16:22

تئاتر ایران در سال ۱۴۰۱ شرایط متغیری را تجربه کرد و به نوعی می‌توان از آن به عنوان یکی از پر فراز و فرودترین سال‌های تئاتر کشور یاد کرد.
خبرگزاری مهر -گروه هنر-فریبرز دارایی؛ طی ۲ دهه اخیر تئاتر کشور سال‌های متفاوتی را تجربه کرده است؛ یک سال شروع خوبی داشته اما پایان‌اش مناسب نبوده است، یک سال شروع بدی داشته اما پایان مناسبی داشته و در اکثر موارد شروع بد و پایان هم به بدترین شکل ممکن بوده است.
برخی مواقع سال‌ها با درگذشت هنرمندان و چهره‌های تئاتری شروع یا به پایان رسیده و جامعه تئاتری جامه سیاه به تن کرده است و برخی سال‌ها به ویژه در دوران کرونایی تئاتر با تعطیلی به استقبال سال جدید رفته و با تعطیلی هم سال را پشت‌سر گذاشته است.
اما نخ تسبیح حداقل ۲ دهه اخیر تئاتر ایران، نبود برنامه‌ریزی مشخص و منسجم و حمایت کافی و لازم از تئاتر و ایجاد امنیت شغلی برای هنرمندان تئاتر ایران از سوی مدیران و مسئولان تصمیم‌گیرنده فرهنگی کشور بوده است.
این شرایط باعث شده تا هنرمندان و تئاتر ایران امکان برنامه‌ریزی و حرکت به سوی آینده‌ای روشن نداشته باشند و هر سال این کلام بر زبان جاری شود که «هر سال دریغ از پارسال».
سال ۱۴۰۱ هم از سال‌های گذشته خود مستثنی نبود و انتظار اتفاق و رویداد خاصی در رشد و ارتقای وضعیت تئاتر و هنرمندان تئاتر از آن وجود نداشت اما تنها دلخوشی هنرمندان تئاتر این بود که این سال بدون خطر تعطیلی کرونایی آغاز می‌شود. با گذشت زمان مشخص شد این دلخوشی نیز مقطعی است و دوامی ندارد.
در گزارش ذیل به ۵ رویدادی که در میان اتفاقات مختلف در تئاتر ایران وجود داشته پرداخته و به صورت اجمالی درباره آن‌ها صحبت می‌کنیم.

پرده اول؛ بیشترین آمار توقیف تئاترها در ۶ ماهه اول سال ۱۴۰۱
سال ۱۴۰۱ با مدیریت جدید در تئاتر ایران آغاز به کار کرد؛ مدیریتی که در سطح معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین اداره‌کل هنرهای نمایشی در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ مسند هدایت تئاتر را بر عهده گرفت. از ابتدای سال هنرمندان تئاتر که همیشه با تغییر مدیریت‌ها تجربه‌های مختلفی داشتند منتظر تعامل و رویکرد این دوره از مدیریت تئاتر بودند. با گذشت روزها و سپس ماه‌ها نه تنها رویکرد و برنامه مشخصی از سوی مدیریت جدید هنری و تئاتر رؤیت نشد بلکه بحث تعامل با هنرمندان تئاتر نیز نادیده گرفته شد و ارتباط مدیریت هنری و تئاتر با هنرمندان شکل نگرفت.
این نبود تعامل با اتفاقاتی همراه شد که فاصله میان مدیریت جدید و تصمیم‌گیری‌های اتخاذ شده از سوی آن با بدنه تئاتری بیش از پیش شد.
یکی از اتفاقات مهم برای جامعه تئاتری، بالا رفتن آمار توقیف اجراهای نمایشی طی ۶ ماهه اول سال ۱۴۰۱ بود. در این مقطع زمانی و بدون اینکه شفاف‌سازی لازم از سوی مدیریت تئاتر صورت گیرد، در حین اجرای نمایش یا سایت فروش بلیت علیرغم خرید انجام شده توسط مخاطبان بسته یا از اجرای نمایش جلوگیری می‌شد.
نمایش‌های «خونین‌زار» سهراب حسینی، «آن سوی آینه» علی سرابی، «مخاطب» جابر رمضانی، «دختران بابا آنتون»، «شب شک»، «بازی بزرگ» زهره بهروزی‌نیا در تهران و نمایش‌های «در هم تنیدگی» احسان گودرزی، «و چند داستان دیگر» و همچنین «حکم» در شهرهای شیراز، کرمانشاه و خراسان رضوی از جمله آثاری بودند که یا به صورت کامل یا به صورت مقطعی توقیف شدند.
درباره این توقیف‌ها هیچ شفاف‌سازی یا توضیحی که بیانگر روندی منطقی از سوی مدیریت فرهنگی و هنری باشد انجام نشد و این امر فضا را برای هنرمندان و فعالان تئاتری سخت‌تر کرد.
این شرایط در ماه‌های باقیمانده سال هم به گونه‌ای دیگر رقم خورد که شاید توقیفی اتفاق نیفتاد ولی شرایط برای آثار نمایشی و به صحنه رفتن آن‌ها ایده‌آل نبود. محمد رضایی‌راد کارگردانی که قرار بود نمایش «به گزارش زنان تروا» را در سالن اصلی روی صحنه ببرد از اجرای خود انصراف داد.
در ایام پایانی سال هم مدیر یکی از تماشاخانه‌های خصوصی طی نامه‌ای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از وضعیت موجود برای صدور مجوز اجراهای نمایشی انتقاد کرد.
در مجموع مدیریت فرهنگی و هنری در این زمینه شفاف‌سازی لازم را انجام نداد و سال ۱۴۰۱ با این روند سپری شد.
اما نکته قابل تأمل این است که وضعیت در کمدی‌های شبانه (تئاتر آزاد) به گونه‌ای دیگر است و حجم بالایی از دیالوگ‌ها و حرکات نامناسب برای صرفاً خنداندن مخاطب روی صحنه اتفاق می‌افتد اما هیچ‌گونه نظارتی روی این آثار وجود ندارد. این در حالی است که گروه سنی مخاطبان کمدی‌های شبانه از کودک تا بزرگسال را شامل می‌شود و اکثراً خانواده‌ها نیز به تماشای این آثار می‌نشینند اما مدیریت و تصمیم‌گیرندگان فرهنگی و هنری که داعیه فرهنگسازی دارند نسبت به چنین اتفاقی بی‌توجه هستند.
جالب این است که مجوز اجرای این آثار هم توسط اداره‌کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر می‌شود.

پرده دوم؛ وضعیت دشوار تماشاخانه‌های خصوصی و تعطیلی برخی از آن‌ها
در دوران کرونا هم تئاتر، هم هنرمندان تئاتر و هم سالن‌های تئاتری آسیب بسیاری را متقبل شدند. به دلیل اینکه اجرای تئاتر تعطیل بود هم معیشت هنرمندان و هم وضعیت درآمدی سالن‌های تئاتر به ویژه تماشاخانه‌های خصوصی بسیار نامطلوب شد.
در ایام کرونایی حمایت خاص و قابل توجهی نه از هنرمندان به عمل آمد و نه از تماشاخانه‌های خصوصی که معیشت هر ۲ گروه در تولید و اجرای تئاتر گره خورده است. در همان ایام تعدادی از تماشاخانه‌های خصوصی مجبور به تعطیلی شدند و گمان می‌رفت با پایان شرایط کرونایی این روند تغییر کند.
اما در سال ۱۴۰۱ هم پس‌لرزه‌های رکود دوران کرونا گریبانگیر تماشاخانه‌های خصوصی شد و برخی از آن‌ها نظیر تماشاخانه «شانو» ورشکسته شدند. تماشاخانه‌های سپند و دیوار چهارم هم از سالن‌های فعال در حوزه خصوصی تئاتر بودند که به دلایل مختلف نتوانستند به حیات خود ادامه دهند.
اکثر تماشاخانه‌های خصوصی هم که فعال هستند شرایط مطلوبی را سپری نمی‌کنند و در سال ۱۴۰۱ بر خلاف تصور باز هم شرایط برای فعالیت مستمر و مداوم این سالن‌ها فراهم نشد.

پرده سوم؛ جدایی تماشاخانه ایرانشهر از خانه هنرمندان
تماشاخانه ایرانشهر یکی از مجموعه‌های مهم تئاتری کشور است که در نیمه دوم دهه ۸۰ ساخته و راه‌اندازی شد. این مجموعه تئاتری با ۲ سالن سمندریان و ناظرزاده‌کرمانی طی حدود ۱۳ سال جایگاهی مهم برای تئاتر حرفه‌ای ایران داشته است.
مدیریت این تماشاخانه که از زیرمجموعه‌های شهرداری تهران است و با حضور شهردار وقت تهران نیز افتتاح شد، با خانه هنرمندان ایران بود و مدیرعامل این خانه برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری درباره تماشاخانه ایرانشهر را بر عهده داشت.
این روند طی دوره‌های حضور مجید جوزانی، مجید سرسنگی و مجید رجبی معمار به عنوان مدیرعامل خانه هنرمندان ایران ادامه داشت ولی با استعفای رجبی‌معمار و مطرح شدن نام محمدمهدی عسگرپور به عنوان مدیرعامل جدید این خانه، زمزمه‌های جدا شدن تماشاخانه ایرانشهر از خانه هنرمندان شنیده شد.
این اتفاق با قطعی شدن حضور عسگرپور در خانه هنرمندان رخ داد و مدیریت تماشاخانه ایرانشهر برای اولین بار بعد از بیش از یک دهه فعالیت این مجموعه مجزا شد و حمید نیلی که خود از گزینه‌های مدیرعاملی خانه هنرمندان نیز بود مدیریت تماشاخانه ایرانشهر را عهده‌دار شد.
تماشاخانه ایرانشهر با این تغییرات زیر نظر سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران قرار گرفت.
این اتفاق حواشی متعددی را مبنی بر اینکه اختلاف نظر مدیریت شهری با شورای عالی خانه هنرمندان ایرانی برای انتخاب مدیرعامل جدید باعث بروز این اتفاق شده است، ایجاد کرد.
در آن ایام هنرمندان تئاتر واکنش‌هایی نسبت به این تصمیم‌گیری داشتند و معتقد بودند که این روند هم باعث تضعیف خانه هنرمندان ایران و هم تماشاخانه ایرانشهر می‌شود.

پرده چهارم؛ پاییزی که برای تئاتر رقم خورد!
با همه شرایطی که مدیریت فرهنگی و هنری برای تئاتر ایران در نیمه اول سال ۱۴۰۱ رقم زده بود هنرمندان تئاتر تولید و اجرای تئاتر را مدنظر قرار داده بودند و هنرمندان از نسل‌های مختلف برنامه‌ریزی اجرای آثارشان را داشتند.
اما با ورود به فصل پاییز شرایط بار دیگر برای تئاتر و هنرمندان آن به گونه‌ای دیگر رقم خورد. بروز التهابات اجتماعی در کشور باعث شد تا بار دیگر فعالیت‌های تئاتری متوقف شوند و تداوم این شرایط باعث شد تا اختلاف نظری میان هنرمندان تئاتر شکل بگیرد و به نوعی آن‌ها را به ۲ دسته تقسیم کند.
گروهی از هنرمندان تئاتر معتقد بودند که تئاتر در هر شرایطی نباید تعطیل نشود و گروهی دیگر باورشان بر این بود که تئاتر و هنرمندان نمی‌تواند از جامعه جدا باشد و فعالیت در چنین شرایطی نادرست است.
این کشمکش‌ها ادامه داشت و عده‌ای که تمایل به کار داشتند بعد از مدتی تعطیل بودن سالن‌های تئاتری، آثار خود را روی صحنه بردند اما شرایط اجرای آثارشان مناسب نبود. در التهابات نیمه دوم سال ۱۴۰۱، گروه‌های تئاتری امکان تبلیغ اجراهای خود در فضای مجازی را از دست دادند؛ روندی که طی سال‌های اخیر به عنوان یکی از مهمترین فرصت‌های تبلیغاتی تئاتر محسوب می‌شد. حذف این امکان با جایگزینی مناسب از سوی مدیران و مسئولان فرهنگی و هنری که هنرمندان را به اجرای آثار خود تشویق می‌کردند همراه نشد و مدیریت شهری هم امکان و بستر تبلیغ آثار نمایشی در سطح شهر را فراهم نکرد.
از سوی دیگر مخاطبان تئاتری نیز به دلیل شرایط اجتماعی پیش‌آمده تمایلی به حضور در سالن‌های تئاتر نداشتند.

این وضعیت در کنار تورم اقتصادی حاکم بر جامعه و کم شدن کمک‌هزینه‌های دولتی برای گروه‌های تئاتر باعث شد تا روند تولید و اجرای تئاتر در نیمه دوم سال ۱۴۰۱ بسیار سخت‌تر از گذشته شود و بسیاری از گروه‌هایی که آثارشان را روی صحنه بردند متضرر شوند.
در کل پاییز سال ۱۴۰۱ خزانی دیگر برای تئاتر بعد از دوران کرونایی رقم زد.

پرده پنجم؛ توجه به تئاتر استان‌ها به بهانه چهل و یکمین جشنواره تئاتر فجر
تئاتر در کل از حمایت قابل قبولی چه به لحاظ مادی و چه به لحاظ معنوی از سوی مدیران و مسئولان و تصمیم‌گیرندگان فرهنگی و هنری برخوردار نیست و در این بین تئاتر استان‌ها نیز شرایط وخیم‌تری دارد.
هنرمندان تئاتر مقیم استان‌ها از امکانات و بودجه مناسبی برای فعالیت خود برخوردار نیستند و در برخی نقاط کشور حتی از حداقل‌ها هم محروم هستند. سال ۱۴۰۱ اتفاقی رقم خورد که طی آن جشنواره‌های تئاتر استانی بار دیگر احیا و فعال شدند تا علاوه بر برگزاری این رویدادها در مناطق مختلف کشور، خروجی آن‌ها نیز در چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر ارائه شود.
چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر هم که به دلیل التهابات اجتماعی نیمه دوم سال در شرایطی متفاوت برگزار شد، تمرکز و توجه خاصی به هنرمندان تئاتر مقیم استان‌های مختلف و آثارشان داشت.
در این دوره از جشنواره بیش از ۸۰ درصد آثار حاضر از شهرها و استان‌های مختلف کشور بود و این فرصت و مجال برای توجه به تئاتر استان‌ها بعد از غفلتی چندین و چندساله فراهم شد.
البته برخی معتقد بودند که این توجه به دلیل کنار کشیدن بخشی از هنرمندان تئاتر برای اجرای تئاتر در شرایط فعلی و حضور در جشنواره تئاتر فجر، شکل گرفته بود.
اینکه توجه به تئاتر استان‌ها که حق دارند که همپای تئاتر تهران از توجه و حمایت برخوردار باشند به هر بهانه‌ای وجود داشته باشد اتفاق خوشایندی است، حتی اگر این بهانه برگزاری جشنواره تئاتر فجر در هر شرایطی باشد.
باید دید که مدیران و تصمیم‌گیرندگان فرهنگی در طول سال ۱۴۰۲ چگونه به تئاتر استان‌ها و هنرمندان تئاتر مقیم شهرهای مختلف کشور توجه خواهند داشت و آیا توجه به این بخش از تئاتر فقط به صورت مقطعی و به بهانه برگزاری جشنواره‌ها خواهد بود یا در طول سال استمرار داشته و برای آن برنامه‌ریزی می‌شود.
سال ۱۴۰۱ نیز با تمام آه و افسوس‌ها و شادی‌های مقعطی خود برای تئاتر ایران به پایان راه رسید و باید دید سال ۱۴۰۲ چه آغاز و پایانی را برای تئاتر رقم خواهد زد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *