعتنای فرهنگی ساخته میشوند و حتی شاید ضدفرهنگی باشند!
او یکی از نمونههای طنز تاریخ سینما را مثال زد و افزود: مثلاً فیلمی همچون «لیلی با من است» نمونۀ یک فیلم سینمایی طنز و در عین حال به دوراز سطحینگری و لودگی است. بنابراین، میتوان به طنزپردازیهای قوی و سرشته با پیامها و شاخصههای مهم فرهنگی و اخلاقی فیلمی درخور اعتنا تولید کنیم که اکنون کمتر دیده میشود.
مفرحبودن یک فیلم و قویبودن لایههای فکری و فرهنگی آن دو مقولۀ متضاد و متقابل هم نیستند. فیلم میتواند سرگرمکننده باشد و همزمان از نظرگاه فرهنگی نیز ارزشمند به حساب آید و آموزههای دینی و اندیشههای زیبای انساندوستانه را ارائه کند. باید وضعیت سینما به سمتی برود که از این فیلمهای سطحینگر و بیمایه تهی شود و جایشان را آثاری با طنزپردازیهای هوشمندانه و متفکرانه بگیرند.
بدون دیدگاه