10:33

پیکر محمدرضا پرهیزگار در شیراز به خاک سپرده شد.
به گزارش ایسنا، مراسم تشییع و خاکسپاری پیکر این استاد دانشگاه، مترجم و نویسنده بعدازظهر پنجشنبه، ۱۲ اسفندماه، از مقابل مسجد دارالرحمه شیراز با حضور خانواده و دوستان و همکارانش برگزار شد.
کوروش کمالی سروستانی، رئیس مرکز سعدی‌شناسی از سخنرانان این مراسم بود که متن سخنان او به این شرح است: «عشق سوزان است، بسم‌الله الرحمان الرحیم
هرکه خواهان است، بسم‌الله الرحمان الرحیم
دل اگر تاریک، اگر خاموش، بسم‌الله نور
گر چراغان است، بسم‌الله الرحمان الرحیم
سخن گفتن در سوگ دوست سخت است. رضای عزیزمان رفت و بازماندگان و دوستان خویش را در حسرت و اندوهی جاودانه باقی نهاد.
این سوگ جانکاه را به همسر گرامی‌ و مهربانش سرکار خانم رحیمی و دختران عزیزش سروین و سلما و خانواده‌های گرامی پرهیزگار، رحیمی، تقوی و نیز به شاعران و نویسندگان و دانشگاهیان و مترجمان و دوستان و یاران یکشنبه تسلیت می‌گویم و از همراهی همۀ عزیزان به‌ویژه داریوش نویدگویی عزیز به سهم خود سپاسگزارم.
به انتظار تصویر تو
این دفتر خالی
تا چند
تا چند
ورق خواهد زد؟
…نامت سپیده‌دمی است که بر پیشانی آفتاب می‌گذرد
ـ متبرک باد نام تو!
و ما همچنان
دوره می‌کنیم
شب را و روز را
هنوز را…
گرچه می‌دانیم آمده‌ایم تا بازگردیم
و گرچه می‌دانیم نیامده‌ایم تا بمانیم
آمده‌ایم تا بیتوته کوتاه را در جهان، به قدر همت و وسعت خویش معنا دهیم، بی‌آنکه دل باز بسته رنگ‌رنگ هستی شویم،
باز اما؛
دل بسته‌ایم و ناگهان، زود دیر می‌شود…
وز آنجا که آدمی را به روز کوچ خویش اختیاری نیست و از جدال با مرگ کسی را گریزی نیست و هر نفس حادثی را موعدی است، اما هیچ نمی‌دانیم که در کدام اندیشه و رویا بود که قاصدش از راه رسید، بادی سهمگین از جانب دیاری دیگر وزید و چهار کنج خانه حضورش را از هم گسیخت و به راستی کیست که بتواند بر این عزم کوچ فائق آید؟
واقعه‌ای که همگان را در خواهد رسید. با این همه آنچه از او ما را به میراث رسیده، دلنشین و ماندگار است.
استاد دکتر رضا پرهیزگار رادمردی فرخ ناصیه و مهربان مردی دانشی، که به مبارک سال ۱۳۲۱ در شهر خفر زاده شد و به عطر بهارهای نارنجش تنیده و دلبسته… به بلندای همت خویش و از سر عشق، نزدیک به نیم قرن به پاسبانی نهال معرفت و دانش پرداخت و در عرصه فرهنگ و زبان و ترجمه و شعر و ادب اثرآفرین شد.
گویی جویبار مهر و زلال محبتی بود که در ساحت ارجمندش هم از آغازین دوران جوانی تا پایان، درس‌آموختگان بسیاری را به جان پرورانید و بدین‌سان روشنان دل و چراغ دانش بسیاری شد.
بخت‌یار مردی که به زیور پرافتخار استادی و محققی و مترجمی آراسته شده و اگرچه در این راه نورانی، رنج‌های گران کشید، اما همت آسمانی‌اش او را بدان سوی سوق داد تا به قلم فرخش به نگارش هشت کتاب و ده‌ها مقاله و ترجمه در فرهنگ، نقد ادبی، شعر و زبان پرداخته، تداوم فرهنگی این سرزمین بلندآوازه را نقش دوام زند. گرانسنگ آثاری که بی‌تردید چندان پاینده‌اند که روزگار پاید.
طراوت حضورش در جمع یاران با طنز دلنشین و ظریفش روح‌افزا بود. در ترجمه واژگان دقیق و عمیق بود. شریف بود و از اهالی امروز. به موسیقی عشق می‌ورزید و آوازهای استاد شجریان را زمزمه می‌کرد.
امروز فقدانش بر دل ما غمی عظیم نهاده، اگرچه هنوز طنین صدای مهربان و خنده‌های آرامش را در گوش خود احساس می‌کنیم.
اگرچه در ساحت ناسوتی از او جدا مانده‌ایم اما، با آثار و خاطراتی که از او به یادگار داریم، گویی سروی است سبز و سایه‌گستر که تا همیشه ریشه در دل‌ها گسترده است.
چشمه‌ساری بود جهنده و جوینده. دریادل بود و بلندنظر. در چشمانش نوری بود و مهری بی‌پایان که شادمانت می‌ساخت و در سخنش سکونی بود که آرامت می‌کرد…
و اینک در این قطعه آشنا، آرام گرفته است در کنار عزیزان و دوستانش پرویز خائفی، یدالله طارمی، ناصر امامی، جمشید صداقت کیش،…

و اما ما امروز از پس کوچ یاران، بسی تنها مانده‌ایم:
چو گلدان خالی، لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده‌ایم
اگر داغ دل بود، ما دیده‌ایم
اگر خون دل بود، ما خورده‌ایم
اگر دل دلیل است، آورده‌ایم
اگر داغ شرط است، ما برده‌ایم

یادش گرامی، آثارش ماندگار و خانواده‌ و دوستانش برقرار….»
همچنین در این مراسم که با اجرای داریوش نویدگویی، مدیرانتشارات نوید شیراز همراه بود، ابجدیان از همکاران پرهیزگار در دانشگاه با خواندن بیتی از پروین اعتصامی گفت: استاد پرهیزگار مرد آرامی بود، جایش در بخش زبان و ادبیات انگلیسی خالی است.
حسن مشکین‌فام، مدیره موزه هنر مشکین‌فام و مجید چیزفهم، رئیس انجمن خوش‌نویسان شیراز هم از حاضران در این مراسم بودند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *